مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
سید مصطفی طاهرزاده؛ هادی نوری
چکیده
پژوهش حاضر بهدنبال بازخوانی پروژه قانونخواهی میرزا ملکمخان در روزنامه «قانون» است تا به این پرسش پاسخ بدهد که آیا اندیشه ملکمخان حامل دورگهبودگی است یا تفکری ذاتگرا دارد؟ اندیشه ملکمخان تا چه اندازه بازتاب امکان مقاومت فعالانه در برابر استعمار است. هدف پژوهش «تفسیر»، نوع پژوهش «بنیادی» و استراتژی پژوهش ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهدنبال بازخوانی پروژه قانونخواهی میرزا ملکمخان در روزنامه «قانون» است تا به این پرسش پاسخ بدهد که آیا اندیشه ملکمخان حامل دورگهبودگی است یا تفکری ذاتگرا دارد؟ اندیشه ملکمخان تا چه اندازه بازتاب امکان مقاومت فعالانه در برابر استعمار است. هدف پژوهش «تفسیر»، نوع پژوهش «بنیادی» و استراتژی پژوهش «استفهامی» است. برای پاسخ به پرسش اصلی از نظریه پسااستعماری و برای تفسیر اطلاعات از روش وانوسازی استفاده میگردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد تقابلهای دوگانه موجود در متن حامل «تقلید» از تجربه انسانِ غربی است. ملکمخان هویت ایرانی زمانه خود را نه خالص بلکه دورگه میبیند. اما این دورگهیافتگی عناصر با غلبه عناصر هویت غربی (11 مورد از تقابلها) بر سنت بومی همراه است که تنها انتظار انطباقیافتگی از آنان دارد (3 مورد از تقابلها). ملکمخان به تقلید غرب میپردازد اما این تقلید به تمسخر آن ختم نمیشود تا راه برای مقاومت در برابر سلطه فرهنگی غرب مهیا گردد. از این رو، پروژه قانونخواهی او با مرجعیتی اروپامحور برساخت میشود و چنین اندیشهای امکان مقاومت فعالانه در برابر استعمار و سلطه فرهنگی غرب ندارد. ردیابی عناصری مانند پروژه آدمیت او نشان میدهد که اندیشه ذاتگرا بر پروژه قانونخواهی ملکمخان مستولی است و سیالیت پروژه به حدی نیست که باعث بیثباتشدگی تقابلهای دوگانه و سلسلهمراتب آن گردد چراکه ملکمخان برغم ادعای نخستینش در پیوند شریعت و ترقی بلافاصله و همواره سراغ ثبات غرب میرود، و از «فضای سوم» و خلق هویت دورگه جدید دور میشود.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد سهیل سرو
چکیده
مهندسی فرهنگ نگاهی سیستمی به فرهنگ و تنظیم و اداره آن است که رویکردی نوین به فرهنگ بهحساب میآید. این رویکرد در کنار مهندسی فرهنگی که از سوی آیت الله خامنهای بیان شده است میتواند بهعنوان یک راهبرد برای پیشبرد فرهنگ مؤثر باشد. هدف از این تحقیق دستیابی بهصورتبندی این مفهوم بر اساس اندیشه آیت الله خامنه ای است. ازاینرو مسئله ...
بیشتر
مهندسی فرهنگ نگاهی سیستمی به فرهنگ و تنظیم و اداره آن است که رویکردی نوین به فرهنگ بهحساب میآید. این رویکرد در کنار مهندسی فرهنگی که از سوی آیت الله خامنهای بیان شده است میتواند بهعنوان یک راهبرد برای پیشبرد فرهنگ مؤثر باشد. هدف از این تحقیق دستیابی بهصورتبندی این مفهوم بر اساس اندیشه آیت الله خامنه ای است. ازاینرو مسئله تحقیق را چیستی مهندسی فرهنگ و صورتبندی تحلیلی آن در نظر آیت الله خامنهای تشکیل میدهد. این مقاله با روش اسنادی در مرحله گردآوری دادهها و با تحلیل مضمون در تحلیل دادهها صورت پذیرفته است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهندسی فرهنگ از دیدگاه ایشان شامل پنج مقوله اصلی است: نظارت، هدایت، رشد، ماهیت و ساخت فرهنگ. این مقولات در یک فرآیند چرخشی و پویا با یکدیگر تعامل دارند و امکان جدایی آنها از هم وجود ندارد. نظارت فرهنگ به معنای کنترل و مراقبت از فرآیندهای فرهنگی، هدایت فرهنگ به معنای جهتدهی به فرهنگ در مسیر اهداف کلان نظام اسلامی، رشد فرهنگ به عنوان توسعه و ارتقای بنیانهای فکری و معنوی جامعه، ماهیت فرهنگ به عنوان حرکتی درونزا و کیفیتبخش و ساخت فرهنگ به معنای ایجاد فرهنگ جدید متناسب با نیازهای جامعه است. این مقاله با مقایسه دیدگاه آیتالله خامنهای با رویکردهای لیبرالیسم و سوسیالیسم، نشان میدهد که ایشان راهحلی بینابین بین رهاسازی و کنترل کامل فرهنگ ارائه میدهند. این رویکرد نه تنها به حفظ آزادیهای فرهنگی احترام میگذارد، بلکه از طریق هدایت و نظارت هوشمندانه، فرهنگ را در مسیر اهداف نظام اسلامی قرار میدهد.
مقاله پژوهشی
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
حسین مهربانیفر؛ محمدعلی سلیمی
چکیده
ارتباطات انسانی یکی از عناصر اصلی شکل دهنده ماهیت و ساختار جوامع است. جامعه مدنی و مدینه فاضله دو نوع از جامعه هستند که هر کدام انواع و صورتهای مختلفی از ارتباطات را دربردارند. یورگن هابرماس و ابونصر محمد فارابی از جمله اندیشمندانی هستند که به مسئله ارتباطات انسانی، شکل آرمانی آن و نقش آن در صورت بندی این دو نوع جوامع توجه داشته اند. ...
بیشتر
ارتباطات انسانی یکی از عناصر اصلی شکل دهنده ماهیت و ساختار جوامع است. جامعه مدنی و مدینه فاضله دو نوع از جامعه هستند که هر کدام انواع و صورتهای مختلفی از ارتباطات را دربردارند. یورگن هابرماس و ابونصر محمد فارابی از جمله اندیشمندانی هستند که به مسئله ارتباطات انسانی، شکل آرمانی آن و نقش آن در صورت بندی این دو نوع جوامع توجه داشته اند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی_تطبیقی و همچنین تکیه بر چارچوب روش شناسی بنیادین به مطالعه و مقایسه ارتباطات انسانی و سطوح و انواع آن در اندیشه این دو متفکر پرداخته شده است. آنچه که از مجموع بررسی و مقایسه آثار این دو متفکر بر میآید اینست که هر دو اندیشمند با نگاهی انتقادی به جامعه خویش و کیفیت ارتباطات در آن، به صورتبندی یک جامعه آرمانی پرداخته و مسائلی همچون عقلانیت، تفاهم و توافق جمعی به صورت مشترک مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که عقلانیت ارتباطی هابرماس و اجماع و گفتگوی عقلانی و انتقادی مد نظر وی در دستیابی به حقیقت و مشروعیت قوانین از عقل عرفی فراتر نمیرود. ولی تفاهم و ارتباطات برهانی فارابی محدود به افق انسانی نشده و در پیوند با رئیس اول مدینه فاضله و در اتصال به عقل فعال معنادار میشود. این پژوهش میتواند مقدمهای در بازشناسی و تحلیل نظامهای مختلف ارتباطی در دو نوع مدینه فاضله و جامعه مدنی باشد.
مقاله پژوهشی
سنتهای فکری و تاریخی و تمدنی تفکر اجتماعی مسلمین
طیبه محمدی کیا
چکیده
غزالی را باید با نقشهای متفاوت وی در جهان دانش و سیاست بازشناخت؛ نقشهایی که بسیار تاثیرگزار و تاریخ ساز بودهاند. تجربههای منحصر به فرد غزالی از او آثاری ویژه در دسترس جهان دانش قراردادهاست که گاهی متناقض و ناهمخوان بهنظر میرسد. (پرسش) در این پژوهش پرسش از چندوچون نگاه غزالی به سیاست است. (فرضیه) در پاسخ باید گفت وی روشی نوین ...
بیشتر
غزالی را باید با نقشهای متفاوت وی در جهان دانش و سیاست بازشناخت؛ نقشهایی که بسیار تاثیرگزار و تاریخ ساز بودهاند. تجربههای منحصر به فرد غزالی از او آثاری ویژه در دسترس جهان دانش قراردادهاست که گاهی متناقض و ناهمخوان بهنظر میرسد. (پرسش) در این پژوهش پرسش از چندوچون نگاه غزالی به سیاست است. (فرضیه) در پاسخ باید گفت وی روشی نوین جهت فهم معارف دینی و نیز ارتباط دین و سیاست فراچنگ می آورد و توجه به باطن را باید نقطه ثقل تغییر نگرش غزالی دانست که از او چهره ای دیگرگون را به نمایش مینهد. دل نهادن غزالی در گرو «دل» بهمثابه گرانترین بخش جان آدمی صرفا کشفی شخصی نبود بلکه او کوشید دل را به جهان اجتماع و سیاست راه دهد و از چشم دل به غوغای قدرت بنگرد. (یافته ها) غزالی فقیه جامه صوفیانه برتن میپوشد و با هجرتی درونی و بیرونی از جهان سیاست به انزوای باطن کوچید و رویه ای متفاوت، مبتنی بر باطن اندیشی، را در اندیشه سیاسی پس از خود در میان اندیشمندان مسلمان بنیان نهاد. غزالی این طرح نو را با ارائه تعریفی از توامانی سیاست و نبوت آغاز نمود و به شرح جایگاه «دل» در شان پیامبری و زمامداری همت گمارد. نوشتار این مهم را در ارتباط میان سیاست، نبوت و باطنگرایی می پژوهد.
مقاله پژوهشی
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
حمید پارسانیا؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
مباحث مربوط به زن، جنسیت و امتدادهای اجتماعی آن چالشِ تاریخی جهان اسلام بوده و هست و رویکردهای مختلف فکری و اجتماعی که هریک مبتنی بر نظامهای معنایی خاصی هستند. در یک واکاوی کلاننگر میتوان ردپایی از دو نظام معنایی عمده اسلام و تجدد در پس زمینه این رویکردها مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد مطالعه این رویکردها و تحلیل نظامهای معنایی ...
بیشتر
مباحث مربوط به زن، جنسیت و امتدادهای اجتماعی آن چالشِ تاریخی جهان اسلام بوده و هست و رویکردهای مختلف فکری و اجتماعی که هریک مبتنی بر نظامهای معنایی خاصی هستند. در یک واکاوی کلاننگر میتوان ردپایی از دو نظام معنایی عمده اسلام و تجدد در پس زمینه این رویکردها مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد مطالعه این رویکردها و تحلیل نظامهای معنایی آنها و صورتبندی رویکردهای معطوف به جنسیت در چارچوب جهانهای اجتماعی میباشد. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی بوده و و به لحاظ روشی در حیطه تحقیقات کیفی دستهبندی میگردد. چارچوب مفهومی مطالعه حاضر، نظریه جهانهای اجتماعی و روش به کار گرفته شده برای شناخت نحوه تکوین این گفتمانها در ساحت نظری و اجتماعی جامعه ایران، روش شناسی بنیادین میباشد. براساس یافتههای این پژوهش، ذاتانگاری جنسیتی، امتدادِ اجتماعی جنسیت، نظامسازی اجتماعی مبتنی بر زوجیت و جنسیت بهمثابه ظرفیت وجودی، از مهمترین مولفههای نظریه اسلامی جنسیت بوده و فقه جواهری و حکمت متعالیه زمینه وجود معرفتی آن و تحولات اجتماعی و سیاسی عصر مشروطه و نیز انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینههای وجودی غیرمعرفتی این جهان اجتماعی در ایران میباشند. همچنین برساختگرایی جنسیتی، فراجنسیتگرایی، جنسیت به مثابه امر سیّال، جنسیت به عنوان ابزار سلطه و نفی امتدادهای اجتماعی جنسیت از مولفههای محوری نظریه فمینیستی جنسیت بوده و تفکرات فمینیستی در غرب و جریان فکری نواعتزال و روشنفکری در جوامع اسلامی به عنوان برخی از زمینههای وجودی معرفتی و تفاوتهای حقوقی زن و مرد در قوانین ایران به عنوان زمینههای وجود غیرمعرفتی این جهان اجتماعی در ایران بودند.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محسن امین
چکیده
حوزه علمیه قم در عصر پهلوی دوم، شرایط خاصی را تجربه میکرد. آیت الله بروجردی در این دوران، از سویی مسئولیت حفظ و تکوین میراث حوزه تازه تأسیس قم را برعهده داشت و از سوی دیگر خود را در برابر پیامد سیاستهای غیردینی یا ضددینی دولت پهلوی و برخی همپیمانان و حتی مخالفان آن مسئول میدید. در این مقاله ضمن کاربست روش جامعهشناسی تاریخی ...
بیشتر
حوزه علمیه قم در عصر پهلوی دوم، شرایط خاصی را تجربه میکرد. آیت الله بروجردی در این دوران، از سویی مسئولیت حفظ و تکوین میراث حوزه تازه تأسیس قم را برعهده داشت و از سوی دیگر خود را در برابر پیامد سیاستهای غیردینی یا ضددینی دولت پهلوی و برخی همپیمانان و حتی مخالفان آن مسئول میدید. در این مقاله ضمن کاربست روش جامعهشناسی تاریخی تلاش میکنیم از طریق تشریح مواضع گفتاری و رفتاری آیت الله در بستر تحولات سیاسی-اجتماعی این دو دهه، رویکرد مرجعیت شیعه را در نسبت با سیاستها، اقدامات و مواضع سایر نیروهای اجتماعی توضیح دهیم. بر اساس دادههای این پژوهش روشن میشود که اقدامات بروجردی در شرایطی که دولت، روشنفکران چپگرا و بهائیان هرکدام بهنوعی تلاش خود را برای دور کردن عناصر شیعی و روحانیت شیعی از کانون سازه هویت ملی ایرانیان و جایگزینی عناصر مدنظر خود معطوف ساخته بودند، او توانست با اتخاذ سیاست «تذکر و مذاکره» در نسبت با دولت، اولاً جایگاه خود بهمثابه نماینده نهاد مذهب را در میان دیگر نیروها ارتقا بخشد. ثانیاً ازطریق راهبرد امتگرایی، هم جایگاه شیعیان را در میان امت اسلامی تثبیت کند و هم از طریق برقراری ارتباط فراملی، قدرت خود را در داخل تقویت نماید.تحلیلها همچنین نشان میدهد که مجموعه اقدامات ملی و فراملی آیت الله بروجردی با دو طرح کلان مدنظر دیگر نیروهای اجتماعی و سیاسی، یعنی «ایران بدون اسلام» و «اسلام ایرانی» مقابله کرد و توانست موجبات همگرایی بیشتر ایرانیان حول رکن اسلامی هویت ملی را فراهم کند.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
حسین ابراهیمی؛ عباس کشاورز شکری
چکیده
عرفان،بهعنوان یک مکتب و جریان معنوی عمیق درفرهنگ ایران، نقشی کلیدی در تحولات سیاسی و اجتماعی این سرزمین ایفا کرده است.انقلاب اسلامی ایران،نه تنها یک تحول سیاسی،بلکه یک بیداری معنوی وتحول درونی بود که در آن روح عرفانی و فلسفی متجلی شد.از این رو درک ارتباط عرفان و انقلاب اسلامی میتواند منجر به شناختی جامع از ابعاد مختلف انقلاب وتأثیرات ...
بیشتر
عرفان،بهعنوان یک مکتب و جریان معنوی عمیق درفرهنگ ایران، نقشی کلیدی در تحولات سیاسی و اجتماعی این سرزمین ایفا کرده است.انقلاب اسلامی ایران،نه تنها یک تحول سیاسی،بلکه یک بیداری معنوی وتحول درونی بود که در آن روح عرفانی و فلسفی متجلی شد.از این رو درک ارتباط عرفان و انقلاب اسلامی میتواند منجر به شناختی جامع از ابعاد مختلف انقلاب وتأثیرات آن بر جامعه شیعی و ایران گردد.سید مرتضی آوینی، به عنوان یکی از نخبگان فکری این دوره، با نگاهی عمیق و عارفانه به این پدیده پرداخته است. هدف این مقاله،بررسی رویکردآوینی به انقلاب اسلامی از منظر عرفان و دینمداری است.چارچوب نظری این تحقیق بر مبنای اندیشههای عرفانی شکل گرفته است.آوینی بر این باور است که انقلاب اسلامی،تجلی عشق الهی وجستجوی حقیقت است که در آن،مردم با فطرت خویش به سمت خداوند بازگشته و در پی تحقق ارزشهای الهی برآمدهاند.روش کار این مقاله،تحلیلی و توصیفی است و ابزارهای جمعآوری داده ها،فیش برداری از سه اثر شهید آوینی،آغازی بر یک پایان ،حلزون های خانه به دوش وحکومت فرزانگان است.نتایج این پژوهش نشان میدهد که رویکرد عرفانی آوینی نه تنها انقلاب اسلامی را متفاوت از سایر انقلاب های رخ داده در جهان می داند،بلکه با تاکید بر عناصر رویکرد عرفانی خود شامل:تحول درونی،توحید،تقابل عشق و عقل و لقاء الله به ما یادآوری میکند که انقلاب، فراتر از یک تغییر سیاسی،یک سفر معنوی وعرفانی است.آوینی با اشاره مراحل سیروسلوک عرفانی در سیاست:خودآگاهی،هجرت،جهاد و ولایت به ما میآموزد که انقلاب اسلامی فرصتی برای بازگشت به خویشتن و درک عمیقتر از معنا و هدف زندگی است.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
سیدمحسن ملاباشی؛ فائزه کمالی
چکیده
بروز مسائل گوناگون اجتماعی و فرهنگی در ایران اسلامی در دههها و سدههای متمادی، موجب شده است اندیشمندان بسیاری از منظرهای گوناگون نظری و با چهارچوبهای علمی متفاوتی به توصیف و تحلیل و تبیین این مسئلۀ بنیادین و پردامنه بپردازند و راهکارهای مختلفی برای بهبود وضعیت ارائه دهند. علی شریعتی از جمله اندیشمندانی است که به تحلیل این مسئله ...
بیشتر
بروز مسائل گوناگون اجتماعی و فرهنگی در ایران اسلامی در دههها و سدههای متمادی، موجب شده است اندیشمندان بسیاری از منظرهای گوناگون نظری و با چهارچوبهای علمی متفاوتی به توصیف و تحلیل و تبیین این مسئلۀ بنیادین و پردامنه بپردازند و راهکارهای مختلفی برای بهبود وضعیت ارائه دهند. علی شریعتی از جمله اندیشمندانی است که به تحلیل این مسئله از زاویۀ انحطاط مسلمانان پرداخته است؛ زیرا رویکرد او به دین اسلام متأثر از تحصیلات جامعهشناختی و تاریخی اوست. شریعتی در پاسخ به این پرسش بنیادین که علت انحطاط مسلمانان چه بوده است، ابتدا فاصلهگرفتن از اسلام راستین را مطرح میکند و سپس به علل انحراف از آن و نقش آن در انحطاط مسلمانان میپردازد و در نهایت، راهکارهایی برای بازگشت به اسلام راستین به دست میدهد. به نظر او از میان علل و عوامل گوناگونی که به انحراف از اسلام راستین منجر شدهاند، تغییر ایدئولوژی اسلام اصلیترین و بنیادیترین علت است و در نتیجه، بازگشت به ایدئولوژی اسلام گرهگشاترین راهکار به حساب میآید و مسئولیت اصلی آن نیز بر عهدۀ روشنفکران است. روش این پژوهش مطالعۀ کتابخانهای است که هدف آن عبارت است از صورتبندی نظاممند اندیشۀ شریعتی دربارۀ چیستی اسلام و علل انحطاط مسلمانان و راهکارهایی برای احیای آن.