مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
حسین حاج محمدی
چکیده
یکی از مسائل اساسی مکاتب فلسفی در حوزه علوم اجتماعی، مسئله اجتماعی بودن انسان است. برایناساس مسئله اصلی این نوشتار نیز تبیین نظریه آیتالله جوادی آملی درباره اجتماعی بودن انسان است. در این مقاله با مراجعه به آثار ایشان و بهرهگیری از روش کتابخانهای این نتایج به دست آمده است: بر اساس نظریه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن، ...
بیشتر
یکی از مسائل اساسی مکاتب فلسفی در حوزه علوم اجتماعی، مسئله اجتماعی بودن انسان است. برایناساس مسئله اصلی این نوشتار نیز تبیین نظریه آیتالله جوادی آملی درباره اجتماعی بودن انسان است. در این مقاله با مراجعه به آثار ایشان و بهرهگیری از روش کتابخانهای این نتایج به دست آمده است: بر اساس نظریه جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن، انسان در نقطه آغاز موجودی جسمانی است و با حرکت جوهری به تدریج وجودی روحانی مییابد. بر اساس این نظریه اگرچه انسانها در حدوث، بهرهمند از مبدأ واحد مشترک هستند، اما در بقاء، متناسب با نوع حرکت خود به انواع متعدد مبدل میشوند. جوادی آملی اجتماعی بودن انسان را یکی از مراحل حرکت جوهری انسان برمیشمرد. وی انسان و کنش او را بر اساس حرکت جوهری در چند دسته جای میدهد: نخست؛ توحش طبعی و کنش حیوانی، دوم؛ استخدام متقابل و کنش متقابل، سوم؛ استخدام عادلانه و کنش مبتنی بر عقل، چهارم؛ احسان و ایثار و کنش مبتنی بر فطرت الهی. جوادی آملی استخدامگری را ناشی از طبیعت انسان دانسته و معتقد است آدمی بر اساس فطرت خویش مدنی است، اما بر اساس طبیعت خود متوحش است.
مقاله پژوهشی
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
حسین بستان نجفی
چکیده
تبیینهای علّی در علوم اجتماعی متشکل از سه عنصر اصلیاند: متغیر مستقل، متغیر وابسته و رابطه میان آنها که در قالب سازوکار علّی بیان میشود و توضیح سازوکارهای علّی، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل میانجی میان متغیر مستقل و متغیر وابسته است. هدف این مقاله، برقراری پیوند میان مضامین قرآنی و ادبیات سازوکاریابی پیرامون یک فرضیه مشخص ...
بیشتر
تبیینهای علّی در علوم اجتماعی متشکل از سه عنصر اصلیاند: متغیر مستقل، متغیر وابسته و رابطه میان آنها که در قالب سازوکار علّی بیان میشود و توضیح سازوکارهای علّی، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل میانجی میان متغیر مستقل و متغیر وابسته است. هدف این مقاله، برقراری پیوند میان مضامین قرآنی و ادبیات سازوکاریابی پیرامون یک فرضیه مشخص است. بدین منظور، بر مبنای ارتباط تنگاتنگ میان دو مفهوم گناه و آسیب اجتماعی، گزاره بیانگر تأثیر دنیادوستی بر گناه در کانون توجه قرار گرفته و با جستوجو در آیات قرآن کریم و با بهرگیری از فنون روش تحلیل محتوای کیفی عرفی کوشش شده است چهارچوب جامعی از عوامل میانجی میان دنیادوستی و گناه، شامل متغیرهای کنشی، انگیزشی و ساختاری تدوین شود، چهارچوب جامعی که میتواند در تبیین بسیاری از آسیبهای اجتماعی از طریق ربط دادن متغیرهای مستقل و وابسته به کار آید. در این راستا بالغ بر 600 عامل گوناگون کدگذاری شدند که پس از حذف موارد مشابه، میان دو دسته از عوامل میانجی تفکیک شد: عواملی که اثرگذاری آنها به گناه خاصی اختصاص دارد و عواملی که دامنه تأثیرشان شامل گناهان مختلف میشود. با توجه به گستردگی عوامل دسته اول، از طرح آنها در این بحث صرفنظر و تنها بر عوامل دسته دوم تمرکز شد که شامل حدوداً 150 عامل میانجی بودند.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
پیمان زنگنه؛ سید حسین اطهری؛ رضا نصیری حامد؛ روح الله اسلامی
چکیده
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزشها و باورهای دینی را در مینوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانیگزارههای دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و ...
بیشتر
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزشها و باورهای دینی را در مینوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانیگزارههای دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و «علی شریعتی» دو تن از نواندیشان ایرانیاند که تلاش نمودهاند جایگاه سوژه دینی در دوران جدید را بر اساس بازتفسیری از مبانی سنتی در تعامل با دوران جدید مشخص سازند. این نوشتار با بهرهگیری از دو روایت اقتدارگرا و دیالوگمحور از نسبت سوژه و اقتدار بهعنوان چهارچوب نظری و روش تحلیل محتوایکیفی، آرای بازرگان و شریعتی را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن استکه شیوه هر یک از این دو تفاوتهایی با مشی دیگری داشته است؛ بازرگان با دغدغهمندی درخصوص ارائه تعریفی از مبانی سنتی دینیکه در سازگاری با دنیای متجدد باشد، تلاش نمود تا مجال بیشتری برای سوژه فراهم کند. در مقابل شریعتی با تأکید بر خوانشی ایدئولوژیک از تشیّع برآن بود تا سوژه را از سیطره اقتدار سنتی خارج نموده و انسانیتِ وی را حتی در عین وفاداری به آموزههای سنتی مورد تأکید قرار دهد.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
یحیی بوذری نژاد؛ مجید احمد پور
چکیده
توجه به معماری در اندیشه اخوانالصفا متوقف به شناخت جایگاه علم هندسه و اعداد در نظام فکری ایشان است. اخوانالصفا معتقدند علم هندسه و اعداد قبل از تمامی دانشها و بر تمامی دانشها تقدم رتبی دارد. نوع مواجهه ایشان با هندسه و معماری بهگونهای است که هویتبخشی از لوازم اندیشه ایشان محسوب میشود؛ ازاینجهت در نقطه مقابل معماری مدرن ...
بیشتر
توجه به معماری در اندیشه اخوانالصفا متوقف به شناخت جایگاه علم هندسه و اعداد در نظام فکری ایشان است. اخوانالصفا معتقدند علم هندسه و اعداد قبل از تمامی دانشها و بر تمامی دانشها تقدم رتبی دارد. نوع مواجهه ایشان با هندسه و معماری بهگونهای است که هویتبخشی از لوازم اندیشه ایشان محسوب میشود؛ ازاینجهت در نقطه مقابل معماری مدرن قرار میگیرد که با تکیه به مبانی فلسفه پوزیتیویستی، خالق آثاری است که بیهویتی در آن مشهود است. ابتناء اندیشه اخوانالصفا بر مبانی ژرف تفکر اسلامی سبب شده که نوعی هندسه متعالی و اسلامی طرح کنند که کارکرد القای مفاهیم ناب عرفانی مانند فنای کثرات در وحدت را به نمایش بگذارد و بهصورت زبانی از جنس نماد، منتقلکننده مفاهیم عالی اسلامی باشد. اخوانالصفا معتقدند "مثلث" و "نقطه" کارکرد نمایش "کثرات حول محور وحدت" را دارند و شکل "لانهزنبوری" از جمله مصادیقی است که در القای هویت دینی میتواند ابزار خوبی باشد. نوع نگاه اخوانالصفا به اعداد، کیفی است نه کمی؛ بنابراین با نظام فکری عرفان اسلامی نیز مطابقت دارد. در پژوهش پیشرو ابتدا ملاکهای معماری اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به کاوش در اندیشه اخوان پرداخته خواهد شد و نسبتسنجی میان اندیشه اخوان و معماری اسلامی صورت میگیرد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، آثار اخوانالصفا مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به سؤالات پژوهش پاسخ داده خواهد شد.
مقاله پژوهشی
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
سید هادی ساجدی
چکیده
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداولترین رفتارهای جاری در میان انسانهاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی میپردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی ...
بیشتر
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداولترین رفتارهای جاری در میان انسانهاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی میپردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی نیست، لکن با هدف هدایت انسانها و حاوی الگویی از کنش اجتماعی برای مؤمنان و باورمندان است. لذا این مقاله بر اساس روش عقلی ـ کلامی بهدنبال استخراج نظام ابراز احساسات الهی است تا بهعنوان الگویی برای کنش اجتماعی باورمندان مورد استفاده و الهامگیری مؤمنان قرار گیرد. از نوآوریهای مقاله ارائه یک دستهبندی جامع از انواع احساساتی است که در قرآن کریم در دو دسته احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند ابراز شده است. در تحلیل اجتماعی کنش انسان باورمند با استفاده از الگوی چهارگانه ماکس وبر، استدلال میشود که هیچ یک از کنشهای عاطفی، سنتی، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف روایتگر کنش اجتماعی انسان باورمند نیست. مقاله به این نتیجه ختم میگردد که کنش اجتماعی انسان باورمند را باید از سنخ «کنش معطوف به ارزش بر اساس عقلانیت متعالی» با ویژگیهای خاص خود قلمداد کرد.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
حمید رضا منیری
چکیده
مسئله ترسیم وضعیت آرمانی در مسیر عبودیت در حکومت اسلامی از منظر مرتضی مطهری که آثارش از نظر صحّت و غناى محتوا مورد تأیید امامین انقلاب اسلامی بوده است، ضروری است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد بر اساس چهارچوب نظری اسپریگنز شاخصههای وضعیت آرمانی در مسیر عبودیت در حکومت اسلامی بر اساس دیدگاه مرتضی مطهری را بررسی نماید. به این ...
بیشتر
مسئله ترسیم وضعیت آرمانی در مسیر عبودیت در حکومت اسلامی از منظر مرتضی مطهری که آثارش از نظر صحّت و غناى محتوا مورد تأیید امامین انقلاب اسلامی بوده است، ضروری است. به همین منظور مقاله حاضر تلاش دارد بر اساس چهارچوب نظری اسپریگنز شاخصههای وضعیت آرمانی در مسیر عبودیت در حکومت اسلامی بر اساس دیدگاه مرتضی مطهری را بررسی نماید. به این منظور و با روش تفسیر متن به متن بهعنوان روش عملیاتی، سطوح و مراتب مختلف انسانها در سه دسته (مقرّبین، اصحاب الیمین و مکذّبین) تبیین شد. بر اساس این تقسیمبندی، مهمترین بحران در مسیر عبودیت، فاجر و مکذب شدن انسان است و دلایل بحران در مسیر عبودیت عبارتاند از: خواستههای صِرف مادی و تکذیب معاد و آخرت. تصویر مطلوب و آرمانی انسان در مسیر عبودیت زمانی رخ میدهد که انسان به مرتبه و مقام ابرار و سپس مقربین برسد. راهحل برطرفکردن این مسائل در شکلگیری حکومت اسلامی بهعنوان نهاد و تقویت جایگاه علما و نوابغ بهعنوان افراد تأثیرگذار در جامعه، است. هر علم مفید و نافع براى جامعه اسلامى با محوریت کتاب و سنت و اجتهاد، منابع الگوی حکومت اسلامی در مسیر عبودیت در حکومت اسلامی محسوب میشود. هدف غاییِ حکومت اسلامی در مسیر عبودیت، لزوم هماهنگى در رشد ارزشهای انسانى و رساندن انسان به کمال الهی است. ابعادی که حکومت اسلامی میتواند جهت رسیدن به هدف مذکور فعالیت کند عبارتاند از: بُعد معرفتی، معنوی و احکام.