علی قجری؛ غلامرضا جمشیدیها؛ زهرا محسنی فرد
چکیده
ابن خلدون در زمره بنیانگذاران علم تاریخ و جامعهشناسی، طی سدههای اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران جهان بوده است. تنوع و گسترهی موضوعات موردتوجه او باعث شده است تا طیف وسیعی از متفکران و پژوهشگران از جامعه شناسی، مردمشناسی، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، علوم تربیتی، جغرافیا و جمعیت شناسی، آثار او را مورد توجه قرار داده و تالیفات ...
بیشتر
ابن خلدون در زمره بنیانگذاران علم تاریخ و جامعهشناسی، طی سدههای اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران جهان بوده است. تنوع و گسترهی موضوعات موردتوجه او باعث شده است تا طیف وسیعی از متفکران و پژوهشگران از جامعه شناسی، مردمشناسی، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، علوم تربیتی، جغرافیا و جمعیت شناسی، آثار او را مورد توجه قرار داده و تالیفات متعدد درباره اندیشه او، دال بر اهمیت این اندیشمند بزرگ مسلمان است. اما آنچه کمتر در آرا و آثار ابن خلدون مورد عنایت پژوهشگران قرار گرفته است، مباحث مفصل او پیرامون مسائل و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر با عطف نظر به رویکرد تحلیلی ابن خلدون در بررسی مسائل و آسیبهای اجتماعی که متمرکز بر وضعیت جوامع اسلامی در جغرافیای بزرگ جهان اسلام بوده است، با روش مطالعات اسنادی و تمرکز بر متن اثر اصلی او یعنی «مقدمه»، از منظر رویکردی توصیفی به بازشناسی، استخراج و دستهبندی مضامین و مقولات مرتبط با این موضوع در اندیشه ابن خلدون پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، هفت مسئله و آسیب اجتماعی عمده در جای جای کتاب مقدمه مورد تاکید ابن خلدون بوده است که شامل: مسئله «فقر»، «حاشیهنشینی»، «رفاه اجتماعی»، «اشتغال و معیشت»، «مسکن و سرپناه»، «امنیت اجتماعی» و «جرائم و بزهکاری» میباشد. آنچه از تحلیل ابن خلدون پیرامون مسائل اجتماعی بدست میآید، تمرکز او بر چارچوب مفهومی علم عمران است؛ بدین معنا که کلیه موضوعات اجتماعی را در نسبت با آبادی اجتماع بشری در مقیاس زندگی شهری معنا و تفسیر میکند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمدرضا روحانی؛ محمد حسین شعاعی
چکیده
فرهنگ از پیچیده ترین مفاهیم علوم اجتماعی بشمار می رود که غالباً در نگاهی تحلیلی، در میانه طیفی از رویکرد تجویزی و توصیفی تبیین شده است؛ دوگانه مذکور بعنوان بزنگاه نظریههای فرهنگی مدنظر بوده و تأثیرات مهمی نیز در نسبت با نقد و سیاست در عرصه فرهنگ برجای گذاشته است. فرهنگ در نظریه اجتماعی مسلمین، دو سویه توصیفی و تجویزی را در طول یکدیگر ...
بیشتر
فرهنگ از پیچیده ترین مفاهیم علوم اجتماعی بشمار می رود که غالباً در نگاهی تحلیلی، در میانه طیفی از رویکرد تجویزی و توصیفی تبیین شده است؛ دوگانه مذکور بعنوان بزنگاه نظریههای فرهنگی مدنظر بوده و تأثیرات مهمی نیز در نسبت با نقد و سیاست در عرصه فرهنگ برجای گذاشته است. فرهنگ در نظریه اجتماعی مسلمین، دو سویه توصیفی و تجویزی را در طول یکدیگر مدنظر قرار میدهد. این مقاله برپایه روش تحلیل مضمون در راستای مفهوم شناسی فرهنگ در اندیشه امام خمینی(ره) ضمن تحلیل تمام بیانات ایشان پیرامون فرهنگ، از سه مرحله تجزیه، تفسیر، یکپارچه سازی متن استفاده می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار مضمون فراگیر شامل «اهمیت و کارکرد فرهنگ، تعریف فرهنگ، گونه شناسی فرهنگ، و راهبرد فرهنگ» در تبیین مفهوم فرهنگ وجود دارد. بر اینمبنا در نگاه امام(ره) فرهنگ وابستۀ، مانع رشد مردم و جوانان قلمداد میشود که محکوم به استهلاک خواهد بود. در مقابل باید ضمن آگاهی به مفاسد غرب و مقابله با فرهنگ مبتذل غربی با استفاده از مفاخر فرهنگی خویش، به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی دست یافت. لذا مهمترین تحول در جامعه مربوط به عرصه فرهنگ است که برای دستیابی به این هدف ضمن تصفیه فرهنگ از افراد غربزده و تحلیه به افراد صالح (ایرانی ـ اسلامی)، اولاً باید خودباوری فرهنگی در مردم پدید آید، ثانیاً باید هنر و رسانه در تقابل با فرهنگ منحط غرب و توافق با فرهنگ اسلام و ایران قرار گیرد، ثالثاً باید ضمن توجه به تحول تدریجی فرهنگ، نوعی همگرایی بین مردم، رسانه و دولت ایجاد شود.
منصوره ابوالحسنی؛ معصومه اسمعیلی؛ هادی بهرامی احسان
چکیده
یکی از موضوعات و مقولات مهم و اساسی زندگی انسان که در پیشبرد اهداف فردی و اجتماعی او نقش موثر و حائز اهمیتی دارد، مفهوم استعداد و شناخت توانمندیهای او است. از آنجا که قدم اول این شناخت، داشتن تعریفی مشخص از این مفهوم میباشد، پژوهش حاضر درصدد برآمد به واسطه اشرافخداوند به ساختارهای وجودیانسان، تعریفموردنظر را به شیوه کیفی ...
بیشتر
یکی از موضوعات و مقولات مهم و اساسی زندگی انسان که در پیشبرد اهداف فردی و اجتماعی او نقش موثر و حائز اهمیتی دارد، مفهوم استعداد و شناخت توانمندیهای او است. از آنجا که قدم اول این شناخت، داشتن تعریفی مشخص از این مفهوم میباشد، پژوهش حاضر درصدد برآمد به واسطه اشرافخداوند به ساختارهای وجودیانسان، تعریفموردنظر را به شیوه کیفی و به روش استقرایی اکتشافی در قرآنکریم مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور تکتک واژگانقرآن از طریق استقرایتام مورد بررسی قرارگرفتند و شبکهمفهومی از واژگانی که هرکدام از وجهی مفهوم استعداد را در خود دارند استخراج شد. این واژهها عبارتند از : «فِعل»، «قَدر»، «وُسع»، «یُسر»، «عُسر»، «نِعمت»، «فَضل»، «سَبیل»، «کَلَف»، «طوع»، «وَرَث»، «عَمل»، «شَکل» و «طوق». در نهایت از جمعبندی واژگان، تعریفی از استعداد به این شرح بدست آمد: استعداد مجموعهای از توانهای ذاتی، اکتسابی عمومی و اختصاصی است که در هر کسی ذیل محدوده خاصی به نام شاکله قرار گرفته و به این صورت زمینه و اقتضای ایجاد افعال و اعمال خاصی را همراه با رغبت و ارادهای ویژه از گذر مسیری مشخص و سهلالوصولتر فراهم می-آورد. این توانها وقتی در مسیر مختص خودشان قرارمیگیرند برای فرد وسعت و قدرت عمل بیشتری ایجاد کرده، طاقت رویارویی با مشکلات و موانع شکوفایی آنها را به او میدهند و در نهایت این فرآیند میتواند تبدیل به عملی همسنخ با خواست و ارادهالهی شود.
مریم غازی اصفهانی؛ مجید کافی
چکیده
دین اسلام آخرین و کاملترین دین آسمانی است و در مواجهه با مسائل نسبت به رویکردهای سکولار مواجههای متفاوتی دارد. بهعنوان نمونه برخورد اسلام با مسئله شرور با مواجهه سکولار آن تفاوتهایی دارد، هرچند در برخی از ابعاد نیز شباهتهایی موجود است. نویسنده به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که وجه تمایز و تشابه خوانش شهید مطهری (بهعنوان ...
بیشتر
دین اسلام آخرین و کاملترین دین آسمانی است و در مواجهه با مسائل نسبت به رویکردهای سکولار مواجههای متفاوتی دارد. بهعنوان نمونه برخورد اسلام با مسئله شرور با مواجهه سکولار آن تفاوتهایی دارد، هرچند در برخی از ابعاد نیز شباهتهایی موجود است. نویسنده به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که وجه تمایز و تشابه خوانش شهید مطهری (بهعنوان رویکرد اسلامی) از مسئله کرونا بهعنوان شر، از خوانش ماکس وبر (بهعنوان دیدگاهی سکولار) چیست؟ در این پژوهش دادههای موردنیاز از طریق بررسی کتابخانهای بهدستآمده و دادهها به روش مقایسهای مورد تحلیل قرارگرفتهاند تا به شباهتها و تفاوتهای موجود در رویکرد شهید مطهری و ماکس وبر از شرور با تأکید بر کرونا دست یابد. نتایج پژوهش حاضر به این شرح است: شهید مطهری معتقد است شرور فاعلی ندارند اما از دید ماکس وبر، شر مانند خیر فاعل دارد و با طرح نظریه عقلانیت خود درصدد معنا بخشی به زندگی و توجیه درد و رنج از طریق دین است. از دیدگاه شهید مطهری شرور بخشی از نظام یکپارچه عالم هستند، درحالیکه از دیدگاه ماکس وبر درد و رنج باعث اختلال در معناست؛ در رویکرد شهید مطهری شرور دارای فوایدی نیز هست اما در رویکرد وبری شرور فاقد معناست. مسئله عدمی بودن و نسبی بودن شرور و انداموارگی جهان و فواید شرور در رویکرد شهید مطهری، حاکی از برتری خوانش اسلامی بر نوع سکولار آن است. با توجه به شواهد موجود در شرایط شیوع کرونا و نیز با توجه به منابع موجود، نظریه شهید مطهری در توجیه شرور از توفیق بیشتری برخوردار است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
خدابخش اسداللهی؛ ثریا کریمی
چکیده
عدالت به عنوان یکی از اهداف والای انسانی و اخلاقی بشر به معنی احقاق حقوق دیگران براساس مساوات است. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه عدل در اشعار خاقانی و اهمیت این فضیلت خاقانی در ترسیم آرمانشهر این شاعر است. بنابراین در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده میشود که عدل در اشعار خاقانی از چه ابعادی قابل خوانش است؟ مطابق ...
بیشتر
عدالت به عنوان یکی از اهداف والای انسانی و اخلاقی بشر به معنی احقاق حقوق دیگران براساس مساوات است. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه عدل در اشعار خاقانی و اهمیت این فضیلت خاقانی در ترسیم آرمانشهر این شاعر است. بنابراین در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده میشود که عدل در اشعار خاقانی از چه ابعادی قابل خوانش است؟ مطابق نتیجهی حاصل از این پژوهش، عدل در اشعار خاقانی از ابعاد سیاسی، الهی و دینی قابل بررسی است. در بعد سیاسی، عدل از مهمترین عوامل استواری ساختار پادشاهی بیان شده که قابل انطباق با اندیشهی سیاسی ایرانشهری است؛ مطابق این نظریه یکی از مهمترین ویژگی شهریار آرمانی در دیوان و تحفةالعراقین خاقانی پاسداشت عدل و داد است. خاقانی در عدل الهی، مقصود از عدل در جهان را با مفهوم توازن و تعادل در خلقت جهان استعمال کرده اینکه خداوند علیم و حکیم به مقتضای علم شامل و حکمت عام خود میداند که برای ساختمان هر کلی، از هر جزئی چه اندازه لازم و ضروری است و نیز در ضمن مدح ممدوح به مفهوم کلامی آن از دیدگاه اشاعره اشاره کرده است. در بعد دینی عدل را کلید درجهی هشتم بهشت و امانت خداوند میداند. از دیدگاه او دین با عدل معنا پیدا میکند و عدلگستری در جامعه نشانهای از دینداری حاکم بر آن جامعه میباشد.
غلامرضا جمشیدیها؛ سینا شیخی
چکیده
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بنمایههای دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف میشد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی بهکار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، ...
بیشتر
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بنمایههای دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف میشد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی بهکار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، به تحلیل دیالکتیکال تاریخ پرداخت. شریعتی یکی از نخستین کسانی بود که این روش را در ایران مطرح نمود. هدف ما در این مقاله مشخص کردن میزان تقلید و نوآوری شریعتی در مفهوم دیالکتیک است. از همین رو با روشی کتابخانهای، به واکاوی مفهوم دیالکتیک در اندیشه ایشان پرداختهایم. از نظر شریعتی منطق ارسطو ذهنی و انتزاعیست. شریعتی کاربست این روش در عالم اسلام را مانع تحولات و پیشرفتهای علمی میداند. علیرغم تأثیر شریعتی از مارکس در منظومه فکری خود، روش او تفاوتهای عمدهای با دیالکتیک مارکسیستی و هگلی دارد. شریعتی هم با ابتنای دیالکتیک بر آگاهی مخالف است و هم با ابتنای آن بر ماتریالیسم. علاوه بر این او ضرب دوم دیالکتیک را جدا و بیرون از ضرب اول تعریف میکند و ضرب سوم را نیز حاصل جمع تز و آنتیتز نمیداند. در تحلیل شریعتی از تاریخ و انسان، ضرب اول و دوم دیالکتیک، جریان خیر و شر هستند که در تقابل با یکدیگر، تاریخ و انسان را متحول میکنند و در نهایت نیز با پیروزی جریان حق این مبارزه به نقطه پایان خویش میرسد.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی عباسی شاهکوه؛ عباس کشاورز شکری
چکیده
وقوع انقلاب اسلامی ایران به چالش در اندیشۀ نظریهپردازان انقلاب منجر شد. تا پیش از این انقلابها مبتنیبر تجدد شکل میگرفتند یا در تعارض با تجدد نبودند، بلکه صرفاً قیام تودههای دهقانی یا کارگری علیه صاحبان قدرت و مالکیت محسوب میشدند. اما در انقلاب اسلامی، ایدئولوژی، رهبری، شعارها و مردم در جهت موافق با اسلام شیعی قرار داشتند. ...
بیشتر
وقوع انقلاب اسلامی ایران به چالش در اندیشۀ نظریهپردازان انقلاب منجر شد. تا پیش از این انقلابها مبتنیبر تجدد شکل میگرفتند یا در تعارض با تجدد نبودند، بلکه صرفاً قیام تودههای دهقانی یا کارگری علیه صاحبان قدرت و مالکیت محسوب میشدند. اما در انقلاب اسلامی، ایدئولوژی، رهبری، شعارها و مردم در جهت موافق با اسلام شیعی قرار داشتند. یکی از اندیشمندانی که در ساحت انقلاب اسلامی اندیشهورزی کرده است، حسین کچویان است. این مقاله بر آن است تا به پرسش ماهیت، بازتاب و موانع انقلاب اسلامی در اندیشۀ حسین کچویان پاسخ بدهد. ابزار جمعآوری اطلاعات اسنادی و با استخدام روش هرمنوتیک متن میکوشد نظریۀ انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ کچویان را بررسی و مطالعه کند. این مقاله برمبنای روش هرمنوتیک دریافت مطابق نظر کچویان، انقلاب اسلامی که در مفهوم انقلاب، انقلاب کرده است، ماهیتی دینی و فرهنگی دارد و از همینرو نیز توانست به فتح تاریخ مبادرت کند و به این دلیل نیز در شمار انقلابهای کبیر قرار میگیرد؛ چراکه انقلابهای کبیر بهدلیل ذات تمدنی خود توان اثرپذیری بر انقلابهای پس از خود را دارد و روش و مطالبات جنبشها را تغییر میدهند. بدعت مقاله از آنرو است که متفکری ایرانی را در ساحت نظریهپردازی انقلاب بررسی کرده است.
هادی صادقی اول؛ حسین محسنی
چکیده
دیرزمانی است که به موازات پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسئلهای کلیدی با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه برای پیشبرد فرهنگ متعالی اسلامی مجال بحث یافت که میتوانست علاوه بر بومیسازی علوم انسانی در کشور، مسبب اجماع و همنشینی هر چه بیشتر عالمان دینی و نخبگان دانشگاهی شود. با این حال این ایده، طی دهههای اخیر نتوانسته به مرحله اجرایی برسد ...
بیشتر
دیرزمانی است که به موازات پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسئلهای کلیدی با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه برای پیشبرد فرهنگ متعالی اسلامی مجال بحث یافت که میتوانست علاوه بر بومیسازی علوم انسانی در کشور، مسبب اجماع و همنشینی هر چه بیشتر عالمان دینی و نخبگان دانشگاهی شود. با این حال این ایده، طی دهههای اخیر نتوانسته به مرحله اجرایی برسد و با مشکلات زیادی تاکنون روبرو بوده است. بر این اساس، این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی/تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانهای، درصدد واکاوی چالشهای اصلی وحدت حوزه و دانشگاه در راستای بومیسازی علوم انسانی در کشور و ارائه برخی راهکارها است. بر این اساس یافتههای این جستار نشانگر آن است که چالشهایی چون عدم توجه کافی محیطهای دانشگاهی و حوزوی به جایگاه علم بومی، سیطره روشهای پوزیتویستی در دانشگاهها، عدم وجود و یا تربیت نخبگان مورد اجماع در محیط حوزه و دانشگاه(نظیر شهید مطهری یا علامه طباطبایی)، فقدان تدوین آثار مشترک حوزه و دانشگاه در حوزه علوم انسانی و عدم پاسخگویی به موقع و مناسب به شبهات حوزه دین باعث شده وحدت حوزه و دانشگاه در تدوین علوم انسانی بومی در حیطه نظری و حتی آرمانی باقی مانده و به مرحله عملیاتی نرسد. در چنین شرایطی بهرهگیری اصولی از رسانهها، طرح مباحث نوین علمی و اجتماعی توسط نخبگان علمی و حوزوی و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی میتواند رهگشای بومی سازی علوم انسانی از رهگذر پیوند حوزه و دانشگاه گردد.
محمدعلی فاطمی نیا؛ فاطمه امیرآبادی فراهانی
چکیده
سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاستگذاری موردتوجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. بهعبارتدیگر هرچه انگیزههای ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی میشود. اما ...
بیشتر
سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاستگذاری موردتوجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. بهعبارتدیگر هرچه انگیزههای ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی میشود. اما در دیدگاه قرآنی سلامت فرد و جامعه در تعامل با یکدیگر و در پرتوحی معنا پیدا میکند. درواقع جامعه وقتی سالم محسوب میشود که مقدمات کمال فردی و اجتماعی در آن فراهم باشد. این مقاله پس از مرور ادبیات نظری موجود و ارزیابی آنها، تلاش کرده است با خوانشی زمینهمند و درون پارادایمی، نگاه قرآن به سلامت اجتماعی و چگونگی طراحی و الگوسازی آن پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. مبتنی بر این روش از نگاه قرآن سلامت اجتماعی دارای دو بعد فردی و جمعی است. در بعد فردی به سلامت معنوی به معنای اعتقاد به توحید، معاد و نبوت و معناداری جهان هستی، سلامت رفتاری به معنای پرهیز از رذیلتها و تقرب به فضیلتها و سلامت جسمی به معنای حفظ جان و تغذیه مناسب پرداخته شده است. در بعد جمعی سلامت موضوعاتی چون سلامت خانواده، سلامت محلی، سلامت سازمانی و سلامت زیستمحیطی موردبررسی قرار گرفته است. ابعاد فردی و جمعی سلامت اجتماعی زمینهساز جامعه سالم هستند که با راهبردهایی چون توحید، ولایت، تعاون، اتحاد، عدالت، خردگرایی، کمالجویی، شریعت محوری و حقجویی قابل تحقق هستند.
ارائه بحث انتقادی اصیل پیرامون ماهیت علوم انسانی جدید و تعیین نسبت آن با دین
سید محمد تقی موحد ابطحی
چکیده
بیژن عبدالکریمی یکی از اندیشمندان مسلمان ایرانی است که نقدهای بسیاری به ایدۀ علم دینی وارد کرده است. این نقدها را به دودسته میتوان تقسیم کرد: نقدهایی که بیشتر مبتنی بر فلسفۀ قارهای است، که عبدالکریمی به لحاظ فکری بیشتر به این حوزه تعلق دارد و نقدهایی که بیشتر با فلسفۀ تحلیلی تناسب دارد. در این مقاله یکی از نقدهای مرتبط به دستۀ دوم، ...
بیشتر
بیژن عبدالکریمی یکی از اندیشمندان مسلمان ایرانی است که نقدهای بسیاری به ایدۀ علم دینی وارد کرده است. این نقدها را به دودسته میتوان تقسیم کرد: نقدهایی که بیشتر مبتنی بر فلسفۀ قارهای است، که عبدالکریمی به لحاظ فکری بیشتر به این حوزه تعلق دارد و نقدهایی که بیشتر با فلسفۀ تحلیلی تناسب دارد. در این مقاله یکی از نقدهای مرتبط به دستۀ دوم، در ارتباط با معنای ایدۀ علم دینی بررسی میشود. عبدالکریمی معتقد است: 1. تکثر آرا دربارۀ مفهوم علم دینی نشان میدهد این ایده نه بر پایۀ نظام معرفتی واضح و روشن، بلکه بر اساس ظن و گمان پدید آمده است. 2. تحلیل دقیق معانی علم و دین نشان میدهد که ایدۀ علم دینی مفهومی پارادوکسیکال و ناشی از خلط مراتب گوناگون آگاهی است. در این مقاله ابتدا نشان داده میشود که برخی از تعاریف علم دینی ارائهشده بهوسیلۀ عبدالکریمی اصولاً ناظر به جریان علم دینی مورد بحث نیست. همچنین با اشاره به تعاریف سلبی علم دینی، برخی دیگر از تعاریف گردآوریشده بهوسیلۀ عبدالکریمی از بحث خارج میشود. در ادامه با بررسی سیر تاریخی پیدایش و تحول مفهوم علم دینی در عصر حاضر وجوه مختلف معنایی ایدۀ علم دینی برجسته میشود. در پایان نیز تحلیل مفهومی عبدالکریمی در ارتباط دو مفهوم علم و دین و ترکیب آنها بررسی شده و ضعف استدلال وی در ارتباط با بیمعنایی ایدۀ علم دینی نشان داده میشود.
عباسعلی رسولی؛ عباس صالحی نجف آبادی؛ احسان رسولی
چکیده
ابوحامد محمد غزالی مثل برخی متفکران اسلامی برای مهار قدرت حاکمان تلاش کرده و نصیحه الملوک را نگارش نموده است. برای بررسی ادبیات مهار قدرت غزالی، اهدافی مانند، شناخت کمی و کیفی این نصایح، میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی برای خودسازی صاحبان قدرت، تفاوت نصایح خاص پادشاهان، وزیران و دبیران و شناخت بیشترین مقوله های دارای فراوانی مورد ...
بیشتر
ابوحامد محمد غزالی مثل برخی متفکران اسلامی برای مهار قدرت حاکمان تلاش کرده و نصیحه الملوک را نگارش نموده است. برای بررسی ادبیات مهار قدرت غزالی، اهدافی مانند، شناخت کمی و کیفی این نصایح، میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی برای خودسازی صاحبان قدرت، تفاوت نصایح خاص پادشاهان، وزیران و دبیران و شناخت بیشترین مقوله های دارای فراوانی مورد توجه قرار گرفته است. این نوع رفتار تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر در قرآن، سنت پیامبر و پیشوایان دیگر اسلامی به صورتهای عملی و نظری مطرح بوده و در اندیشه های متفکران اسلامی از جمله غزالی هم نمودهای مشخص یافته است. روش بررسی، نوعی تحلیل محتوای کمی و کیفی نصایح، تلخیص و مقوله بندی موارد در جداول و تعیین فراوانی مطلق و نسبی آنها بوده است. نتایج نشان می دهد که غزالی راههای بسیار کاربردی و قابل اجرا را برای مهار قدرت عملی حاکمان ارائه نموده که چهار نوع مختلف را در بر می گیرند. دو نوع از نصایح خطاب به پادشاهان است که 22 مورد اول بیشتر جنبه خودسازی فردی از طریق بهره گیری از اعتقادات مذهبی را دارند تا بتوانند مهار قدرت درونی در پادشاه ایجاد نمایند. 52 مورد بعدی بیشتر توصیه های اجرایی و کاربردی برای مهار قدرت پادشاهان هستند. در نصایح به وزیران در 16 مورد بیشتر روی شایستگی های فردی وزیران، صلح دوستی، عدالت طلبی و مانع ستم و افراط گرایی بودن آنان تاکید شده است. توصیه ها به دبیران 4 مورد است که بیشتر جنبه تخصصی دارند.
حمید توبک؛ احمد سوری؛ صادق رضایی
چکیده
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشههای فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفههای تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالتهای ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر ...
بیشتر
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشههای فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفههای تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالتهای ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده مرتبط با اندیشههای فلسفی-تربیتی علامه طباطبایی در پایگاههای اطلاعاتی موجود؛ تشکیل میدهد. روش گردآوری دادهها، کتابخانهای بوده و در قالب فعالیتهای تحلیلی از تلخیص و عرضه دادهها و نتیجهگیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و همچنین به منظور استخراج دلالتهای ضمنی تربیتی از روش نشانهشناسی استفاده گردیده است. نتایج به دستآمده نشانگر آن است که مؤلفهها و ابعاد تفکر انتقادی از دیدگاه علامه طباطبایی شامل: توجه به تربیت اخلاقی، پرسشگری و بحث و تبادل نظر، علم آموزی، تهذیب و تزکیّه نفس، استدلال منطقی به منظور اثبات حقایق، آزادی و اختیار در نقد و بررسی نظرات، سعه صدر در مواجهه با مسائل و مشکلات، خردورزی و عقلانیت، رهاییبخشی از جهل و کشف واقعیتها و رسیدن به توحید و قرب الیالله میباشد. دلالتهای تربیتی در خصوص جایگاه تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه نیز دربرگیرنده عناصر مختلف تعلیم و تربیت شامل محتوای برنامه درسی، تدریس و ویژگیهای معلم بود که با وجود اینکه در بستری از اندیشههای اسلامی مطرح شدهاند؛ در بسیاری از وجوه با نظریات تفکر انتقادی معاصر در غرب، همخوانی دارند.
عباس قنبری باغستان؛ سید محسن میری؛ عبدالحسین کلانتری
چکیده
مطالعه تاریخ جوامع اسلامی در مواجهه با "مصائب جهان اسلام" در چند دهه اخیر نشان دهنده نوعی "گذار تاریخی" از مواجهه "سخت افزارانه" به نوعی چاره جویی نرم و علمی مبتنی بر "دانش و آموزش" است که از آن به عنوان "اسلامی سازی دانش" یاد می شود.با توجه به اهمیت این "گذار تاریخی" و نیز ابتنای آن بر نقد علم و دانش مبتنی بر مدرنیته غربی، حتی در درون جوامع ...
بیشتر
مطالعه تاریخ جوامع اسلامی در مواجهه با "مصائب جهان اسلام" در چند دهه اخیر نشان دهنده نوعی "گذار تاریخی" از مواجهه "سخت افزارانه" به نوعی چاره جویی نرم و علمی مبتنی بر "دانش و آموزش" است که از آن به عنوان "اسلامی سازی دانش" یاد می شود.با توجه به اهمیت این "گذار تاریخی" و نیز ابتنای آن بر نقد علم و دانش مبتنی بر مدرنیته غربی، حتی در درون جوامع اسلامی نیز در مورد چرایی و ماهیت آن سئوالاتی ایجاد شده مبنی بر اینکه اساسا "چرا" اسلامی سازی باید در دانش صورت بگیرد؟ این مقاله از طریق روش اسنادی و کتابخانه ای و فراتحلیل مهمترین آثار و منابع موجود در این زمینه ، به بررسی مساله "منطق و چرایی" اسلامی سازی دانش به عنوان یک امر مقدم بر "چیستی" آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که اساسا چرا پروژه "اسلامی سازی دانش" شکل گرفت. برآیند کلی نتایج این مطالعه از "چرایی" اسلامی سازی دانش بر مفهوم مرکزی "بحران" در امت اسلامی به خصوص در عصر "پسامدرنیته" استوار است و نشان می دهد ضرورت و منطق "اسلامی سازی دانش" یک دغدغه "هستی شناسانه"، "شناخت شناسانه" و "روش شناسانه" در ارتباط با مواضع "علم و دانش غربی" است که در جوامع اسلامی رشد یافته و ریشه دوانده است. به همین جهت نیز متفکران اسلامی تنها راهکار مقابله با آن را –برخلاف اسلاف خود- نه در اصلاح و یا تغییر سیاسی، بلکه در تحول در "دانش و آموزش" رایج در کشورهای اسلامی می دانند.
ارائه بحث انتقادی اصیل پیرامون ماهیت علوم انسانی جدید و تعیین نسبت آن با دین
علیرضا حدادی
چکیده
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه ...
بیشتر
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه در تمامی تعاملات تمدنی غرب و شرق و مهمتر از آن تعاملات علمی میان باورمندان و دانشمندان در طول تاریخ ردپا دارد. موضوع مقاله حاضر آنکه رویکردهای مختلفی در جامعهشناسی معرفت و فلسفه علم در باب امکان تحول در دانش، پیوند ایمان و دانش، جایگاه عقل و وحی، راههای کسب و تولید علم سخن گفتهاند که از جمله ایشان متفکران مسلمانی بودند که بهواسطه نفی محوریت اروپا و اسلامخواهی، درصدد طرح دانشی متعهد به پیشفرضهای غیرغربی و اسلامی و همواره متهم به ادعای مدیریت علم از خواستگاهی غیرعلمی و حتی سیاسی بودند. هدف مقاله حاضر آنست که با بازخوانی انتقادی مسائل مطرح در مورد تحول دانش انسانی، امکان چنین تغییری در دانش را بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله رویکرد نظری و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد انتقادی بوده است. نتیجه بررسیها حاکی از آن است که تحول در دانش انسانی معانی مختلفی داشته که در بررسی انتقادی آرای معتقدان و منتقدان کنکاش شده و امکان نظری و عملی این تحول تا زمینههای تاریخی و اجتماعی نسبت علم و دین پیگیری شده و عملکرد جریان تحولخواه در ایران مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد محمودی کیا
چکیده
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلابهای عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوانالمسلمین از یکسو، و نیز نحوۀ مواجهۀ وی با حکومت سوریه در این دورۀ زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسهای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانهای در مقام جمعآوری اطلاعات، به ...
بیشتر
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلابهای عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوانالمسلمین از یکسو، و نیز نحوۀ مواجهۀ وی با حکومت سوریه در این دورۀ زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسهای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانهای در مقام جمعآوری اطلاعات، به این پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان اندیشۀ اسلام سیاسی میانهرو که وی نمایندۀ اصلی آن دانسته میشود با نوع کنش سیاسی او در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ یافتۀ این پژوهش حکایت از آن دارد که علیرغم مشی اعتدالی وی در دورۀ پیش از تحولات مذکور، نوع کنش سیاسی وی در قبال بحران سوریه از منظر مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی، انسانشناختی و روششناختی حاکم بر گفتمان اسلامگرایانۀ وی در تضاد قرار دارد و میتوان چنین اذعان کرد که وی از چارچوبههای اصلی گفتمان اسلام سیاسی خود عدول کرده است.
مهرداد ناظری؛ حسین ابولحسن تنهایی؛ عبدالرضا ادهمی
چکیده
یکی از نکات مهم برای کشورهای در حال توسعه، این است که چگونه میتوانند در دنیای جدید در برابر غرب ایستادگی کنند. ایران سرزمینی که دارای سابقۀ تمدنی گستردهای است به لحاظ فرهنگ معنوی رشد چشمگیری را داشته به طوری که همواره مورد توجه جهانیان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم ایران برای جهان گسترش فرهنگ عشق و عشقورزی است. با نگاهی به آثار ...
بیشتر
یکی از نکات مهم برای کشورهای در حال توسعه، این است که چگونه میتوانند در دنیای جدید در برابر غرب ایستادگی کنند. ایران سرزمینی که دارای سابقۀ تمدنی گستردهای است به لحاظ فرهنگ معنوی رشد چشمگیری را داشته به طوری که همواره مورد توجه جهانیان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم ایران برای جهان گسترش فرهنگ عشق و عشقورزی است. با نگاهی به آثار مولانا، سعدی، حافظ و عطار میتوان این موضوع را به خوبی اثبات کرد. اما یکی از کسانی که در زمینه عشق معنای گسترده، عمیق و خلاقانه ارائه داده است، فخرالدین عراقی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عراقی عارف و شاعر قرن هفتم هجری است که مؤلف اثری ماندگار به نام لمعات است. لمعات در ادبیات عرفانی ایران جایگاه ویژهای دارد. اما با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای این اثر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله این است که نشان دهد که با استفاده از نگاه جامعهشناسی تفسیری میتوان فهمی متفاوت و امروزی مورد استفاده از او ارائه داد. از این حیث این تحقیق با بهرهگیری از روش طبیعتگرایانه و فرود به زمین هربرت بلومر در پی آن است که معنای عشق عراقی در لمعات را از منظر کنشی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نشان دهد که چگونه میشود از این معنا در پارادایم معرفتی جامعه آرمانی ایرانی- اسلامی استفاده کرد. از نتایج این تحقیق چنان برمیآید که تیپشناسی مستخرج از لمعات بر مبنای انواع کنش عاشقانه قابلیتی اثرگذار و قابل استفاده در جهان مدرن امروزی را دارد.
فاطمه هلالی؛ حمید پارسانیا
چکیده
مبحث امکان علمی اجتماعی که مبتنی بر رویکرد وحیانی باشد تنها محدود به طرفداران علم اجتماعی اسلامی نبوده و در خارج از فرهنگ اسلامی و در آن سوی اروپای مسیحی نیز اندیشمندانی را به خود مشغول کرده است. از جمله این اندیشمندان اریک وگلین –فیلسوف و مورخ آلمانی- است که رهیافتی وحیانی به تاریخنویسی و احیای علوم اجتماعی دارد. او نگاهی نقادانه ...
بیشتر
مبحث امکان علمی اجتماعی که مبتنی بر رویکرد وحیانی باشد تنها محدود به طرفداران علم اجتماعی اسلامی نبوده و در خارج از فرهنگ اسلامی و در آن سوی اروپای مسیحی نیز اندیشمندانی را به خود مشغول کرده است. از جمله این اندیشمندان اریک وگلین –فیلسوف و مورخ آلمانی- است که رهیافتی وحیانی به تاریخنویسی و احیای علوم اجتماعی دارد. او نگاهی نقادانه به تجدد و حقیقت تجددی داشته و آن را به مثابه بیماری عصر حاضر در نظر میگیرد. لذا، بهرهگیری از رویکرد وحیانی و تجربه مذهبی به ساحت معرفت را درمان بیماری تجدد و روشی برای احیای علوم اجتماعی سنتی میداند. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر بررسی احیای علوم اجتماعی در رویکرد وحیانی و یا به تعبیر بهتر تجربه مذهبی اریک وگلین است. مقاله حاضر به توسط روش توصیفی- تحلیلی و با در پیشگرفتن روش اسنادی در پی پاسخ به این پرسش است که احیای علوم اجتماعی از منظر وگلین چگونه انجام میشود؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که وگلین برخلاف ادعای خود، که موطن دانش را دین و فلسفه کلاسیک میداند، تنها به فلسفه کلاسیک و حقیقت افلاطونی در بازسازی علوم اجتماعی توجه کرده و تجربه مذهبی و وحی مسیحی تنها در طرحریزی بنیان نظریهاش مورد استفاده قرار گرفته است. از طرف دیگر، این موضوع جای تأمل دارد که نظریات و آرای وی از جهت توجه به وحی به دیدگاه اسلام نزدیک است و از جهت نحوه قرائتش از وحی و مذهب مغایر نظر اسلام است.
آناهیتا آقاسی؛ سید محسن بنی هاشمی؛ سید وحید عقیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناخت هویت فرهنگی براساس دیدگاه آیت الله خامنه ای انجام شده است؛ زیرا شناخت هویت فرهنگی از موضوعاتی است که در انسجام فرهنگی و اجتماعی یک جامعه نقش بسزایی ایفا می کند. بدین منظور با تحلیل سخنان و بیانات رهبر جمهوری اسلامی تلاش شده است تا این مفهوم استخراج شود. این پژوهش از حیث روش، کیفی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. روش ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناخت هویت فرهنگی براساس دیدگاه آیت الله خامنه ای انجام شده است؛ زیرا شناخت هویت فرهنگی از موضوعاتی است که در انسجام فرهنگی و اجتماعی یک جامعه نقش بسزایی ایفا می کند. بدین منظور با تحلیل سخنان و بیانات رهبر جمهوری اسلامی تلاش شده است تا این مفهوم استخراج شود. این پژوهش از حیث روش، کیفی و از نوع توصیفی-اکتشافی است. روش تحقیق تحلیل مضمون با تکنیک شبکه مضامین است و داده های مورد تحلیل با استفاده از تکنیک تحلیل اسناد جمع آوری شده اند. نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند است. هم چنین تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار تحقیق کیفی NVivo 10 انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هویت فرهنگی مبتنی بر دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی را می توان در مضامین فراگیر در بُعد چرایی (دیانت، ارزش های اخلاقی و ارزش های دینی اسلامی)، همچنین بُعد چیستی (حمایت از مستضعفان، ایدئولوژی محوریت اسلام) و در بُعد چگونگی (تکلیف گرایی، استقلال، نخبگان و حفظ و محافظت از ماهیت انقلاب) خلاصه کرد.
حمیدرضا صارمی؛ شیما کشاورزی
چکیده
در طی قرون متمادی، مجموع اوصاف آرمانی برای رسیدن به یک اجتماع مطلوب، نظریه آرمانشهر را در نگاه اندیشمندان و جوامع مختلف شکل داده است. در جهان اسلام، فلاسفه بسیاری ویژگیهای مدینه فاضله را بررسی کردهاند و با توجه به اختلاف مبانی، آرمانهای متفاوتی با سایر جوامع برای مدینه فاضله اسلامی تعریف شده است. آیت الله جوادی آملی یکی از فقهای ...
بیشتر
در طی قرون متمادی، مجموع اوصاف آرمانی برای رسیدن به یک اجتماع مطلوب، نظریه آرمانشهر را در نگاه اندیشمندان و جوامع مختلف شکل داده است. در جهان اسلام، فلاسفه بسیاری ویژگیهای مدینه فاضله را بررسی کردهاند و با توجه به اختلاف مبانی، آرمانهای متفاوتی با سایر جوامع برای مدینه فاضله اسلامی تعریف شده است. آیت الله جوادی آملی یکی از فقهای متاخریست که با تاکید بر عقلانیت به تحلیل ماهیت آرمانشهر پرداخته است. بررسیهای انجام شده نشان میدهد، تفاوت آیت الله جوادی با سایر اندیشمندان در توجه او به هدف، مبانی و چگونگی استخراج آنها از منابع آرمانشهر است. تفاوت اندیشه دینی و غیر دینی در چگونگی نگاه و به کارگیری این سه عنصر است. با تحقیقات صورت گرفته، به نظر میرسد مبنای ذیحقی انسان برای زیستن در جامعه آرمانی، کرامت اوست. منشاء کرامت از دریچه دین، خداوند و با نگاه غیردینی فطرت است. در رویکرد غیردینی، منبع اصلی برای دستیابی به مبانی، سلیقه مردم و عرف بوده و در رویکرد دینی آنچه محوریت مییابد، صلاحدید دانای مطلق یعنی خداوند است. تفاوت در منبع سبب میشود تا هدف تشکیل آرمانشهر نیز متفاوت باشد. در این پژوهش در پی آن هستیم تا با بهرهگیری از روش پژوهش تحلیل محتوی کیفی، اندیشههای آیت الله جوادی آملی را بررسی کرده و با تحلیل آثار ایشان، ارتباط بین عناصر گفته شده و اصول آرمانشهر اسلامی را به نحوی استخراج کنیم که بیشترین پیوستگی و همخوانی را با آراء این فقیه بزرگوار داشته باشد.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
غلامعلی سلیمانی
چکیده
سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا میتوان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همانطور که در سیاست به معنای جدید طرح میشود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهانبینی اسلامی بر چه بنیادهای ...
بیشتر
سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا میتوان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همانطور که در سیاست به معنای جدید طرح میشود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهانبینی اسلامی بر چه بنیادهای نظری یا متافیزیکی استوار است؟ به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش مهم باید ابتدا به سراغ تقسیمبندیهای اولیه از دانش در بین مسلمین یعنی حکمت نظری و عملی رفت. با بررسی سیر دانش از این منظر و ارتباط میان این دو میتوان گفت «فلسفه به معنای خاص» یا «الهیات»، آبشخور اصلی گزارههای متافیزیکی مؤثر بر سیاست در جهانبینی اسلامی است، گزارههایی که به یک معنا ماهیت متفاوتی به سیاست در جهانبینی اسلامی بخشیده است.
حمیدرضا صارمی؛ آیلین شیدایی
چکیده
احیای تمدن اسلامی و الگوی توسعهی ایرانی-اسلامی نیاز به مبانی فلسفی و دانش بومی دارد. بر همین اساس بازخوانی مفاهیم امروزین توسعه که عمدتا ریشه در مطالعات غربی دارند، در اندیشهی حاکم بر شهر اسلامی ضروری مینماید.هدف اصلی پژوهش جست و جوی مفهوم «سرمایه اجتماعی» به عنوان یکی از عوامل توسعه انسانمحور در اندیشههای ملاصدرا به ...
بیشتر
احیای تمدن اسلامی و الگوی توسعهی ایرانی-اسلامی نیاز به مبانی فلسفی و دانش بومی دارد. بر همین اساس بازخوانی مفاهیم امروزین توسعه که عمدتا ریشه در مطالعات غربی دارند، در اندیشهی حاکم بر شهر اسلامی ضروری مینماید.هدف اصلی پژوهش جست و جوی مفهوم «سرمایه اجتماعی» به عنوان یکی از عوامل توسعه انسانمحور در اندیشههای ملاصدرا به عنوان نقطهی عطف پیوند فلسفه، عرفان و کلام اسلامی است. در این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک سنتی که مبتنی بر مولف محوری و متن محوری است، تلاش شدهاست در سه گام به خوانش سرمایه اجتماعی در حکمت صدرایی دست یابیم. در گام نخست با تفسیر آثار و اندیشههای مکتوب صدرالمتالهین ابتدا با تبدیل متن به جهان زیسته، آثار اجتماعی نظریههای ملاصدرا استخراج میشود. در گام دوم با کشف افق متن، تفسیر و متن در هم میآمیزند و تلاش میشود تا مفاهیم فلسفی در سطح نظری به مفاهیم اجتماعی نزدیک شود. در گام سوم باید گفت سرمایه اجتماعی در نظر ملاصدرا منطبق بر فضایل اخلاقی در چارچوب قوانین الهی است که در روابط جمعی بروز مییابد و از این ره با مولفههای «سرمایه اجتماعی دینی» قرابت دارد. با تناظر مولفه-های نظری سرمایه اجتماعی با مولفههای مستخرج از اندیشههای ملاصدرا، در مییابیم که مولفههای سرمایه اجتماعی دینی هرچند تکیه بر فضایل اخلاقی و فردی دارند، لیکن نتیجهای که در روابط بین فردی برجای می-گذارند متناظر با مولفههای سرمایه اجتماعی در مبانی نظری غربی است.
ایمان عرفان منش
چکیده
در سنت و میراث جامعهشناسی تفسیری «ماکس وبر»، به موضوعات معرفتی و روشی برجستهای حاصل از تلائم ذهن و واقعیت تجربی توجه شده است. با بازخوانی آرای وبر، اصلی منکشف میشود که میتوان آن را بهعنوان اصل «قوممداری روششناختی» صورتبندی کرد. این اصل واجد ظرفیتهای مهمی هم برای زایش و هم برای تحول علوم اجتماعی(فرهنگی) است. ...
بیشتر
در سنت و میراث جامعهشناسی تفسیری «ماکس وبر»، به موضوعات معرفتی و روشی برجستهای حاصل از تلائم ذهن و واقعیت تجربی توجه شده است. با بازخوانی آرای وبر، اصلی منکشف میشود که میتوان آن را بهعنوان اصل «قوممداری روششناختی» صورتبندی کرد. این اصل واجد ظرفیتهای مهمی هم برای زایش و هم برای تحول علوم اجتماعی(فرهنگی) است. این مقاله تلاش کرده است تا با استفاده از روش پژوهش اسنادی و رویکرد نظری «دنی کوش»، مؤلفههای اصل مذکور را در پنج محور استخراج و تحلیل کند که آن محورها عبارتاند از: «خوانشی دیگر از ربط ارزشی و علاقۀ فرهنگی»، «تجربی-واقعی بودن علوم فرهنگی»، «عزیمت از ارزش فرهنگی به ارزشهای فرهنگی»، «جهانشمولگریزی علوم اجتماعی» و «عقلانیشدنهای گوناگون در بستر فرهنگها». نتایج نیز شامل سه محور «مفروضات جهانشناختی»، «مخاطرۀ معرفتی» و «سلطۀ علمی برآمده از خطای روششناختی» هستند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محسن امین
چکیده
یکی از ابعاد بااهمیت و البته مغفول در هماوردی اسلام و مدرنیته، مواجهۀ علمای اسلامی با مفاهیم مدرنی است که نقش تعیینکنندهای در بسط مدرنیته و کاربست مدرنیزاسیون در جوامع اسلامی داشتهاند. مفهوم «ملت» ازایندست مفاهیم است که تصویر جدیدی برای جهان و بهویژه کشورهای اسلامی منطقۀ خاورمیانه رقم زده است. روحانیان شیعه هریک به ...
بیشتر
یکی از ابعاد بااهمیت و البته مغفول در هماوردی اسلام و مدرنیته، مواجهۀ علمای اسلامی با مفاهیم مدرنی است که نقش تعیینکنندهای در بسط مدرنیته و کاربست مدرنیزاسیون در جوامع اسلامی داشتهاند. مفهوم «ملت» ازایندست مفاهیم است که تصویر جدیدی برای جهان و بهویژه کشورهای اسلامی منطقۀ خاورمیانه رقم زده است. روحانیان شیعه هریک به نحوی کوشیدهاند، ضمن ارائۀ تفسیر دینی و شیعی از این مفهوم مدرن، مرز میان خود و این مفهوم را تعیین کنند. دراینخصوص، میرزای نائینی که از علمای طراز اول عصر مشروطه به شمار میرود، ذیل چارچوب الهیات انتخاب، در کتاب تنبیهالامهو تنزیهالمله یکی ازایندست مواجهات نوآورانۀ مفهومی را مطرح ساخته که در مقالۀ پیشرو و با اتخاذ روششناسی «جامعهشناسی تاریخی» و کاربست تکنیک «تحلیل مضمونی» به بررسی آن میپردازیم. درنهایت، این مطالعه نشان میدهد که نائینی ضمن کاربست استراتژی «پذیرش و تصاحب»، اولاً کلیت این مفهوم و نظم دولت-ملتی برخاسته از آن را پذیرفته و اساساً تئوری سیاسی خود را بر اساس آن استوار میکند، ثانیاً در مقابل برجستهشدن «وجه ایدئولوژیک» آن میایستد و ثالثاً میکوشد تفسیری از این مفهوم ارائه کند که خللی به اسلامی و شیعیبودن دو پدیدۀ نوظهور دولت و ملت وارد نشود.
روح الله محمدی
چکیده
تقسیم بندیهای متفاوتی از عقل از نظر غایت و حوزه فعالیت وجود دارد. یکی از آنها به عقل از منظر فعالیت در بعد دنیایی و آخرتی یا حیوانی و روحانی مینگرد و دو قسم با نام عقل معاش و عقل معاد را پدید میآورد. ازآنجا که دین اسلام به زندگی دنیایی نگاه ویژهای دارد و آن را وسیله-ای جهت رسیدن به زندگی جاویدان میداند، اهمیت توجه به موضوع ...
بیشتر
تقسیم بندیهای متفاوتی از عقل از نظر غایت و حوزه فعالیت وجود دارد. یکی از آنها به عقل از منظر فعالیت در بعد دنیایی و آخرتی یا حیوانی و روحانی مینگرد و دو قسم با نام عقل معاش و عقل معاد را پدید میآورد. ازآنجا که دین اسلام به زندگی دنیایی نگاه ویژهای دارد و آن را وسیله-ای جهت رسیدن به زندگی جاویدان میداند، اهمیت توجه به موضوع عقل معاش مشخص میشود.تعبیر عقل معاش در آیات و روایات به صراحت به کار نرفته و از جمله تعابیری است که در دوره های بعدی وضع شده است و تعاریف مختلفی از آن به چشم میخورد؛ چنان که گروهی آن را عقل اقتصادی، گروهی آن را عقل عملی یا جزئی میدانند. مفهوم شناسی عقل معاش، معرفتی در راستای شناسایی عقل و کارکرد آن در زندگی دنیایی از دیدگاه دانشمندان اسلامی و زمینهساز بهرهمندی صحیح، از این عطیه ارزشمند الهی است. این نوشتار پس از بیان تقسیمات کلی عقل از نظر دانشمندان اسلامی به تبیین مفهوم عقل معاش و وجوه متصور آن اشاره دارد و «معادگرا بودن عقل معاش» را شرط تحقق مفهوم صحیح آن میداند. ازاینرو، به کمال رساندن این قوه موجب میشود که زندگی عقلانی و حیات طیبه قرآنی تحقق یابد.
مریم شعبان
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی اولین اندیشهها پیرامون تحلیل اجتماعی و فرهنگی کودک و کودکی در ایران و همچنین شناسایی اولین متفکرانی که به دنبال مطالعهی جامعه-شناسانهی کودک و کودکی بودندهاند، میباشد. چنین اقدامی پاسخی در برابر نادیدهانگاری سهم جوامع شرقی در فضای علمی جامعهشناسی کودکی در جهان است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی تاریخی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی اولین اندیشهها پیرامون تحلیل اجتماعی و فرهنگی کودک و کودکی در ایران و همچنین شناسایی اولین متفکرانی که به دنبال مطالعهی جامعه-شناسانهی کودک و کودکی بودندهاند، میباشد. چنین اقدامی پاسخی در برابر نادیدهانگاری سهم جوامع شرقی در فضای علمی جامعهشناسی کودکی در جهان است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی تاریخی و با روش تحلیل اسنادی است. نتایج نشان میدهند که با وجود اندیشههای فلسفیِ متفکرانی چون فارابی، بوعلیسینا، ابن مسکویه، خواجه نصیر، غزالی، ملاصدرا، ابنخلدون که پیرامون کودک و کودکی بحث کردهاند، بر اساس جریانها و وقایع اجتماعی و فرهنگی بخصوص چالشهای علما با برنامههای سکولارسازی حکومت پهلوی، کسانی چون مطهری، شریعتی و فلسفی، نگاه مبتنی بر زمینههای اجتماعی و فرهنگی نسبت به کودک و کودکی در ایران را آغاز کردند. آنها در فضای فکری خودشان یک جامعهی ایدهآل را متصور هستند که مهمترین شاخصه آن دین اسلام با محوریت آیین تشیع است. لزوم چنین جامعهای از نظر آنها وجود کنشگرانی با شخصیت و روحیهی مذهبی شیعی میباشد، به همین دلیل کودکان از نظر آنها کنشگران بالقوهای برای جامعهی ایدهال مورد نظر هستند که باید با آموزشهای مذهبی، آماده شوند. به همین دلیل به نظر آنها مهمترین ساختار در جامعهی فعلی، نظام تعلیم و تربیت است؛ مهمترین کنشگران در جامعه فعلی، کودکان هستند؛ مهمترین متخصصان در جامعهی فعلی علما و متخصصان دینی و مهمترین نقشها در جامعهی فعلی، نقش والدین، مربیان و معلمان به عنوان نیروهای اصلی تعلیم و تربیت کودکان میباشند. بنابراین کودکان و کودکی موضوع مورد تمرکز اندیشههای هر سه متفکران قرار گرفت.