نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
چکیده
مسئلۀ مقالۀ حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، بهمنزلۀ یکی از اصلیترین عوامل زمینهساز در طراحی مدینۀ فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریۀ جامعهگرایانۀ فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهمترین فلاسفۀ اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. روش اصلی مقاله تحلیلی-عقلانی است و از ابزارهای مختلف تحلیل مفهومی، تحلیل گزارهای و سیستمی برای تحلیل آرای فارابی استفاده شده است. فارابی جامعه را ساختار یا نظام و مجموعهای سازمانیافته میداند و اگرچه بهصراحت شاهدی وجود ندارد که بگوید جامعه از هویت و وجود مستقل برخوردار است، بحثها ناظر بر نظمی جمعی مانند نظام هستی است که فارابی دربارۀ خصوصیات آن مینویسد. برایناساس خردگرایی و تفکرمحوری برای نیل به غایت اجتماعی مطلوب علاوهبر افراد و اخلاق شهروندان جامعه، بر محوریت این نظام نیز نظریهپردازی کرده است؛ تا آنجا که در برخی آثار، ملاک تشخیص مدینۀ فاضله از ضد آن، شاخصههای رشد شناختی در دو بعد علم و عمل است. بحث از قدرت استنباط و استدلال و همچنین سنجش و عقلانیت در سراسر نظریۀ جامعۀ اخلاقی آرمانی میدرخشد و آن را در خصوصیات رئیس مدینۀ فاضله (که در بالاترین مرتبۀ عقلانیت است) و اخلاق شهروندان میبینیم. شهروندان برای وضعیت مطلوبشان و ملکهشدن فضایل نیکو، نیازمند قضاوتها و سنجشهای همیشگی و دائمی قوۀ ناطقه هستند. فضیلتهای فکری که از عقل عملی برمیخیزد، هم در باب شهروندان و هم در قالب فضایل فکری، مدنی، منزلی و... طراحی شدهاند و سعادت فردی و سعادت جامعه، هر دو بر مبنای خردورزی هستند؛ تا جایی که حتی عواطف اجتماعی مدنی مانند محبت در مدینۀ فاضله، براساس شاخصۀ عقلانیت ارزشگذاری میشوند. البته عقلانیت و سنجش خردبنیان، هرگز همۀ سلامت و سعادت شهروندان و جامعه نیست، اما مهمترین شاخصهای است که حتی عامل ایجاد سایر مؤلفهها است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Thinking, Wisdom and Reasoning: The Foundations for the Realization of Moral Fields of Utopia in Farabi's Theory (At the Societal Level)
نویسنده [English]
- Fereshte Abolhassani niaraki
Assistant Professor, Department of Islamic Philosophy and Theology, Mazandaran University, Babolsar, Iran.
چکیده [English]
The purpose of this article is to investigate the role and influence of wisdom, thinking-centeredness, and rationality in the design of utopia according to Farabi's theory as one of the main underlying factors in designing utopia (in moral dimensions). In addition, the character of the influence of rationalism on the ethics of societies, which has been investigated in Farabi’s moral legacy, is analyzed. The article uses an analytical-rational methodology that employs various conceptual, propositional, and system analyses. Farabi has described society as a structure or system and an ordered set, and his discussions refer to a collective order comparable to that of the cosmos. Accordingly, to create a more ideal society, some thinkers have argued that reason and logic are the most important factors, not only for individuals and their moral values, but for the entire system as a whole. This is reflected in the qualities of the Utopian leader (who possesses the maximum level of rationality) and the citizens’ morality. In order to attain their ideal state and become the epitome of virtue, citizens must use their intellect (nous) to make consistent and long-lasting judgments and evaluations. The intellectual virtues that result from practical reason are intended for both citizens and their domestic and public affairs, and both individual and social happiness depend on wisdom. However, reason and rationality are not the only factors that contribute to the health and contentment of citizens and society, but they are the most crucial ones that generate additional elements.
کلیدواژهها [English]
- Farabi
- Thinking-Centeredness
- Rationalism
- Utopia
- Socialistic
- Moral Field
- Political Philosophy