محمد نژادایران
چکیده
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است ...
بیشتر
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است کهداریوش شایگان یکی از مهمترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمیتواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژیهای مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب میداند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنتهای شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطورهستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیتهای معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن میکند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.
سیدابراهیم سرپرست سادات
چکیده
رسالت جدید ملت ایران در «گام دوم انقلاب» و فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی، با ورود به دهه پنجم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه پردازی است. مرحله ای که بعد از نظام سازی و دولت سازی مقدمه تمدن اسلامی-ایرانی در شکل نوین آن و مطلع بایسته ی طلوع خورشید ولایت عظمی بوده و مناسبات زندگی اجتماعی انسان ها را در هزاره جاری تحت تأثیر قرار ...
بیشتر
رسالت جدید ملت ایران در «گام دوم انقلاب» و فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی، با ورود به دهه پنجم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه پردازی است. مرحله ای که بعد از نظام سازی و دولت سازی مقدمه تمدن اسلامی-ایرانی در شکل نوین آن و مطلع بایسته ی طلوع خورشید ولایت عظمی بوده و مناسبات زندگی اجتماعی انسان ها را در هزاره جاری تحت تأثیر قرار می دهد. اما این جامعه سازی خود مبتنی بر شعارهای انقلاب اسلامی ، روحیه و حرکت انقلابی است، سوالی که در این میان ارزش طرح و بررسی دارد این است که آیا میان «جوشش انقلابی» که مقتضای تحرک، بسیج، خصال جهادی، حرکت و تغییر خواهی مستمر است و «جامعه سازی» که برایند نظم و ثبات اجتماعی است، تضاد و تنافری وجود ندارد؟ در مقام پاسخ به این سوال و با روش توصیفی و تحلیلی با ابتنا به اندیشه مقام معظم رهبری به دست آمد که میان انقلابی گری و نظم اجتماعی و حتی نظم سیاسی تضاد و تنافری وجود ندارد، بلکه اتفاقاً از بایسته های شکل دهی به جامعه مطلوب در اندیشه های اجتماعی آیت الله خامنه ای ، انقلابی گری نظام اسلامی در معنای واقعی آن است.
محمدتقی پیربابائی؛ حامد بیتی؛ عاطفه صداقتی
چکیده
نیاز مبرم امروزهی برنامهریزی مسکن کشور، تنها نظریه و تکنیکهای جدیدتر نیست بلکه بومیکردن رویکردهای فوق در راستای توسعهی مسکن مطلوب جامعهی ایرانی نیز ضرورت دارد. روش ارزشگذاری «هدانیک» مرتبط با شناسایی ارزش مسکن، سالها مورد استفادههای متعددی قرار گرفتهاست. نگاشت حاضر که با راهبرد تحقیق تطبیقی و روش استدلال منطقی ...
بیشتر
نیاز مبرم امروزهی برنامهریزی مسکن کشور، تنها نظریه و تکنیکهای جدیدتر نیست بلکه بومیکردن رویکردهای فوق در راستای توسعهی مسکن مطلوب جامعهی ایرانی نیز ضرورت دارد. روش ارزشگذاری «هدانیک» مرتبط با شناسایی ارزش مسکن، سالها مورد استفادههای متعددی قرار گرفتهاست. نگاشت حاضر که با راهبرد تحقیق تطبیقی و روش استدلال منطقی انجام شدهاست، بررسی مفهوم ارزش در مدل هدانیک مسکن که دارای منشأ غربی است، در مقایسه با دیدگاه ارزش-شناسی علامه طباطبایی است. طباطبایی در بین متفکران اسلامی، با طرح نظریه اعتبارات و با تقریر خاصی که از مقولات اعتباری و عقل عملی ارائه میدهد، امکان دستیابی به مفهوم ارزش در یک جامعه اسلامی را ایجاد نموده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نگاه فردی-مبنا در مدل هدانیک، موجب شده است که ارزش، درواقع برآیند ترجیحات فردیای در نظر گرفتهشود، که بیشترین تکرار را داشتهاست و ضریب اهمیت بیشتر یک ویژگی، سبب شدهاست که بصورت یک منفعت عمومی مد نظر قرار بگیرد؛ آنچه طبق دیدگاه علامه، نمیتواند لزوماً ضامن کمال و سعادت غایی انسان باشد. در عین حال، برخی ارزشهای شناسایی شده در مدل، ویژگیهای فیزیکی و محیطیای هستند که بصورت الگو در شهرهای ما رواج یافتهاند. با عنایت به دیدگاه ارزششناسی علامه، شناسایی مفهوم ارزش در برنامهریزی مسکن شهری جوامع اسلامی، همسو با اندیشههای برگرفته از فلسفه اسلامی و حوزه اخلاق از یک طرف و ارزشهای جمعی حاکم بر جامعه و موثر بر کالبد از طرف دیگر، میتواند عامل کلیدی در اصلاح، تکمیل و انطباق مدل ارزش هدانیک با اندیشهی اسلامی حاکم بر جامعه باشد.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
محسن لبخندق
چکیده
ذیل حکمت متعالیه و با تکیه بر «نظریۀ فرهنگی صدرایی» میتوان به روش قیاسی-برهانی، چگونگی ترابط فرهنگ و جهان طبیعت را تحت ربوبیت الهی تبیین کرد و الگویی برای تبیین تحولات فرهنگی از این مسیر ارائه داد. براساس «نظریۀ فرهنگی صدرایی»، فرهنگ یک جوهر معنایی است؛ بنابراین در تبیین ابعاد ترابط فرهنگ و طبیعت، این پرسش مطرح میشود ...
بیشتر
ذیل حکمت متعالیه و با تکیه بر «نظریۀ فرهنگی صدرایی» میتوان به روش قیاسی-برهانی، چگونگی ترابط فرهنگ و جهان طبیعت را تحت ربوبیت الهی تبیین کرد و الگویی برای تبیین تحولات فرهنگی از این مسیر ارائه داد. براساس «نظریۀ فرهنگی صدرایی»، فرهنگ یک جوهر معنایی است؛ بنابراین در تبیین ابعاد ترابط فرهنگ و طبیعت، این پرسش مطرح میشود که ترابط انسان، جامعه و طبیعت، چه نقشی در انسداد یا انفتاح معنایی جوامع و شکلگیری فرهنگهای مختلف دارد و این تحولات معنایی چه بازتابی در جهان طبیعت مییابد. این مسیر نظری روشن خواهد کرد که تأثیرپذیری فرهنگ از جهان طبیعت به دو سنخ «تکوینی و غیرارادی» و «آگاهانه و همراه با قصد و ارادۀ انسانها» قابلتقسیم و ذیل عنوان «سایۀ جهان طبیعت بر فرهنگ» قابلبررسی است. «بازتاب تکوینی و غیرارادی جهان طبیعت در فرهنگها» در سه سرفصل «بذل و کتمان معنا از سوی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ»، «قهر و مهر عملی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ» و «امتداد اقلیم در فرهنگ» قابلتبیین است و بازتولید آگاهانۀ جهان طبیعت در متن فرهنگ، ذیل دو سرفصل «تفسیر و نمادسازی (معنابخشی ملهم از جهان طبیعت)» و «بازآفرینی فرهنگی صور محسوس مقتبس از جهان طبیعت (صورتگری به معانی)» تبیین میشود. تغییراتی نیز که از مسیر فرهنگ در جهان طبیعت ایجاد میشود، ذیل عنوان «سایۀ فرهنگ بر جهان طبیعت» قابلبررسی و ذیل دو عنوان «انعکاس فرهنگ در باطن طبیعت» و «انعکاس فرهنگ در کالبد طبیعت» قابلواکاوی است.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
ابراهیم خانی
چکیده
هدف از این مقاله، تبیین معنای دقیق هستیشناسی حیاتهای اجتماعی و اثبات ضرورت و مزیت جایابی این موضوع در منظومۀ مباحث حکمت اسلامی برای شناخت بهتر قوس نزول و صعود آفرینش از منظر فلسفی است. به این منظور و با روشی فلسفی-تحلیلی، ابتدا امکان جایابی این مسئله براساس موضوع و روش فلسفۀ اسلامی تحلیل و بررسی میشود و نشان داده میشود که «هستیشناسی» ...
بیشتر
هدف از این مقاله، تبیین معنای دقیق هستیشناسی حیاتهای اجتماعی و اثبات ضرورت و مزیت جایابی این موضوع در منظومۀ مباحث حکمت اسلامی برای شناخت بهتر قوس نزول و صعود آفرینش از منظر فلسفی است. به این منظور و با روشی فلسفی-تحلیلی، ابتدا امکان جایابی این مسئله براساس موضوع و روش فلسفۀ اسلامی تحلیل و بررسی میشود و نشان داده میشود که «هستیشناسی» هر موضوعی از جمله حیاتهای اجتماعی در حیطۀ مسائل فلسفۀ اولی است. به این ترتیب فراتر از امکان، این وظیفۀ فیلسوف است که درمورد جامعه از منظر هستیشناختی اعلام موضع کند. همچنین اهمیت و لزوم فعلیت این مبحث از بعد تأثیر آن در تعیین الگوهای کلان روشی در علوم اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد. در گام پایانی، با تشریح جایگاه هستیشناسانۀ حیاتهای اجتماعی در قوس نزول و صعود آفرینش روشن میشود که شناخت این دو قوس آفرینش بدون هستیشناسی حیاتهای اجتماعی دچار نواقص عمدهای بهلحاظ فلسفی است. در مقابل با جایابی این مبحث در منظومۀ قواعد حکمی میتوان به خوانشهای نوینی از برخی از قواعد حکمی با رویکرد اصالت جمعی دست یافت. امکان تبیین حرکت جوهری حیاتهای اجتماعی و پرداختن به موضوع فلسفۀ تاریخ در متن مباحث فلسفی، از مزایای این نگرش در چینش و طرح قواعد حکمی است.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
حسین مهربانیفر؛ محمدرضا قائمی نیک
چکیده
شهر بهعنوان یکی از کانونهای اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینۀ فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهۀ مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی دربارۀ شهر تبدیل به حوزهای گسترده شود. هدفِ این مقاله، ...
بیشتر
شهر بهعنوان یکی از کانونهای اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینۀ فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهۀ مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی دربارۀ شهر تبدیل به حوزهای گسترده شود. هدفِ این مقاله، آن است تا با بهرهگیری از روش مطالعۀ تطبیقی-تاریخی، الگوی مواجهۀ حکمای مسلمان نظیر ابونصر فارابی، در مواجهه با پولیس یونانی را نشان دهد و از آن در مواجهۀ امروز با نظریات شهری مدرن بهره گیرد. برای این هدف، ابتدا مواجهۀ انتقادی فارابی با پولیس یونانی را بررسی کردهایم و پس از آن، به مقایسۀ ایدۀ فارابی با دیدگاه گئورگ زیمل پرداختهایم. زیمل با توصیفی انتقادی، به تشریح ویژگیهای فرهنگ و حیات شهری مدرن میپردازد و مولفههای آن نظیر محوریتِ اقتصاد پولی، فردیتِ فزاینده و از خودبیگانی و نظایر آنها را تشریح میکند. در نتیجهگیری، با نظر به بصیرتهای این مطالعۀ تطبیقی، به موضوعات قابل پژوهش دیگری در این حوزه با نظر به وضعیتِ شهرهای اسلامی-ایرانی در مواجهه با شهرهای مدرن اشاره شده است.
حسن بخشی زاده؛ عبدالحسین کلانتری
چکیده
عدالت اجتماعی یکی از اصول اولیه دین اسلام است که باید در جامعه و شهر اسلامی پیاده و اجرا شود. با اینحال شکاف فزایندهای بین مفهوم نظری عدالت اجتماعی و واقعیت فقدان عدالت در زندگی اجتماعی در شهر وجود دارد. شهر اسلامی، یک نشانگر است، نشانگر یک فرد مسلمان در بطن جامعه اسلامی. شهر اسلامی، یک واقعیت اجتماعی است که محقق بهدنبال تبیین ...
بیشتر
عدالت اجتماعی یکی از اصول اولیه دین اسلام است که باید در جامعه و شهر اسلامی پیاده و اجرا شود. با اینحال شکاف فزایندهای بین مفهوم نظری عدالت اجتماعی و واقعیت فقدان عدالت در زندگی اجتماعی در شهر وجود دارد. شهر اسلامی، یک نشانگر است، نشانگر یک فرد مسلمان در بطن جامعه اسلامی. شهر اسلامی، یک واقعیت اجتماعی است که محقق بهدنبال تبیین آن بهعنوان محملِ کنش انسانی و نهاد اجتماعی است. در این میان، عدالت اجتماعی، با ارزشترین مفهوم و گذاره در حوزه اجتماع انسانی است که اساس و دوام هر جامعهای در تحقق آن است تا به توسعه و پیشرفت دست یابد از اینرو در این مقاله معیارهای عدالت اجتماعی بر پایهی شهر اسلامی برحسب روش تحلیل تماتیک مورد تحقیق قرار گرفته است. یافتههای حاصل از منابع موجود بهصورتی ساختمند نشان میدهد که معیارهای عدالت در شهر اسلامی طیف وسیعی را شامل میشوند که هسته محوری آنها بر هویت توحیدی قرار دارد و دو معیار و بال آن نیز نظم و کالبد اسلامی در شهر اسلامی است. این معیارها در بحث نوع مسکن، راه، ادای حق مردم، نظم و قانون شهر، حاکمیت شهر، امنیت و رفاه شهری و ... قابل طرح است.
مصطفی مهرآیین؛ علیرضا قبادی
چکیده
هدف این پژوهش استخراج و شرح روایتی است که در گفتمان دینی حضرت زهرا(س)، بویژه خطبه فدکیه، از ماهیت « توحید،نبوت،ارث و حاکمیت بعد از پیامبر» ارایه شده است. از اینرو، مهمترین پرسش این پژوهش به این شیوه صورتبندی شده است : چه تصویری از توحید،نبوت، ارث و حاکمیت بعد از پیامبر در گفتمان دینی حضرت زهرا (س) ارائه شده است ؟ به عبارت دیگر، روایت ...
بیشتر
هدف این پژوهش استخراج و شرح روایتی است که در گفتمان دینی حضرت زهرا(س)، بویژه خطبه فدکیه، از ماهیت « توحید،نبوت،ارث و حاکمیت بعد از پیامبر» ارایه شده است. از اینرو، مهمترین پرسش این پژوهش به این شیوه صورتبندی شده است : چه تصویری از توحید،نبوت، ارث و حاکمیت بعد از پیامبر در گفتمان دینی حضرت زهرا (س) ارائه شده است ؟ به عبارت دیگر، روایت گفتمان دینی حضرت زهرا(س) از توحید،نبوت، ، و ارث و حاکمیت بعد از پیامبر چه بوده ودر درون گفتمان دینی ایشان به ارائه چه تصویری از این پدیده پرداخته است ؟به منظور پاسخ گفتن به پنج پرسش بالا، محقق نخست به مطالعه نظریههای مربوط به رابطه متن و واقعیت پرداخته و پس از بررسی انتقادی نظریه های مزبور و جای دادن آنها در قالب دو رویکرد کلی 1- نظریه بازتاب(گفتمان دینی تقلید واقعیت است) و 2- نظریه گفتمان ( گفتمان دینی به تولید واقعیت در قالب منطق درونی خود می پردازد) و استخراج مولفههای فرمی و مضمونی که تاکنون از آنها به عنوان «مکانیسم های بازنمایی واقعیت در دنیای زبان» سخن گفته شده است، کوشیده است با استفاده از روش «تحلیل گفتمان» تئون ون دایک، جیمز پل جی و روث وداک نشان دهد که در گفتمان دینی حضرت زهرا (س) به چه شیوه یا شیوه هایی به بازنمایی چهار مساله « توحید،نبوت، ، و ارث و حاکمیت بعد از پیامبر» پرداخته شده است.
یحیی بوذری نژاد؛ شاهین زرع پیما
چکیده
مفهومِ جامعه یِ توحیدی اسلامی، انعکاسِ عینی و عملیِ ابعادِ معرفتیِ توحیدی در عرصه ی مناسباتِ اقتصادی، سیاسی و اجتماعیِ جامعه می باشد. در واقع، با ظهور و سریانِ مدرنیته و تفکراتِ اجتماعیِ منشعبِ از آن در جهان اسلام، متفکران معاصرِ مسلمان، با رویه ها و رویکردهای متفاوت، به کنکاش بیشتر و استخراجِ فزونترِ ابعاد اجتماعی مفهوم توحید از ...
بیشتر
مفهومِ جامعه یِ توحیدی اسلامی، انعکاسِ عینی و عملیِ ابعادِ معرفتیِ توحیدی در عرصه ی مناسباتِ اقتصادی، سیاسی و اجتماعیِ جامعه می باشد. در واقع، با ظهور و سریانِ مدرنیته و تفکراتِ اجتماعیِ منشعبِ از آن در جهان اسلام، متفکران معاصرِ مسلمان، با رویه ها و رویکردهای متفاوت، به کنکاش بیشتر و استخراجِ فزونترِ ابعاد اجتماعی مفهوم توحید از قلب ابعاد معرفتیِ منشعب از آن پرداختند؛ از همین جاست که نقش این ابعادِ معرفتی در ترسیم مناسباتِ عینی اجتماعی، بسیار مهم می باشد. هدف این مقاله پرداختن به همین ابعاد در اندیشه ی یکی از متفکرانِ اجتماعی مسلمان وابسته به رویکرد روشنفکری و نواندیشی اسلامی در ایران، یعنی دکتر علی شریعتی (1312-1356) می باشد؛ متفکری که در حوزه ی تأملات جامعه شناختی در باب اسلام به طور عام و پرداختن به مفهوم جامعه ی توحیدی به طور خاص، هم در سال های پیش از انقلاب اسلامی ایران و هم در سال های پس از آن بر اقطاب و فرق فکری و اجتماعی در جامعه ی ایران تأثیرات فراوانی نهاده است. مقاله با روشی نظری، تحلیلی، اسنادی و کتابخانه ای انجام و در طی پژوهش سعی شده که مفهوم توحید و ابعاد معرفتیِ وجودیِ انبعاث یافته از آن، همچون جهان بینی توحیدی، ایدئولوژی توحیدی، انسان شناسی توحیدی و... در اندیشه ی دکتر علی شریعتی تبیین و تحلیل شود.
محسن میری
چکیده
چکیده اندونزی در برخی مقاطع تاریخی با بحران درگیری های خشونت آمیز میان پیروان ادیان و نیز اقوام مختلف با یکدیگر روبرو بوده است که گاهی به کشته شدن و آوارگی تعداد قابل توجهی از شهروندان انجامیده است. نورخالص مجید به عنوان یکی از نخبگان فرهنگی و متفکران برجسته اندونزی تلاش کرده است راه حلی برای خروج از این بحران بیابد.این مقاله بر آن ...
بیشتر
چکیده اندونزی در برخی مقاطع تاریخی با بحران درگیری های خشونت آمیز میان پیروان ادیان و نیز اقوام مختلف با یکدیگر روبرو بوده است که گاهی به کشته شدن و آوارگی تعداد قابل توجهی از شهروندان انجامیده است. نورخالص مجید به عنوان یکی از نخبگان فرهنگی و متفکران برجسته اندونزی تلاش کرده است راه حلی برای خروج از این بحران بیابد.این مقاله بر آن است تا با روش کتابخانهای و توصیفی-تحلیلی، طرح کثرت گرایی دینی وی را که با بهره گیری از مبانی اسلامی و نیز ارزشهای مدرن، شکل گرفته است و هدفش پایان دادن درگیری های دینی و قومیتی و تحقق همزیستی مسالمت آمیز در اندونزی است، بررسی و تحلیل کند.این تحقیق ابتدا زمینههای تاریخی برخورد و چالش میان پیروان ادیان و مذاهب بخصوص مسلمانان و مسیحیان را مورد بررسی قرار می دهد، سپس ضمن بیان هدف نورخالص مجید از طرح کثرت گرایی دینی، به مبانی و مولفه های اصلی این طرح می پردازد و در پایان این دیدگاهها را مورد نقد و بررسی قرار خواهد داد.
انوشه دربندی؛ علیاکبر امینی؛ حامد عامریگلستانی؛ حامد محققنیا
چکیده
پیدایش ساختار تئوریک جهانبینی و تفکر انسان مدرن را باید مرز قائلشدن میان پندار و حقیقت دانست. در مقابل این بازشناسی ما با وجه دیگری از تفکر نیز مواجهیم؛ پیشامدرن یا به تعبیر کاسیرر اسطورهای؛ تفکری که لایههای ذهنی آن کاملا حسی است و آگاهی در آن امری مطلق است که از «خود» یا گذشتهای اصیل منتقل شده است. اهمیت بازشناسی این ...
بیشتر
پیدایش ساختار تئوریک جهانبینی و تفکر انسان مدرن را باید مرز قائلشدن میان پندار و حقیقت دانست. در مقابل این بازشناسی ما با وجه دیگری از تفکر نیز مواجهیم؛ پیشامدرن یا به تعبیر کاسیرر اسطورهای؛ تفکری که لایههای ذهنی آن کاملا حسی است و آگاهی در آن امری مطلق است که از «خود» یا گذشتهای اصیل منتقل شده است. اهمیت بازشناسی این ذهنیت آنجاست که با همه تلاشها برای مدرنیته، آنچه همچنان –اگر نگوییم تمام ذهن- بخشی از ذهن روشنفکران ایرانی را -چه دینی و چه غیردینی- احاطه کرده، همین ذهنیت غیرمنطقی و پیشاسیستماتیک اسطورهای است. نکته اینجاست که در این بازشناسی ذهنیت اسطورهای در تفکرات اثرگذار روشنفکری ایرانی، به الگوی بازگشت به خویشتنی برمیخوریم که «خودی» اسطورهای را مدنظر دارد. جایگاه این ذهنیت را در تقابل «خود» و «دیگری» باختینی و تا حدودی هایدگری و تأثیر آن بر جوامع جهان سوم یا به عبارتی شرق میتوان دید. با نگاهی گذرا به روشنفکران ایرانی شاهدیم همه در تلاش برای بازشناسی هویتی «خود» در مقابل «دیگری» بودهاند؛ بهطوریکه تاریخ اندیشه ایران را از قاجاریه به این سو، باید حول محور مفهوم «خود» بازنویسی کرد. تلاش نوشتار حاضر شناخت و بیان رابطه ذهنیت اسطورهای حاکم بر اندیشه جلال آلاحمد با مفهوم «خود» مدنظر اوست و در پی آن است نشان دهد ذهنیت اسطورهای آلاحمد در تعریف «خود» در مقابل «دیگری»، نوعی مواجهه اگونیسمی است؛ یعنی غرب / «دیگری»، تعارض عمیقی با «خود» دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت و البته نمیتوان از بین برد.
مهدی نادری؛ روح الله فرهادی
چکیده
هدف: با پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمان مقاومت به عنوان پیشران مقابله با استبداد داخلی و سلطه خارجی مطرح و مورد پذیرش و توجه برخی از گروهها و جریانهای مبارز قرار گرفت. نظر به اهتمام ویژه به راهبرد مقاومت اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب، این مقاله درصد تشریح جایگاه و مولفههای گفتمانی حاکم بر مقاومت اسلامی است. روش: روش پیشبرد پژوهش ...
بیشتر
هدف: با پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمان مقاومت به عنوان پیشران مقابله با استبداد داخلی و سلطه خارجی مطرح و مورد پذیرش و توجه برخی از گروهها و جریانهای مبارز قرار گرفت. نظر به اهتمام ویژه به راهبرد مقاومت اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب، این مقاله درصد تشریح جایگاه و مولفههای گفتمانی حاکم بر مقاومت اسلامی است. روش: روش پیشبرد پژوهش حاضر، کیفی از نوع تحلیل گفتمان ـ متن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ـ میباشد. یافتهها: خوانش گفتمانی مقاومت اسلامی در بیانیه گام دوم بر این نکته تاکید دارد که دالهای حاکمیت اسلام ناب محمدی به مثابه هسته، نفی سلطهگری و سلطه پذیری به مثابه ماهیت، مقدمه سازی ظهور مهدی موعود(ع) به مثابه راهبرد، تحقق تمدن نوین اسلامی به مثابه هدف، تقویت جبهه مقاومت به مثابه برنامه، وجوه سختافزاری و نرم افزاری مقاومت به مثابه ابعاد، ایمان الهی و مدیریت جهادی به مثابه ابزار نقش مفصلبندی گفتمان مقاومت اسلامی را ایفاء میکنند.نتیجه گیری: در این سالها، گفتمان مقاومت اسلامی با پیروزی در مقابل طرحها و توطئههای عبری، عربی و غربی عملا توانسته است بر عمق استراتژیک و نفوذ منطقه ای خود بیفزاید و اهداف سلطهگرایان صهیونیستها، سعودی ها و آمریکاییها و متحدانشان را خنثی نمایند. از اینرو، تحقق اهداف انقلاب اسلامی منوط به التزام نظری و عملی به گفتمان انقلاب اسلامی است.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
قاسم زائری؛ علی اسکندری نداف
چکیده
در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحبنظران علوم اجتماعی ایران در بازة زمانی پیشگفته، ...
بیشتر
در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحبنظران علوم اجتماعی ایران در بازة زمانی پیشگفته، به دسته بندی نظرات موافقین و مخالفین علم اجتماعی بومی در ایران بپردازد. مقاله نشان خواهد داد که دست کم سه رویکرد اصلی در مباحثة علم اجتماعی بومی در ایران قابل شناسایی است: رویکرد پوزیتیویستی، رویکرد قاره ای-پست مدرن، و رویکرد حکمت اسلامی. آنچه بین این سه رویکرد و نمایندگان آنها محل اجماع است، تاکید هر سه بر پرداختن علم اجتماعی و جامعه شناسی به مسائل و موضوعات خاصّ هر جامعه، و اهتمام خاص بودگی آن، از جمله خاص بودگی تاریخی و هویتی جامعة ایران است: گروه اول معتقدند اصول و مبانی نظری ثابت و جهانی متعلق به علم مدرن است و باید از این اصول برای شناخت و حل مسائل بومی جامعة ایران استفاده کرد؛ گروه دوم معتقدند که این اصول برای هر جامعه و فرهنگی متفاوت است، و شناخت جامعة ایران نیازمند شناسایی اصول و قواعد فرهنگی و تاریخی خاصّ این جامعه است؛ گروه سوم نیز هرچند همانند گروه اول به هویت جهانی علم باور دارند ولی بنیانهای نظری سکولار علم مدرن را خطا و غلط دانسته، و قائل به وجود مبانی بدیل متناسب با حکمت اسلامی برای دانش اجتماعی بومی هستند.
ارائه بحث انتقادی اصیل پیرامون ماهیت علوم انسانی جدید و تعیین نسبت آن با دین
محمد تقی پیربابایی؛ مرتضی میرغلامی؛ رسول حق بیان
چکیده
نظریۀ زندگی همگانی یان گل از نظریههای مطرح درباره برنامهریزی و طراحی فضاهای شهری است که تجارب اجرایی موفقی را در کشورهای غربی داشته است؛ از اینرو این نظریهپرداز در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران مدنظر قرار گرفته و آثار برجستۀ وی، ترجمه و منتشر شده است. اگرچه اجرای نظریۀ زندگی همگانی گل میتواند آثار مثبتی برای کیفیت زندگی ...
بیشتر
نظریۀ زندگی همگانی یان گل از نظریههای مطرح درباره برنامهریزی و طراحی فضاهای شهری است که تجارب اجرایی موفقی را در کشورهای غربی داشته است؛ از اینرو این نظریهپرداز در کشورهای مختلف دنیا از جمله ایران مدنظر قرار گرفته و آثار برجستۀ وی، ترجمه و منتشر شده است. اگرچه اجرای نظریۀ زندگی همگانی گل میتواند آثار مثبتی برای کیفیت زندگی شهری مانند افزایش سرزندگی، امنیت، سلامت و پایداری داشته باشد، بهدلیل تفاوتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی میان کشورهای غربی و کشور ایران، امکانسنجی و بومیسازی آن بسیار ضروری بهنظر میرسد. به همین علت این پژوهش با تأکید بر بعد فرهنگی و با بهرهگیری از اندیشههای اسلامی بهدنبال نقد این نظریه است. این عمل در پژوهش حاضر با محوریت اندیشههای علامه طباطبایی، از فیلسوفان اسلامی برجستۀ معاصر و صاحب نظریۀ ارزشمند ادراکات اعتباری صورت گرفته است. روش پژوهش براساس نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی تدوین شده است. با توجه به این نظریه مفاهیم جهان اجتماعی را مفاهیم اعتباری و تغییرپذیر تشکیل میدهند؛ از اینرو برای تحلیل اعتباریات باید هستیشناسی و انسانشناسی شکلدهنده به این مفاهیم شناسایی و تحلیل شوند تا علل پیدایش و کارایی آنها روشن شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد اعتباریات اصلی تشکیلدهندۀ نظریۀ زندگی همگانی گل، مغایرتهایی با اندیشۀ اسلامی دارد. با این حال میتوان با مدنظر قراردادن اعتباریات تغییریافته بر مبنای اندیشۀ اسلامی برای اصلاح نظریۀ موجود سبب رفع پیامدهای منفی فرهنگی آن شد و از این نظریه برای پاسخگویی توأمان به نیازهای مادی و معنوی شهروندان استفاده کرد.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
فرشته ابوالحسنی نیارکی
چکیده
مسئلۀ مقالۀ حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، بهمنزلۀ یکی از اصلیترین عوامل زمینهساز در طراحی مدینۀ فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریۀ جامعهگرایانۀ فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهمترین فلاسفۀ اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. ...
بیشتر
مسئلۀ مقالۀ حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، بهمنزلۀ یکی از اصلیترین عوامل زمینهساز در طراحی مدینۀ فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریۀ جامعهگرایانۀ فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهمترین فلاسفۀ اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. روش اصلی مقاله تحلیلی-عقلانی است و از ابزارهای مختلف تحلیل مفهومی، تحلیل گزارهای و سیستمی برای تحلیل آرای فارابی استفاده شده است. فارابی جامعه را ساختار یا نظام و مجموعهای سازمانیافته میداند و اگرچه بهصراحت شاهدی وجود ندارد که بگوید جامعه از هویت و وجود مستقل برخوردار است، بحثها ناظر بر نظمی جمعی مانند نظام هستی است که فارابی دربارۀ خصوصیات آن مینویسد. برایناساس خردگرایی و تفکرمحوری برای نیل به غایت اجتماعی مطلوب علاوهبر افراد و اخلاق شهروندان جامعه، بر محوریت این نظام نیز نظریهپردازی کرده است؛ تا آنجا که در برخی آثار، ملاک تشخیص مدینۀ فاضله از ضد آن، شاخصههای رشد شناختی در دو بعد علم و عمل است. بحث از قدرت استنباط و استدلال و همچنین سنجش و عقلانیت در سراسر نظریۀ جامعۀ اخلاقی آرمانی میدرخشد و آن را در خصوصیات رئیس مدینۀ فاضله (که در بالاترین مرتبۀ عقلانیت است) و اخلاق شهروندان میبینیم. شهروندان برای وضعیت مطلوبشان و ملکهشدن فضایل نیکو، نیازمند قضاوتها و سنجشهای همیشگی و دائمی قوۀ ناطقه هستند. فضیلتهای فکری که از عقل عملی برمیخیزد، هم در باب شهروندان و هم در قالب فضایل فکری، مدنی، منزلی و... طراحی شدهاند و سعادت فردی و سعادت جامعه، هر دو بر مبنای خردورزی هستند؛ تا جایی که حتی عواطف اجتماعی مدنی مانند محبت در مدینۀ فاضله، براساس شاخصۀ عقلانیت ارزشگذاری میشوند. البته عقلانیت و سنجش خردبنیان، هرگز همۀ سلامت و سعادت شهروندان و جامعه نیست، اما مهمترین شاخصهای است که حتی عامل ایجاد سایر مؤلفهها است.
زینتالسادات مطهری؛ حسین هرسیج؛ علی علیحسینی
چکیده
مقاله حاضر با تلفیق مفهوم استعاره لکان و بلاغت استعمارزدا بهعنوان چارچوب نظری، به تحلیل بلاغی سخنرانیهای حسن ازغدی میپردازد. پیشفرض مقاله آن است که سیاست گام دوم جمهوری اسلامی، رویکرد دوگانه به مدرنیته در یک سطح، و مدرنیزاسیون در سطح دیگر، دارد. سؤال پژوهش این است که «بلاغت حسن ازغدی چگونه در خدمت بازتولید دالهای استعمارزدای ...
بیشتر
مقاله حاضر با تلفیق مفهوم استعاره لکان و بلاغت استعمارزدا بهعنوان چارچوب نظری، به تحلیل بلاغی سخنرانیهای حسن ازغدی میپردازد. پیشفرض مقاله آن است که سیاست گام دوم جمهوری اسلامی، رویکرد دوگانه به مدرنیته در یک سطح، و مدرنیزاسیون در سطح دیگر، دارد. سؤال پژوهش این است که «بلاغت حسن ازغدی چگونه در خدمت بازتولید دالهای استعمارزدای گفتمان جمهوری اسلامی قرار دارد؟». براساس نظریه استعمارزدایی، گسست از میراث استعمار مستلزم گفتمانسازی است. لذا، برای فهم استعارگی در بیان ازغدی هم بهعنوان یک رویکرد گفتمانی و هم بهعنوان یک صنعت بلاغی، از روش پنجمرحلهای «استعاره مفهومی» استین (۱۹۹۸) استفاده میکنیم. سخنرانی ازغدی با عنوان تمدنسازی اسلامی بهدلیل محتوای استعمارزدایانه شاخص آن بهصورت قضاوتی برای بررسی انتخاب شده است. بر آن هستیم که «بیداری اسلامی» استعاره اصلی ازغدی و انسجامدهنده ایده تمدنسازی اسلامی او است. ذیل این استعاره، چهار مفهوم کانونی استخراج و تحلیل میشود: دعوت، استعلاء، ارگانیسم، و دیگریسازی که سه مفهوم اول برسازنده مفاهیم کانونی گفتمان استعمارزدای جمهوری اسلامی و آخرین مفهوم براندازنده گفتمانهای رقیب یعنی سرمایهداری و بنیادگرایی هستند. در یافتههای پژوهش، استعارههای عمده ذیل هریک از این چهار مفهوم به روش استین بررسی میشوند. در بخش نتیجهگیری و در پاسخ به پرسش اصلی، اشاره میشود که استعاره در بلاغت ازغدی ذهن مخاطب را برای گسست از معرفتشناسی لیبرال و بازگشت به نظام فکری اسلامی بهعنوان سنگبنای تمدن اسلامی و بدیل تمدن غرب ترغیب مینماید.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد ملک زاده
چکیده
شیخ فضلالله نوری نمایندۀ جریانی در ایران است که بیش از هر چیز به حفظ دیانت و استقلال کشور در تمام عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میاندیشید. از جمله مسائلی که دغدغۀ ایشان در ایران بود، استبداد و استعمار در کنار حفظ استقلال کشور بود؛ مسئلهای که او را از پیشروان نهضت تنباکو و جنبش مشروطۀ مشروعه در ایران قرار داد. شیخ فضلالله ...
بیشتر
شیخ فضلالله نوری نمایندۀ جریانی در ایران است که بیش از هر چیز به حفظ دیانت و استقلال کشور در تمام عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میاندیشید. از جمله مسائلی که دغدغۀ ایشان در ایران بود، استبداد و استعمار در کنار حفظ استقلال کشور بود؛ مسئلهای که او را از پیشروان نهضت تنباکو و جنبش مشروطۀ مشروعه در ایران قرار داد. شیخ فضلالله با شناخت عمیقی که از مبانی فرهنگ و تمدن غرب و اصول فکری و اندیشۀ سیاسی آنها داشت، هدف اصلی مبارزات خود را صیانت از دین بهعنوان عامل همبستگی، وحدت و استقلال ایرانیان و حفظ عزت مردم ایران با قطع دست اجانب از سرنوشت کشور قرار داد. دشمنان شیخ فضلالله عمدتاً دو جریان خارجی استعمار و داخلی غربگرا بودند که شیخ را سد راه پیشبرد اهداف خویش میدیدند و درنهایت ایشان جان خود را در راه دفاع از ساحت دین و مبارزه برای استقلال ایران فدا کرد. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیف و تحلیل به مبانی اندیشگی و ابعاد مبارزات استقلالطلبانۀ شیخ فضلالله در رهایی ایران از سلطۀ استعمار میپردازد.
شاهین زرع پیما؛ مینا جهانشاهی؛ مهدی حسین زاده یزدی
چکیده
فقر و نابرابری اقتصادی، پدیده ای است که پیامدهای اجتماعی مختلفی را بر جامعه ی انسانی عارض می گرداند. تکوین این پدیده به عللی راجع است که هر یک از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر مکتب فکری خویش، سویه هایی از آن را روشن ساخته و متعاقباً راهکارهایی را برای حل آن برشمرده اند. این مقاله در پاسخ بدین پدیده ی اجتماعی شکل ...
بیشتر
فقر و نابرابری اقتصادی، پدیده ای است که پیامدهای اجتماعی مختلفی را بر جامعه ی انسانی عارض می گرداند. تکوین این پدیده به عللی راجع است که هر یک از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر مکتب فکری خویش، سویه هایی از آن را روشن ساخته و متعاقباً راهکارهایی را برای حل آن برشمرده اند. این مقاله در پاسخ بدین پدیده ی اجتماعی شکل گرفته و در صدد آن است که علل و پیامدهای اجتماعی فقر و نابرابری اقتصادی و راهکارهای رفع آن را از منظر یکی از متفکران مسلمان که در این زمینه آثار و آراء گسترده ای دارد، یعنی سید قطب (1906-1966) تبیین و تحلیل کند. در امتداد این بحث، در بادی امر مفاهیم فقر و نابرابری- به نحوی منفک- از منظری جامعه شناختی تشریح شده و در ادامه به ترتیب، علل ایجاد این پدیده، پیامدها و راهکارهای حل آن، در اندیشه ی قطب کاویده می شود. در حقیقت، در این مقاله روشن می شود که چگونه قطب تخطی از خط توحید و استنکاف از اجرای قوانین اقتصادی شریعت را علت العلل سلطه ی فقر و نابرابری اقتصادی دانسته و با اشاره به پیامدهای ناگوار آن که شیرازه ی حیات جامعه ی اسلامی را از هم می درد؛ چه راهکارهایی را از منظر اسلام برای رفع این پدیده عرضه می کند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد محمودی کیا
چکیده
اندیشه پیشرفت بومی و دینبنیاد در جهان اسلام در طی دهههای اخیر در میان طیفی از اندیشمندان دینی و سیاستمداران مطرح بوده که منجر به ظهور نمونههای موفقی از این خواست توسعهگرایانه شده است. کشور پادشاهی قطر با تکیه بر سنتهای دینی و بومی خود و نیز با تأثیرپذیری ساختار قدرت و اجتماع از اندیشههای شیخ یوسف القرضاوی، درصدد تئوریپردازی ...
بیشتر
اندیشه پیشرفت بومی و دینبنیاد در جهان اسلام در طی دهههای اخیر در میان طیفی از اندیشمندان دینی و سیاستمداران مطرح بوده که منجر به ظهور نمونههای موفقی از این خواست توسعهگرایانه شده است. کشور پادشاهی قطر با تکیه بر سنتهای دینی و بومی خود و نیز با تأثیرپذیری ساختار قدرت و اجتماع از اندیشههای شیخ یوسف القرضاوی، درصدد تئوریپردازی و عملیاتیکردن الگویی دینبنیاد از توسعه ملی است که منطبق بر آن علاوه بر دستیابی به اهداف توسعه در داخل، به نوعی قدرت نرم در جهان اسلام نیز دست یابد. این پژوهش با کاربست روش جستاری اسپریگنز، و با هدف شناخت اندیشه پیشرفت در نگاه شیخ یوسف القرضاوی به دنبال ارائه پاسخ به این سؤال است که اندیشه پیشرفت در نگاه این اسلامشناس کهنسال در ابعاد مختلفی چون وجه مسئلگی، دلیلشناختی، آرمانشهرشناسی و راهکاریابی واجد چه خصوصیاتی است. یافته این تحقیق حکایت از آن دارد که از منظر قرضاوی، جوامع اسلامی به دلیل فقدان وجود دموکراسی، رخنه و نفوذ اندیشه سکولاریسم، جزماندیشی دینی، تلقی ناسازگاری دین و مدرنیته، و نیز استحاله فرهنگی و هویتی، نتوانسته است همپای دیگر جوامع، پیشرفت و توسعه را تجربه نماید. از همین رو، وی در تلاش برای خوانشی از اسلام است که بتواند در میدان عمل، انعطافپذیری و کاربستپذیری لازم را داشته باشد و به بهانه توسعه، دین به کناری نهاده نشود.
زینب سادات روحانی؛ هادی بهرامی احسان
چکیده
در منابع روانشناختی با رویکردی اسلامی، غالبا واژه نفس معادل مفهوم روان در نظر گرفته شده و با این تناظر مفهومی تلاش می شود تا برای روانشناسی در چارچوب دینی تاریخی تدارک شود. این مقاله در صدد است تا نشان دهد که میزان قرابت مفهومی این دو واژه تاچه حد است و آیا می توان این دو را معادل سازی کرده و با این نگاه از دانش روانشناسی اسلامی با بهره ...
بیشتر
در منابع روانشناختی با رویکردی اسلامی، غالبا واژه نفس معادل مفهوم روان در نظر گرفته شده و با این تناظر مفهومی تلاش می شود تا برای روانشناسی در چارچوب دینی تاریخی تدارک شود. این مقاله در صدد است تا نشان دهد که میزان قرابت مفهومی این دو واژه تاچه حد است و آیا می توان این دو را معادل سازی کرده و با این نگاه از دانش روانشناسی اسلامی با بهره گیری از علم النفس یاد کرد. روش تحقیق این پژوهش تحلیل متن است. در این بررسی منابع اصیل تفسیری و لغت، تحلیل و با مقایسه آن با روان و تعریف آن در کتاب های مرجع روانشناسی، به تحلیل نسبت نفس و روان پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژه نفس در قرآن کریم به معنای حقیقت و هویت انسان به کار رفته است و میتواند ابعاد مختلف وجودی او را در برگیرد. اصلیترین نقطه تمایز نفس و روان در بعد فراجسمانی نفس است. روان در روانشناسی در مکاتب مختلف معنایی مادی و دنیایی دارد. اما در نفسی که قرآن معرفی میکند بعد فرامادی و فراجسمانی، بسیار پررنگ است. به طور خلاصه میتوان گفت رابطه نفس و روان عموم و خصوص مطلق است. چرا که نفس همه حقیقت انسان را نشان میدهد؛ اما روان به ابعاد محدودی از وجود انسان اشاره دارد. با این توصیف این تناظر مفهومی موجود که نفس را معادل روان در نظر می گیرد، غالبا به تقلیل مفهوم نفس منتهی شده و نتایج آن از شمول کافی برخوردار نیست.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
علی آقاجانی
چکیده
یکی از جریاناتی که به چالشهای فقه معاصر پرداخته، نحلۀ قرآنگرایان است که دارای طیفهای گوناگون است. محمد صادقی تهرانی، صاحب تفسیر الفرقان، از زمرۀ قرآنگرایانی است که به این چالش توجه داشته و آن را کاویده است. مقاله براساس چارچوب نظری مدل بحران اسپریگنز و مراحل چهارگانۀ آن با تصرفاتی به بررسی نگرش صادقی تهرانی پرداخته است. صادقی ...
بیشتر
یکی از جریاناتی که به چالشهای فقه معاصر پرداخته، نحلۀ قرآنگرایان است که دارای طیفهای گوناگون است. محمد صادقی تهرانی، صاحب تفسیر الفرقان، از زمرۀ قرآنگرایانی است که به این چالش توجه داشته و آن را کاویده است. مقاله براساس چارچوب نظری مدل بحران اسپریگنز و مراحل چهارگانۀ آن با تصرفاتی به بررسی نگرش صادقی تهرانی پرداخته است. صادقی بر آن است که مهجوریت قرآن و دوری از آن، اصلیترین چالش روششناختی و محتوایی فقه معاصر است. بر این پایه، او دلایل بحران یا مسئلۀ مهجوریت قرآن را ظنی الدلاله خواندن قران، تفسیر قرآن با روایات نه بالعکس، ترجیح سنت غیرقطعی بر قرآن، بشریانگاشتن قرآن و برخی عوامل بیرونی مانند استعمار دانسته است. راهحل صادقی، انقلاب قرآنی در همۀ ابعاد است. از اینرو علوم اسلامی موجود بهویژه فقه بالمعنی الاعم یا فقه اکبر را قرآنی نمیداند و بر آن نقد دارد. بدینجهت «تفقه گویا» را در مقابل تفقه سنتی و تفقه پویا بهعنوان راهحل چالش فقه معاصر مطرح میسازد. تفقه گویا از نظر او مبتنی بر پذیرش قطعیالدلالهبودن قرآن و استناد به سنت قطعیه در حاشیه آن است که تمامی علوم اسلامی را اشراب و اشباع میسازد. این تفقه قرآنی تمام عرصههای فردی، اجتماعی و سیاسی را شامل میشود که هرکدام میتواند حوزههایی از فقه و علوم اسلامی انسانی را دربرگیرد و نتایج متفاوتی در تمام عرصهها دارد.
حسن یوسف زاده
چکیده
مهم ترین ویژگی عصر حاضر پررنگ شدن ارتباطات میان فرهنگی در کنار ارتباطات درون فرهنگی و فرافرهنگی است. رشد و گسترش روزافزون فناوی های ارتباطی زمینه های فشردگی ارتباطات و رقیق شدن مرزهای جغرافیایی را فراهم ساخته و مردمان اقصی نقاط جهان را به گونهای به هم نزدیک ساخته که ارتباط با افراد متعلق به فرهنگ های مختلف گریز ناپذیر گشته ...
بیشتر
مهم ترین ویژگی عصر حاضر پررنگ شدن ارتباطات میان فرهنگی در کنار ارتباطات درون فرهنگی و فرافرهنگی است. رشد و گسترش روزافزون فناوی های ارتباطی زمینه های فشردگی ارتباطات و رقیق شدن مرزهای جغرافیایی را فراهم ساخته و مردمان اقصی نقاط جهان را به گونهای به هم نزدیک ساخته که ارتباط با افراد متعلق به فرهنگ های مختلف گریز ناپذیر گشته است. همین امر، مسائل فراوانی را به دنبال خود آورده است؛ از جمله این که آیا ارتباط با افرادی که از نظر فرهنگی ممکن است تفاوت های جدی با ما(مسلمانان) داشته باشند، نیازمند رعایت چارچوب های هنجاری خاص است؟ پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مساله مذکور و با روش توصیفی تحلیلی، اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی را بررسی کرده و به این نتیجه نایل شده است که رعایت دستکم 5 اصل شامل: دعوت، عدالت، حفظ استقلال و عزتمندی، تمسک به مشترکات و تقیه مداراتی در ارتباطات میان فرهنگی توصیه می شود.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
محمدحسین نوروزی؛ جواد نظری مقدم
چکیده
چگونگی حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و دولت یکی از مهمترین موضوعات حوزۀ علوم اجتماعی و سیاست بهویژه در جوامع امروزی است. بهموازات تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع، پدیدارشدن دولت مدرن مفهوم شهروندی و نقش شهروند بهمثابۀ یکی از مهمترین عناصر اجتماعی در جامعۀ مدرن، حقوق سیاسی و اجتماعی و تکالیف دوسویۀ دولت و شهروندان ...
بیشتر
چگونگی حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و دولت یکی از مهمترین موضوعات حوزۀ علوم اجتماعی و سیاست بهویژه در جوامع امروزی است. بهموازات تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع، پدیدارشدن دولت مدرن مفهوم شهروندی و نقش شهروند بهمثابۀ یکی از مهمترین عناصر اجتماعی در جامعۀ مدرن، حقوق سیاسی و اجتماعی و تکالیف دوسویۀ دولت و شهروندان در نقطۀ تمرکز اندیشمندان حوزۀ علوم اجتماعی و فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. در این پژوهش، مسئلۀ شهروندی از منظر السدیر مکاینتایر و جان رالز که نمایندگان دو رویکرد جماعتگرا و لیبرال هستند، بررسی شده است. همچنین نسبتسنجی میان آرای فارابی با این دیدگاهها صورت گرفته است. فارابی صورتبندی مناسبات افراد با مدینه را با مفهوم «اهل مدینه» ترسیم میکند. بررسی تطبیقی دو مفهوم «شهروندی» و «اهل مدینه» سبب میشود شناخت بومیتری از مناسبات افراد در زیست مدنی کسب شود. در این مطالعه تلاش شده است با رویکردی توصیفی-تحلیلی با روش تطبیقی به بررسی مقایسهای مؤلفههای مقوم مفهوم شهروندی و ابعاد مرتبط با آن در اندیشۀ فارابی، مکاینتایر و رالز پرداخته شود. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که میان رالز و مکاینتایر در چارچوب مفهوم شهروندی تفاوت عمیقی وجود دارد، اما در برخی مؤلفهها مانند تقدم خیر عمومی بر حقوق و منافع فردی مشابهت و نزدیکی میان اندیشۀ فارابی و مکاینتایر وجود دارد.
علی اکبر علیخانی
چکیده
عمر تلمسانی سومین رهبر جماعت اخوان المسلمین بود که نقش زیادی در گذار این جنبش به دموکراسی ایفا کرد. هدف این مقاله، تبیین مهمترین دیدگاه های سیاسی اجتماعی تلمسانی، و نشان دادن میزان تأثیرگذاری او بر جنبش اخوان المسلمین در وارد کردن این جنبش به فرایندهای دموکراتیک است. اهمیت اندیشه و عملکرد تلمسانی از آنجا بیشتر روشن می شود که اخوان ...
بیشتر
عمر تلمسانی سومین رهبر جماعت اخوان المسلمین بود که نقش زیادی در گذار این جنبش به دموکراسی ایفا کرد. هدف این مقاله، تبیین مهمترین دیدگاه های سیاسی اجتماعی تلمسانی، و نشان دادن میزان تأثیرگذاری او بر جنبش اخوان المسلمین در وارد کردن این جنبش به فرایندهای دموکراتیک است. اهمیت اندیشه و عملکرد تلمسانی از آنجا بیشتر روشن می شود که اخوان ورود به فرایندهای دموکراسی را نامشروع و غیرمجاز می دانست و حسن البناء موسس و اولین رهبر این جنبش نیز بر آن تأکید کرده بود. روش استفاده در این تحقیق «تحلیل محتوای کیفی» بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تلمسانی نخست به تبیین مبانی و توجیهات نظری برای سازگاری اسلام با اصول دموکراتیک پرداخت، سپس اقدامات ساختاری برای این گذار در جنبش انجام داد و پس از آن تلاش کرد به چالش ها و مخالفت های داخل اخوان و مخالفان بیرونیِ آن پاسخ دهد. یافته های مقاله در دو بخش اصلی نخست دیدگاه های سیاسی اجتماعی تلمسانی که مبنا و منشأ حرکت و اقدامات اوست را روشن می کند و بخش دوم به اقدامات او در جنبش اخوان می پردازد که بازخوانی دموکراتیک این جنبش و اقدامات عملی او در وارد کردن اخوان المسلمین در رقابت های حزبی، و تعامل و گفتگو با معاندان و مخالفانِ این جنبش است. اندیشه و اقدام مهم دیگر تلمسانی، قداست زدایی از حکومت و حاکمان اسلامی، و زمینی کردن آنها بود که نقدپذیر بودن آنها را ممکن را می کرد.
جواد نظری مقدم
چکیده
چکیدهپرسش از چیستی مفهوم خلقیات و منش ملی و ابعاد و ویژگیها آن و عوامل تأثیرگذار در تکوین شخصیت و خلق و خوی ملتها و در نتیجه چگونگی تأثیر آن بر سرنوشت جوامع و توسعه یافتگی و توسعه نایافتگی آنها همواره در مرکز توجه مطالعات حوزه علوم اجتماعی و محققان حوزه جامعهشناسی تاریخی و مردمشناسی بوده است. موضوع این پژوهش بررسی مفهوم خلقیات ...
بیشتر
چکیدهپرسش از چیستی مفهوم خلقیات و منش ملی و ابعاد و ویژگیها آن و عوامل تأثیرگذار در تکوین شخصیت و خلق و خوی ملتها و در نتیجه چگونگی تأثیر آن بر سرنوشت جوامع و توسعه یافتگی و توسعه نایافتگی آنها همواره در مرکز توجه مطالعات حوزه علوم اجتماعی و محققان حوزه جامعهشناسی تاریخی و مردمشناسی بوده است. موضوع این پژوهش بررسی مفهوم خلقیات و ابعاد و ویژگیهای آن و چرایی تفاوت خلقی میان ملتها با یکدیگر از منظر ابن خلدون است. هدف پژوهش واکاوی و تحلیل اندیشه متفکران اجتماعی مسلمان در باب مفهوم خلقیات است. در این پژوهش تلاش شده با اتخاذ رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی ضمن رجوع به کتاب «مقدمه» ابن خلدون به بیان دیدگاه او در این رابطه پرداخته شود. از نگاه ابن خلدون، عوامل جغرافیایی و طبیعی، عوامل اجتماعی مانند قوانین و تجربیات زیسته ، ساختارها و مناسبات اجتماعی و نوع تربیت و عوامل اقتصادی و شیوه معیشت نقش مهمی در تکوین شخصیت و شکلگیری خلقیات جوامع مختلف دارد. به نظر میرسد بازخوانی متون اندیشمندان اجتماعی مسلمان و نقد و بررسی روشمند آن به توسعه و بسط دانش علوم اجتماعی و گشودهشدن افقهای تازهتر در این حوزه بیانجامد.کلیدواژهها:خلقیات و منش ملی، شرقشناسی، اندیشمندان اسلامی، ابن خلدون