بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی شامحمدی بنی
چکیده
تضادهای اجتماعی همواره یکی از عمدهترین و مهمترین معضلات زندگی جمعی انسانها و مانعی بر سر راه تعالی آنها بوده است. لذا حل و فصل آنها همواره مورد توجه ویژۀ ادیان الهی قرار گرفته است. بنیانیترین لازمه حل تضادهای اجتماعی نیز، شناخت گونهها و عوامل اصلی آنها است. علامه طباطبایی (ره) به عنوان یک فیلسوف متأله و نظریهپرداز اجتماعی مبتحر، ...
بیشتر
تضادهای اجتماعی همواره یکی از عمدهترین و مهمترین معضلات زندگی جمعی انسانها و مانعی بر سر راه تعالی آنها بوده است. لذا حل و فصل آنها همواره مورد توجه ویژۀ ادیان الهی قرار گرفته است. بنیانیترین لازمه حل تضادهای اجتماعی نیز، شناخت گونهها و عوامل اصلی آنها است. علامه طباطبایی (ره) به عنوان یک فیلسوف متأله و نظریهپرداز اجتماعی مبتحر، به خوبی از عهده این مهم برآمده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخ به دو پرسش است که از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی چندگونه است؟ و عوامل و زمینههای اصلی رخداد آن چیست؟ در پاسخ به این دو سوال، با روش مطالعه کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی آیات مرتبط با موضوع مبتنی بر تفسیر المیزان مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی به دو نوع کلی طبیعی و دینی تقسیم میشود. ایشان وقوع تضادهای اجتماعی را امری حتمی و گریزناپذیر میدانند. چراکه مسئله مدنیت و رکن اصلی آن یعنی عدالت اجتماعی چیزی است که انسان آنها را بر اساس اضطرار پذیرفته است نه به مقتضای طبع اولی خود. این اضطرار معلول چند امر است: وجود ویژگی فطری استخدامگری در انسان، کیفیت خلقت او و نیازهای گستردهاش. حال اختلاف طبایع انسانها نیز باید بر این تشکیل اضطراری اجتماع افزوده گردد. این دو علت عمده موجب رخداد تضاد طبیعی در میان انسانها شده است. در نتیجه شرایع الهی برای رفع این نوع تضاد ظهور پیدا کردند. اما وجود حسادت و طغیان در میان عالمان و حاملان دین، نوع تضاد دینی را بر تضاد قبلی مضاعف نموده است.
مالک شجاعی جشوقانی
چکیده
سنّتگرایی جریانی فکری در نقد تجدد است که توسط رنه گنون اندیشمند فرانسوی (1951ـ 1886) بنیادگذاری شد و توسط کوماراسوامی (1947ـ 1877) صورتبندی مفهومی خود را یافت و با مطالعات فریتیوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز، و دکتر سید حسین نصر به عنوان یک جریان فکری معاصر مطرح شد .موضوع این مقاله ، طرح و تحلیل و نقد آرای « علم شناختی » سنت ...
بیشتر
سنّتگرایی جریانی فکری در نقد تجدد است که توسط رنه گنون اندیشمند فرانسوی (1951ـ 1886) بنیادگذاری شد و توسط کوماراسوامی (1947ـ 1877) صورتبندی مفهومی خود را یافت و با مطالعات فریتیوف شووان، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز، و دکتر سید حسین نصر به عنوان یک جریان فکری معاصر مطرح شد .موضوع این مقاله ، طرح و تحلیل و نقد آرای « علم شناختی » سنت گرایان در باب مقوله « علم» در تمدن اسلامی با تاکید بر آثار دکتر سید حسین نصر به عنوان پرکارترین متفکر سنت گرا در زمینه فلسفه و تاریخ علم است.هدف ما ، تحلیل مبانی و لوازم آرای علم شناختی دکتر نصر و تحلیل دستاورد وی در زمینه مواجهه با علم جدید و استلزامات تمدنی آن می باشد. بدین منظور با اتخاذ تلفیقی از روش های کیفی1-هرمنوتیکی ( هرمنوتیک روش شناختی و نه هرمنوتیک فلسفیِ نسبیت گرا) و 2- تحلیلی ، ضمن تلاش برای فهم نظریات دکتر نصر از طریق بازخوانی آثار مکتوب وی ، به تحلیل مبانی و لوازم این نظریات می پردازیم . دستاورد و نتیجه این مقاله هم رویکردی انتقادی به ارتباط وثیق میان تجدد شناسی و فلسفه شناسی دکتر نصر از سویی و تلقی وی از مناسبات علم و دین در تمدن اسلامی و ارائه تقریری جدید از نظریه علم شناختیِ نصر ذیل عنوان« هرمنوتیکِ دینیِ طبیعت» می باشد
محمدعلی کاظم بیگی؛ سعید سالاری
چکیده
مالک بن نبی متفکر معاصر الجزایری بهعنوان یکی از برجستهترین ایده پردازان و تحلیلگران حوزه تمدن از منظر تاریخی-اجتماعی شناخته میشود. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا جایگاه و عوامل مؤثر بر شبکه روابط اجتماعی در شکلگیری جوامع و تمدنها را از منظر او بررسی کنیم. موضوع سه پرسش اصلی که در این باب و در مسیر این پژوهش بدان پرداخته میشود ...
بیشتر
مالک بن نبی متفکر معاصر الجزایری بهعنوان یکی از برجستهترین ایده پردازان و تحلیلگران حوزه تمدن از منظر تاریخی-اجتماعی شناخته میشود. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا جایگاه و عوامل مؤثر بر شبکه روابط اجتماعی در شکلگیری جوامع و تمدنها را از منظر او بررسی کنیم. موضوع سه پرسش اصلی که در این باب و در مسیر این پژوهش بدان پرداخته میشود عبارتاند از: اهمیت شبکه روابط اجتماعی، درک وضعیت شبکه روابط اجتماعی و عوامل مؤثر بر شبکه روابط اجتماعی. برای فهم این سه، آثار بن نبی در طی یک مطالعه نظاممند مورد بررسی و دادههای مربوطه استخراج و ذیل تحلیل قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان داد که بن نبی این شبکه را مهمترین عامل نگهدارندِ و پیش برنده حرکت جوامع در بستر تمدن میداند. از منظر او میزان قدرت و پویایی جامعه نمایانگر میزان سلامت این شبکه است و دستهای از پدیدههای درون جامعه و برون از جامعه قادر به اثرگذاری بر این شبکه هستند.
امیر عظیمی دولت آبادی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی جایگاه اقشار محروم در اندیشه امام خمینی است. پرسش های پژوهش ناظر به جایگاه و نقش محرومان و مستضعفان در پیروزی انقلاب اسلامی و تدوام جمهوری اسلامی می باشد. یافته های این پژوهش که از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی بوده و با روش اسنادی انجام شده است نشان می دهد که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر خلاف بسیاری از تحلیل گران ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی جایگاه اقشار محروم در اندیشه امام خمینی است. پرسش های پژوهش ناظر به جایگاه و نقش محرومان و مستضعفان در پیروزی انقلاب اسلامی و تدوام جمهوری اسلامی می باشد. یافته های این پژوهش که از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی بوده و با روش اسنادی انجام شده است نشان می دهد که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بر خلاف بسیاری از تحلیل گران انقلاب ایران، که این انقلاب را محصول طبقه متوسط سنتی یا جدید و یا ائتلاف میان آنان می دانند، انقلاب اسلامی را رهاورد محرومان و مستضعفان جامعه می داند. ایشان همیشه طبقه محروم و مستضعف جامعه را مورد ستایش قرار می داد؛ محرومان را نور چشم خود و اولیای نعم همه می دانست و خدمت به آنان را خدمت به خدا به حساب می آورد.مهمترین وعده های ایشان به محرومان در مورد آب و برق مجانی و مسکن و بهداشت در اوج قدرت و محبوبیتشان در اسفند 57 بعد از پیروزی انقلاب صورت گرفت؛ وعده هایی که برای جلب حمایت آنان نبود؛ آرمانی بود که تا آخر حیاتشان بر آنها پافشرد و نهادهای مهمی برای تامین آنها تاسیس کرد. در نگاه امام خمینی محرومان، خاستگاه انبیا، پیروان اسلام، پدیدآورندگان انقلاب و حامیان جمهوری اسلامی محسوب می شوند. آنها نقش مهمی در تحولات اجتماعی سیاسی دارند و به تعبیر ایشان در صف مقدم جامعه اند. انقلاب اسلامی دستاورد آنهاست؛ جنگ تحمیلی مرهون فداکاری آنان است و دوام نظام برآمده از انقلاب نیز مدیون خدمات و حمایت آنان. افتخار انقلاب اسلامی نیز حمایت از پابرهنگان است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد آقائی؛ فرزانه نجفی
چکیده
فهم اجتماعی نصوص از دیدگاه شهید صدر، نظریهای فقهی-سیاسی است که ساحتهای مختلف زندگی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فرد مسلمان را دربرگرفته است و او بهدنبال فهم نصوص شرعی، با تکیه بر ظهورات غیرلفظی است. وی ذهنیت هماهنگ، بر پایه ارتکازات عمومی میان خردمندان از افراد نوع خویش را در فرایند فهم دلیل وارد و پس از فهم لفظی و تعیین دلالتهای ...
بیشتر
فهم اجتماعی نصوص از دیدگاه شهید صدر، نظریهای فقهی-سیاسی است که ساحتهای مختلف زندگی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فرد مسلمان را دربرگرفته است و او بهدنبال فهم نصوص شرعی، با تکیه بر ظهورات غیرلفظی است. وی ذهنیت هماهنگ، بر پایه ارتکازات عمومی میان خردمندان از افراد نوع خویش را در فرایند فهم دلیل وارد و پس از فهم لفظی و تعیین دلالتهای وضعی و سیاقی نصوص، دریافت اجتماعی را بر آن حاکم ساخته و مفهوم غایی نص را در بستر ارتکاز اجتماعی مشترک موجود، که متناسب با مناسبت حکم و موضوع است، ارائه کرده است. با پذیرفتن این نظریه میتوان مراد شارع در حوزه تکالیف فردی و موقعیت خاص راویان را بدون وارد شدن به ورطۀ قیاس، با استناد به قرینه ارتکاز و فهم اجتماعی، به گستره نظریهای فقهی سیاسی تبدیل کرد. پژوهش حاضر با کاربست روش تحلیل اسنادی، چارچوب نظری خاص خود را برای تقریر اندیشه فقهی سیاسی شهید صدر معرفی کرده است.
حسن خیری
چکیده
نقد علوم انسانی و بررسی اعتبار قضایای آن از موضوعاتی اساسی است که به رغم قدمت آن هنوز محل بحث و مناقشه است. علامه طباطبایی از جمله اندیشمندانی است که با طرح اعتباریات به نقد زیرساخت های این علوم مبادرت کرد. علامه با تقسیم اعتباریات به ثابت و متغیر و اعتباریات پیش از اجتماع و پس از اجتماع ساختار دانش را بر حقیقت گرایی و ملاحظه علم ورای ...
بیشتر
نقد علوم انسانی و بررسی اعتبار قضایای آن از موضوعاتی اساسی است که به رغم قدمت آن هنوز محل بحث و مناقشه است. علامه طباطبایی از جمله اندیشمندانی است که با طرح اعتباریات به نقد زیرساخت های این علوم مبادرت کرد. علامه با تقسیم اعتباریات به ثابت و متغیر و اعتباریات پیش از اجتماع و پس از اجتماع ساختار دانش را بر حقیقت گرایی و ملاحظه علم ورای فرهنگ را بنا نهاد. این مداقه علمی با تفحصات علمی شاگردان ایشان نظیر شهید مطهری با طرح بحث فطرت ادامه یافت. در این مقاله بر آن هستیم تا با تشریح اعتباریات علامه طباطبایی و تلفیق آن با اعتقاد به فطرت در آدمی به ارزیابی علوم انسانی مبتنی بر اومانیسم در اشکال مختلف رویکردی آن از جمله رویکردهای اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی بپردازیم. اذعان به قلمرو حقیقی و اعتباری، متمایز شدن رویکرد فطری از فرهنگی و اقتضاءات اعتراف به فطرت و وجود ساحت اعتباریات حقیقی و پیش از اجتماع و علوم انسانی متعهد از مباحثی است که در این مجال بدان پرداخته شده است.
حمیدرضا صارمی؛ فاطمه شمس؛ سعیده محتشم امیری
چکیده
فلسفه شیخ اشراق، فلسفه فرهنگ ماست و به نظر میرسد در طول چهارده قرن از هر اندیشمند دیگری به فلسفه ایرانی- اسلامی نزدیکتر باشد، چرا که پیوستگی ذاتی عمیقی با بستر فکری و زمینههای تاریخی ایرانیان دارد. این پژوهش بر آنست که با ژرفکاوی در آراء شهابالدین سهروردی و ورود به کنه فلسفه وی، به تبیین تصویری هرمنوتیک از تعالیم اشراقی ...
بیشتر
فلسفه شیخ اشراق، فلسفه فرهنگ ماست و به نظر میرسد در طول چهارده قرن از هر اندیشمند دیگری به فلسفه ایرانی- اسلامی نزدیکتر باشد، چرا که پیوستگی ذاتی عمیقی با بستر فکری و زمینههای تاریخی ایرانیان دارد. این پژوهش بر آنست که با ژرفکاوی در آراء شهابالدین سهروردی و ورود به کنه فلسفه وی، به تبیین تصویری هرمنوتیک از تعالیم اشراقی از منظر برنامهریزی فضایی و نظام توسعه کالبدی بپردازد. در این راستا مقاله ابتدا به توصیف هستیشناسی و معرفتشناسی حکمت اشراقی و تفسیر ارتباط میان فضا و فلسفه نور میپردازد، سپس با بهرهگیری از دستگاه تاویلگرایی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی، با مرور منابع دست اول تا سوم، در جستجوی استخراج مولفههای شهر مطلوب از دید حکمت اشراقی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که صفات شهر اشراقی که بر شالوده جهانبینی توحیدی و تعالیم و ارزشهای والای اسلامی بنا نهاده شدهاند، در دو قلمروی کلی صفات ساحت کالبدی شامل شهر به مثابه کالبد نور، تجلیگاه عالم مثال، حس وحدت، مفاهیم پارادوکسی و نمادگرایی و همچنین صفات ساحت غیر کالبدی شامل شهر آگاهی، ادراک، کمال، شکر، تعلیم، معرفتالنفس و صعود معنوی قرار میگیرند. درک و کاربست این چارچوب مفهومی ارائه شده میتواند به عنوان نقطه اتکاء بنیادی، معتبر و مستحکمی که برگرفته از تاملات فلسفی شیخ اشراق است، در نظام نظریهای و حرفهای شهرسازی مورد استفاده قرار گیرد.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمدصادق کلبادی؛ سید حسین نبوی؛ رضا عظیمی
چکیده
پس از نخستین رویاروییهای ایرانیان با غرب و آشنایی و حیرت آنان از پیشرفتهای غرب در ساحت علم و حکومتداری بود که عقبماندگی ایران از غرب در ذهن متفکران و اندیشمندان سرزمینمان به مثابه مسئله مطرح شد و تا به امروز ادامه یافت. در پژوهش پیشرو به منظور پاسخ به مسئله مذکور از آراء علی شریعتی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران ...
بیشتر
پس از نخستین رویاروییهای ایرانیان با غرب و آشنایی و حیرت آنان از پیشرفتهای غرب در ساحت علم و حکومتداری بود که عقبماندگی ایران از غرب در ذهن متفکران و اندیشمندان سرزمینمان به مثابه مسئله مطرح شد و تا به امروز ادامه یافت. در پژوهش پیشرو به منظور پاسخ به مسئله مذکور از آراء علی شریعتی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین روشنفکران پیش از انقلاب اسلامی ایران و عبدالکریم سروش که از نظریه پردازان مطرح پس از انقلاب، در سنت روشنفکری دینی، محسوب میشود استفاده شد تا در مقایسه این دو به مثابه دو نسل از جریان روشنفکری متعلق به دو شرایط اجتماعی پیش و پس از انقلاب اسلامی مسئله عقبماندگی ایران مورد بررسی قرارگیرد و برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. باتوجه به نتایج حاصل از این مطالعه، استحمار عامل اصلی انحطاط و عقبماندگی جامعه ایران از منظر شریعتی است و اصلاح عاملیت و ساختار بوسیله بازگشت به خویشتن اسلامی، یگانه راه رهایی از این وضعیت. در مقابل از نظر سروش رشد نیافتگی علوم تجربی، عدم استقرار مفهوم حق، حاکمیت استبداد و استعمار علل اصلی عقبماندگی جامعه ایران است و تنها راه رهایی از این شرایط و دستیابی به توسعه نیز درگرو توسعه علم محور است. ازسویی هردو متفکر مذهب را ذاتا عامل انحطاط یا توسعه نمیدانند. به باور شریعتی مذهب بصورت بالقوه میتواند منجر به اصلاح جامعه ایران بشود اما سروش مذهب را پاسخگوی تمام نیازهای زندگی مادی بشر نمیداند بنابراین علم تجربی را درمقابل گفتمان بازگشت، برای توسعه ایران پیشنهاد کرده است.
محمد لعل علیزاده؛ اعظم مقدس؛ عابد میرزاخانی
چکیده
الگوی حکمرانی ولایت فقیه متاثر از الگو و تفکر اسلامی و در امتداد جهان بینی اسلامی است؛ این الگو قالب و محتوای یکسان اما اولویتبندی متفاوت باتوجه به مقتضیات را دارد. با این مفروض، شناخت الگوی حکمرانی مقام معظم رهبری با بررسی بیانات نوروزی ایشان در دو دوره اول ریاست جمهوری سالهای 1384 تا 1400 هدف این مکتوب است. چند موضوع از سخنان رهبر انتخاب ...
بیشتر
الگوی حکمرانی ولایت فقیه متاثر از الگو و تفکر اسلامی و در امتداد جهان بینی اسلامی است؛ این الگو قالب و محتوای یکسان اما اولویتبندی متفاوت باتوجه به مقتضیات را دارد. با این مفروض، شناخت الگوی حکمرانی مقام معظم رهبری با بررسی بیانات نوروزی ایشان در دو دوره اول ریاست جمهوری سالهای 1384 تا 1400 هدف این مکتوب است. چند موضوع از سخنان رهبر انتخاب شده تا در دو دوره ذکر شده مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف، تعداد دفعاتی که رهبری در تمام سخنرانی-های نوروزی در این هشت سال باتوجه به موضوعات انتخاب شده روی آن تاکید داشتهاند، را برشمرده و هر کدام را نسبت به سال مورد نظر دسته بندی نموده و در آخر به صورت مجموع مورد استفاده قرار گرفته اند. بررسی موصوف با روش تحلیل محتوا، حاکی از آن است که در هر دوره موضوعات اصلی یکی بوده اما در جزئیات، اهمیت محورها متفاوت بوده است. بر اساس یافته ها با وجود تاکید بر محورهای یکسان، اولویت موضوعات در دو دوره یادشده متفاوت است؛ شباهت ها و تفاوت های اساسی در اولویت بندی موضوعات از سوی رهبری مشاهده می گردد که این خود نشان دهنده این است که رهبری با توجه به وظیفه خویش در قانون اساسی و در راستای تعیین سیاست های کلی نظام و با توجه به مصالح و مقتضیات جامعه، موضع گیری حمایتی و انتقادی متفاوتی را در قبال سیاست دولت ها اتخاذ می کنند.
محمد مهدی عروتی موفق؛ اکبر عروتی موفق
چکیده
بررسی انواع حکومت و حقوق مشترکه نوعیه یکی از مهم ترین مسائل حوزه حقوق عمومی و مرتبط با سایر علوم از جمله علوم سیاسی و اجتماعی است.با توجه به ضرورت بازخوانی، واکاوی و معرفی نظریههای اجتماعی، سیاسی اندیشمندان مسلمان هدف این مقاله تبیین آراء و نظرات علامه نائینی به عنوان یکی از شخصیتهای دینی مؤثر در انقلاب مشروطه پیرامون حقوق مشترکه ...
بیشتر
بررسی انواع حکومت و حقوق مشترکه نوعیه یکی از مهم ترین مسائل حوزه حقوق عمومی و مرتبط با سایر علوم از جمله علوم سیاسی و اجتماعی است.با توجه به ضرورت بازخوانی، واکاوی و معرفی نظریههای اجتماعی، سیاسی اندیشمندان مسلمان هدف این مقاله تبیین آراء و نظرات علامه نائینی به عنوان یکی از شخصیتهای دینی مؤثر در انقلاب مشروطه پیرامون حقوق مشترکه نوعیه و انواع حکومت است. روش این پژوهش سندکاوی است.با مراجعه به آثار و تألیفات نائینی،به شیوه، توصیفی-تحلیلی این پرسش مهم مورد بررسی قرار گرفت:1.حکومت از نظر نائینی دارای چه اقسامی بوده و کارکرد هر کدام چیست؟ 2.دراندیشه سیاسی-اجتماعی نائینی حقوق مشترکه نوعیه چیست ومصادیق آن در کدام حکومت قابل تحقق می باشد؟ نتیجه حاصل از مقاله این است که:نائینی با تألیف کتاب«تنبیه الامّه و تنزیه الملّه»و با طرح حقوق مشترکه نوعیّه، بیانی دینی از آزادی و دموکراسی در مکتب تشیع ارائه داده و در پی اتّخاد موضعی بنیادی در فقه و سیاست برآمد.از نظر وی درحکومت ولایتیّه به حقوق مشترکه نوعیّه توجه شده و دو اصل مهم در این حکومت یعنی حریّت و مساوات و دو رکن مقوّم و برپادارنده آن حکومت قانون اساسی و مجلس شورای ملّی تحقق می یابد.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
فاطمه کامرانی؛ سمیه حمیدی؛ پیمان زنگنه
چکیده
مدرنیته به شکلی از زندگی و تشکیلات اجتماعی اطلاق میشود که عقل خودبنیاد نقاد که پیوسته به بازنگری سنتهای بشری میپردازد، پارادایم اصلی آن را تشکیل میدهد. این پدیده در غرب زاده شد و بهتدریج وارد سرزمینهای دیگر شد. ورود این سبک تفکر به ایران، واکنشهای متفاوتی در پی داشت. برخی از روشنفکران سعی کردند با کنارنهادن ارزشهای دینی ...
بیشتر
مدرنیته به شکلی از زندگی و تشکیلات اجتماعی اطلاق میشود که عقل خودبنیاد نقاد که پیوسته به بازنگری سنتهای بشری میپردازد، پارادایم اصلی آن را تشکیل میدهد. این پدیده در غرب زاده شد و بهتدریج وارد سرزمینهای دیگر شد. ورود این سبک تفکر به ایران، واکنشهای متفاوتی در پی داشت. برخی از روشنفکران سعی کردند با کنارنهادن ارزشهای دینی و سنتی و تقلید از غرب، نظمی مدرن و سکولار را بنیان گذارند. در مقابل، نواندیشان دینی که عمدتاً در دهۀ چهل و پنجاه شمسی رشد چشمگیری داشتند، با این برداشت مخالفت و تلاش کردند با تمسک به ارزشهای دینی و مصلحکردن آن با باورهای مدرن نامتناقض با اسلام، مانع هجوم اندیشههای غربی به فرهنگ و تمدنشان شوند. در این پژوهش، براساس سهگانۀ لاکانی، تأثیر ذهنیت مدرن بر نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب امام خمینی (ره) را به روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار میدهیم. دیدگاه امام خمینی (ره) بهمثابۀ یکی از نواندیشان دینی برجسته دهۀ چهل و پنجاه شمسی، در رابطه با غرب مبتنی بر نقد جنبههای استعماری و اومانیستی آن است؛ کما اینکه برخی از اصول تمدنی آن را با تفسیری دینی که خود از آن ارائه میکند، قبول میکند و از آنها برای تدوین نظم سیاسی اجتماعی متعالی مدنظرش بهره میگیرد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که امام (ره) بهمنظور مقابله با اقدامات هنجارستیز و مدرنمآبانۀ شاه که در راستای ترویج امر واقع بود، درصدد بازسازی امر نمادین با محوریت یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزشهای متعال دینی برآمد.
عابدین مومنی؛ جمشید معصومی؛ مهرداد جمشیدیان
چکیده
در دین اسلام امنیت و نظم در جامعه، پایه و اساس تشکیل و استمرار یک نظام اجتماعی محسوب میشود و این مهم را میتوان در اندیشه بزرگان دین یافت. نظام در مفاهیم و مراتب گوناگونی مثل سامان داشتن زندگی اجتماعی، کیان کشور، حکومت، مجموعه احکام و موازین اسلام و خرده نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به کارمیرود و زمانی که گفته میشود ...
بیشتر
در دین اسلام امنیت و نظم در جامعه، پایه و اساس تشکیل و استمرار یک نظام اجتماعی محسوب میشود و این مهم را میتوان در اندیشه بزرگان دین یافت. نظام در مفاهیم و مراتب گوناگونی مثل سامان داشتن زندگی اجتماعی، کیان کشور، حکومت، مجموعه احکام و موازین اسلام و خرده نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به کارمیرود و زمانی که گفته میشود اختلال درنظام جایزنیست منظور از نظام؛ نظام اسلامی، نظام و سرزمین اسلامی، نظام حکومت اسلامی و نظام زندگی و معیشت مردم و منع اختلال در آن است که در این تحقیق آنچه مورد نظر میباشد منع اختلال در نظام اجتماعی و معیشت مردم است. از جمله بزرگان معاصر که بحث منع اختلال در نظام را مطرح و به آن پرداخته است امام خمینی(ره) است. از نظر ایشان حفظ نظام به حکم عقل از اوجب واجبات و اختلال در آن حرام است و هیچ حکمی توان و یارای تزاحم با آن را ندارد. این تحقیق با روشی توصیفی – تحلیلی و با مطالعه کتابخانهای اصل منع اختلال در نظام را با رویکردی برمنظر امام خمینی(ره) به عنوان یک اصل معرفی کرده است.
علی قجری؛ غلامرضا جمشیدیها؛ زهرا محسنی فرد
چکیده
ابن خلدون در زمره بنیانگذاران علم تاریخ و جامعهشناسی، طی سدههای اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران جهان بوده است. تنوع و گسترهی موضوعات موردتوجه او باعث شده است تا طیف وسیعی از متفکران و پژوهشگران از جامعه شناسی، مردمشناسی، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، علوم تربیتی، جغرافیا و جمعیت شناسی، آثار او را مورد توجه قرار داده و تالیفات ...
بیشتر
ابن خلدون در زمره بنیانگذاران علم تاریخ و جامعهشناسی، طی سدههای اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران جهان بوده است. تنوع و گسترهی موضوعات موردتوجه او باعث شده است تا طیف وسیعی از متفکران و پژوهشگران از جامعه شناسی، مردمشناسی، تاریخ، اقتصاد، علوم سیاسی، علوم تربیتی، جغرافیا و جمعیت شناسی، آثار او را مورد توجه قرار داده و تالیفات متعدد درباره اندیشه او، دال بر اهمیت این اندیشمند بزرگ مسلمان است. اما آنچه کمتر در آرا و آثار ابن خلدون مورد عنایت پژوهشگران قرار گرفته است، مباحث مفصل او پیرامون مسائل و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر با عطف نظر به رویکرد تحلیلی ابن خلدون در بررسی مسائل و آسیبهای اجتماعی که متمرکز بر وضعیت جوامع اسلامی در جغرافیای بزرگ جهان اسلام بوده است، با روش مطالعات اسنادی و تمرکز بر متن اثر اصلی او یعنی «مقدمه»، از منظر رویکردی توصیفی به بازشناسی، استخراج و دستهبندی مضامین و مقولات مرتبط با این موضوع در اندیشه ابن خلدون پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد، هفت مسئله و آسیب اجتماعی عمده در جای جای کتاب مقدمه مورد تاکید ابن خلدون بوده است که شامل: مسئله «فقر»، «حاشیهنشینی»، «رفاه اجتماعی»، «اشتغال و معیشت»، «مسکن و سرپناه»، «امنیت اجتماعی» و «جرائم و بزهکاری» میباشد. آنچه از تحلیل ابن خلدون پیرامون مسائل اجتماعی بدست میآید، تمرکز او بر چارچوب مفهومی علم عمران است؛ بدین معنا که کلیه موضوعات اجتماعی را در نسبت با آبادی اجتماع بشری در مقیاس زندگی شهری معنا و تفسیر میکند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمدرضا روحانی؛ محمد حسین شعاعی
چکیده
فرهنگ از پیچیده ترین مفاهیم علوم اجتماعی بشمار می رود که غالباً در نگاهی تحلیلی، در میانه طیفی از رویکرد تجویزی و توصیفی تبیین شده است؛ دوگانه مذکور بعنوان بزنگاه نظریههای فرهنگی مدنظر بوده و تأثیرات مهمی نیز در نسبت با نقد و سیاست در عرصه فرهنگ برجای گذاشته است. فرهنگ در نظریه اجتماعی مسلمین، دو سویه توصیفی و تجویزی را در طول یکدیگر ...
بیشتر
فرهنگ از پیچیده ترین مفاهیم علوم اجتماعی بشمار می رود که غالباً در نگاهی تحلیلی، در میانه طیفی از رویکرد تجویزی و توصیفی تبیین شده است؛ دوگانه مذکور بعنوان بزنگاه نظریههای فرهنگی مدنظر بوده و تأثیرات مهمی نیز در نسبت با نقد و سیاست در عرصه فرهنگ برجای گذاشته است. فرهنگ در نظریه اجتماعی مسلمین، دو سویه توصیفی و تجویزی را در طول یکدیگر مدنظر قرار میدهد. این مقاله برپایه روش تحلیل مضمون در راستای مفهوم شناسی فرهنگ در اندیشه امام خمینی(ره) ضمن تحلیل تمام بیانات ایشان پیرامون فرهنگ، از سه مرحله تجزیه، تفسیر، یکپارچه سازی متن استفاده می نماید. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار مضمون فراگیر شامل «اهمیت و کارکرد فرهنگ، تعریف فرهنگ، گونه شناسی فرهنگ، و راهبرد فرهنگ» در تبیین مفهوم فرهنگ وجود دارد. بر اینمبنا در نگاه امام(ره) فرهنگ وابستۀ، مانع رشد مردم و جوانان قلمداد میشود که محکوم به استهلاک خواهد بود. در مقابل باید ضمن آگاهی به مفاسد غرب و مقابله با فرهنگ مبتذل غربی با استفاده از مفاخر فرهنگی خویش، به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی دست یافت. لذا مهمترین تحول در جامعه مربوط به عرصه فرهنگ است که برای دستیابی به این هدف ضمن تصفیه فرهنگ از افراد غربزده و تحلیه به افراد صالح (ایرانی ـ اسلامی)، اولاً باید خودباوری فرهنگی در مردم پدید آید، ثانیاً باید هنر و رسانه در تقابل با فرهنگ منحط غرب و توافق با فرهنگ اسلام و ایران قرار گیرد، ثالثاً باید ضمن توجه به تحول تدریجی فرهنگ، نوعی همگرایی بین مردم، رسانه و دولت ایجاد شود.
منصوره ابوالحسنی؛ معصومه اسمعیلی؛ هادی بهرامی احسان
چکیده
یکی از موضوعات و مقولات مهم و اساسی زندگی انسان که در پیشبرد اهداف فردی و اجتماعی او نقش موثر و حائز اهمیتی دارد، مفهوم استعداد و شناخت توانمندیهای او است. از آنجا که قدم اول این شناخت، داشتن تعریفی مشخص از این مفهوم میباشد، پژوهش حاضر درصدد برآمد به واسطه اشرافخداوند به ساختارهای وجودیانسان، تعریفموردنظر را به شیوه کیفی ...
بیشتر
یکی از موضوعات و مقولات مهم و اساسی زندگی انسان که در پیشبرد اهداف فردی و اجتماعی او نقش موثر و حائز اهمیتی دارد، مفهوم استعداد و شناخت توانمندیهای او است. از آنجا که قدم اول این شناخت، داشتن تعریفی مشخص از این مفهوم میباشد، پژوهش حاضر درصدد برآمد به واسطه اشرافخداوند به ساختارهای وجودیانسان، تعریفموردنظر را به شیوه کیفی و به روش استقرایی اکتشافی در قرآنکریم مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور تکتک واژگانقرآن از طریق استقرایتام مورد بررسی قرارگرفتند و شبکهمفهومی از واژگانی که هرکدام از وجهی مفهوم استعداد را در خود دارند استخراج شد. این واژهها عبارتند از : «فِعل»، «قَدر»، «وُسع»، «یُسر»، «عُسر»، «نِعمت»، «فَضل»، «سَبیل»، «کَلَف»، «طوع»، «وَرَث»، «عَمل»، «شَکل» و «طوق». در نهایت از جمعبندی واژگان، تعریفی از استعداد به این شرح بدست آمد: استعداد مجموعهای از توانهای ذاتی، اکتسابی عمومی و اختصاصی است که در هر کسی ذیل محدوده خاصی به نام شاکله قرار گرفته و به این صورت زمینه و اقتضای ایجاد افعال و اعمال خاصی را همراه با رغبت و ارادهای ویژه از گذر مسیری مشخص و سهلالوصولتر فراهم می-آورد. این توانها وقتی در مسیر مختص خودشان قرارمیگیرند برای فرد وسعت و قدرت عمل بیشتری ایجاد کرده، طاقت رویارویی با مشکلات و موانع شکوفایی آنها را به او میدهند و در نهایت این فرآیند میتواند تبدیل به عملی همسنخ با خواست و ارادهالهی شود.
مریم غازی اصفهانی؛ مجید کافی
چکیده
دین اسلام آخرین و کاملترین دین آسمانی است و در مواجهه با مسائل نسبت به رویکردهای سکولار مواجههای متفاوتی دارد. بهعنوان نمونه برخورد اسلام با مسئله شرور با مواجهه سکولار آن تفاوتهایی دارد، هرچند در برخی از ابعاد نیز شباهتهایی موجود است. نویسنده به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که وجه تمایز و تشابه خوانش شهید مطهری (بهعنوان ...
بیشتر
دین اسلام آخرین و کاملترین دین آسمانی است و در مواجهه با مسائل نسبت به رویکردهای سکولار مواجههای متفاوتی دارد. بهعنوان نمونه برخورد اسلام با مسئله شرور با مواجهه سکولار آن تفاوتهایی دارد، هرچند در برخی از ابعاد نیز شباهتهایی موجود است. نویسنده به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که وجه تمایز و تشابه خوانش شهید مطهری (بهعنوان رویکرد اسلامی) از مسئله کرونا بهعنوان شر، از خوانش ماکس وبر (بهعنوان دیدگاهی سکولار) چیست؟ در این پژوهش دادههای موردنیاز از طریق بررسی کتابخانهای بهدستآمده و دادهها به روش مقایسهای مورد تحلیل قرارگرفتهاند تا به شباهتها و تفاوتهای موجود در رویکرد شهید مطهری و ماکس وبر از شرور با تأکید بر کرونا دست یابد. نتایج پژوهش حاضر به این شرح است: شهید مطهری معتقد است شرور فاعلی ندارند اما از دید ماکس وبر، شر مانند خیر فاعل دارد و با طرح نظریه عقلانیت خود درصدد معنا بخشی به زندگی و توجیه درد و رنج از طریق دین است. از دیدگاه شهید مطهری شرور بخشی از نظام یکپارچه عالم هستند، درحالیکه از دیدگاه ماکس وبر درد و رنج باعث اختلال در معناست؛ در رویکرد شهید مطهری شرور دارای فوایدی نیز هست اما در رویکرد وبری شرور فاقد معناست. مسئله عدمی بودن و نسبی بودن شرور و انداموارگی جهان و فواید شرور در رویکرد شهید مطهری، حاکی از برتری خوانش اسلامی بر نوع سکولار آن است. با توجه به شواهد موجود در شرایط شیوع کرونا و نیز با توجه به منابع موجود، نظریه شهید مطهری در توجیه شرور از توفیق بیشتری برخوردار است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
خدابخش اسداللهی؛ ثریا کریمی
چکیده
عدالت به عنوان یکی از اهداف والای انسانی و اخلاقی بشر به معنی احقاق حقوق دیگران براساس مساوات است. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه عدل در اشعار خاقانی و اهمیت این فضیلت خاقانی در ترسیم آرمانشهر این شاعر است. بنابراین در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده میشود که عدل در اشعار خاقانی از چه ابعادی قابل خوانش است؟ مطابق ...
بیشتر
عدالت به عنوان یکی از اهداف والای انسانی و اخلاقی بشر به معنی احقاق حقوق دیگران براساس مساوات است. هدف این پژوهش، تبیین جایگاه عدل در اشعار خاقانی و اهمیت این فضیلت خاقانی در ترسیم آرمانشهر این شاعر است. بنابراین در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به این سؤال پاسخ داده میشود که عدل در اشعار خاقانی از چه ابعادی قابل خوانش است؟ مطابق نتیجهی حاصل از این پژوهش، عدل در اشعار خاقانی از ابعاد سیاسی، الهی و دینی قابل بررسی است. در بعد سیاسی، عدل از مهمترین عوامل استواری ساختار پادشاهی بیان شده که قابل انطباق با اندیشهی سیاسی ایرانشهری است؛ مطابق این نظریه یکی از مهمترین ویژگی شهریار آرمانی در دیوان و تحفةالعراقین خاقانی پاسداشت عدل و داد است. خاقانی در عدل الهی، مقصود از عدل در جهان را با مفهوم توازن و تعادل در خلقت جهان استعمال کرده اینکه خداوند علیم و حکیم به مقتضای علم شامل و حکمت عام خود میداند که برای ساختمان هر کلی، از هر جزئی چه اندازه لازم و ضروری است و نیز در ضمن مدح ممدوح به مفهوم کلامی آن از دیدگاه اشاعره اشاره کرده است. در بعد دینی عدل را کلید درجهی هشتم بهشت و امانت خداوند میداند. از دیدگاه او دین با عدل معنا پیدا میکند و عدلگستری در جامعه نشانهای از دینداری حاکم بر آن جامعه میباشد.
غلامرضا جمشیدیها؛ سینا شیخی
چکیده
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بنمایههای دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف میشد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی بهکار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، ...
بیشتر
روش عمده در فلسفه و علوم انسانی تا اواسط قرن نوزدهم، روش تبیینی علی-معلولی بوده است. با طرح جدید هگل از تاریخ، روش دیالکتیک در علوم انسانی جایگاهی ویژه یافت. هگل با استفاده از بنمایههای دیالکتیک یونانی که در ساحت اندیشه متوقف میشد، دیالکتیک را با تحولاتی در راستای تحلیل تاریخ و وقایع اجتماعی بهکار برد. مارکس نیز با رویکردی ماتریالیستی، به تحلیل دیالکتیکال تاریخ پرداخت. شریعتی یکی از نخستین کسانی بود که این روش را در ایران مطرح نمود. هدف ما در این مقاله مشخص کردن میزان تقلید و نوآوری شریعتی در مفهوم دیالکتیک است. از همین رو با روشی کتابخانهای، به واکاوی مفهوم دیالکتیک در اندیشه ایشان پرداختهایم. از نظر شریعتی منطق ارسطو ذهنی و انتزاعیست. شریعتی کاربست این روش در عالم اسلام را مانع تحولات و پیشرفتهای علمی میداند. علیرغم تأثیر شریعتی از مارکس در منظومه فکری خود، روش او تفاوتهای عمدهای با دیالکتیک مارکسیستی و هگلی دارد. شریعتی هم با ابتنای دیالکتیک بر آگاهی مخالف است و هم با ابتنای آن بر ماتریالیسم. علاوه بر این او ضرب دوم دیالکتیک را جدا و بیرون از ضرب اول تعریف میکند و ضرب سوم را نیز حاصل جمع تز و آنتیتز نمیداند. در تحلیل شریعتی از تاریخ و انسان، ضرب اول و دوم دیالکتیک، جریان خیر و شر هستند که در تقابل با یکدیگر، تاریخ و انسان را متحول میکنند و در نهایت نیز با پیروزی جریان حق این مبارزه به نقطه پایان خویش میرسد.
هادی صادقی اول؛ حسین محسنی
چکیده
دیرزمانی است که به موازات پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسئلهای کلیدی با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه برای پیشبرد فرهنگ متعالی اسلامی مجال بحث یافت که میتوانست علاوه بر بومیسازی علوم انسانی در کشور، مسبب اجماع و همنشینی هر چه بیشتر عالمان دینی و نخبگان دانشگاهی شود. با این حال این ایده، طی دهههای اخیر نتوانسته به مرحله اجرایی برسد ...
بیشتر
دیرزمانی است که به موازات پیروزی انقلاب اسلامی ایران مسئلهای کلیدی با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه برای پیشبرد فرهنگ متعالی اسلامی مجال بحث یافت که میتوانست علاوه بر بومیسازی علوم انسانی در کشور، مسبب اجماع و همنشینی هر چه بیشتر عالمان دینی و نخبگان دانشگاهی شود. با این حال این ایده، طی دهههای اخیر نتوانسته به مرحله اجرایی برسد و با مشکلات زیادی تاکنون روبرو بوده است. بر این اساس، این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی/تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانهای، درصدد واکاوی چالشهای اصلی وحدت حوزه و دانشگاه در راستای بومیسازی علوم انسانی در کشور و ارائه برخی راهکارها است. بر این اساس یافتههای این جستار نشانگر آن است که چالشهایی چون عدم توجه کافی محیطهای دانشگاهی و حوزوی به جایگاه علم بومی، سیطره روشهای پوزیتویستی در دانشگاهها، عدم وجود و یا تربیت نخبگان مورد اجماع در محیط حوزه و دانشگاه(نظیر شهید مطهری یا علامه طباطبایی)، فقدان تدوین آثار مشترک حوزه و دانشگاه در حوزه علوم انسانی و عدم پاسخگویی به موقع و مناسب به شبهات حوزه دین باعث شده وحدت حوزه و دانشگاه در تدوین علوم انسانی بومی در حیطه نظری و حتی آرمانی باقی مانده و به مرحله عملیاتی نرسد. در چنین شرایطی بهرهگیری اصولی از رسانهها، طرح مباحث نوین علمی و اجتماعی توسط نخبگان علمی و حوزوی و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی میتواند رهگشای بومی سازی علوم انسانی از رهگذر پیوند حوزه و دانشگاه گردد.
محمدعلی فاطمی نیا؛ فاطمه امیرآبادی فراهانی
چکیده
سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاستگذاری موردتوجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. بهعبارتدیگر هرچه انگیزههای ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی میشود. اما ...
بیشتر
سلامت اجتماعی ازجمله مفاهیم نوظهوری است که در عرصه نظری و سیاستگذاری موردتوجه اندیشمندان بوده است. سلامت اجتماعی به مفهوم سرمایه اجتماعی شهروندان و نهادهای یک جامعه اشاره دارد. بهعبارتدیگر هرچه انگیزههای ارتباطی فرد بالاتر و تعداد خطوط پیوندی فرد و جامعه بیشتر باشد، سلامت اجتماعی آن فرد و جامعه بهتر ارزیابی میشود. اما در دیدگاه قرآنی سلامت فرد و جامعه در تعامل با یکدیگر و در پرتوحی معنا پیدا میکند. درواقع جامعه وقتی سالم محسوب میشود که مقدمات کمال فردی و اجتماعی در آن فراهم باشد. این مقاله پس از مرور ادبیات نظری موجود و ارزیابی آنها، تلاش کرده است با خوانشی زمینهمند و درون پارادایمی، نگاه قرآن به سلامت اجتماعی و چگونگی طراحی و الگوسازی آن پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بوده است. مبتنی بر این روش از نگاه قرآن سلامت اجتماعی دارای دو بعد فردی و جمعی است. در بعد فردی به سلامت معنوی به معنای اعتقاد به توحید، معاد و نبوت و معناداری جهان هستی، سلامت رفتاری به معنای پرهیز از رذیلتها و تقرب به فضیلتها و سلامت جسمی به معنای حفظ جان و تغذیه مناسب پرداخته شده است. در بعد جمعی سلامت موضوعاتی چون سلامت خانواده، سلامت محلی، سلامت سازمانی و سلامت زیستمحیطی موردبررسی قرار گرفته است. ابعاد فردی و جمعی سلامت اجتماعی زمینهساز جامعه سالم هستند که با راهبردهایی چون توحید، ولایت، تعاون، اتحاد، عدالت، خردگرایی، کمالجویی، شریعت محوری و حقجویی قابل تحقق هستند.
عباسعلی رسولی؛ عباس صالحی نجف آبادی؛ احسان رسولی
چکیده
ابوحامد محمد غزالی مثل برخی متفکران اسلامی برای مهار قدرت حاکمان تلاش کرده و نصیحه الملوک را نگارش نموده است. برای بررسی ادبیات مهار قدرت غزالی، اهدافی مانند، شناخت کمی و کیفی این نصایح، میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی برای خودسازی صاحبان قدرت، تفاوت نصایح خاص پادشاهان، وزیران و دبیران و شناخت بیشترین مقوله های دارای فراوانی مورد ...
بیشتر
ابوحامد محمد غزالی مثل برخی متفکران اسلامی برای مهار قدرت حاکمان تلاش کرده و نصیحه الملوک را نگارش نموده است. برای بررسی ادبیات مهار قدرت غزالی، اهدافی مانند، شناخت کمی و کیفی این نصایح، میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی برای خودسازی صاحبان قدرت، تفاوت نصایح خاص پادشاهان، وزیران و دبیران و شناخت بیشترین مقوله های دارای فراوانی مورد توجه قرار گرفته است. این نوع رفتار تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر در قرآن، سنت پیامبر و پیشوایان دیگر اسلامی به صورتهای عملی و نظری مطرح بوده و در اندیشه های متفکران اسلامی از جمله غزالی هم نمودهای مشخص یافته است. روش بررسی، نوعی تحلیل محتوای کمی و کیفی نصایح، تلخیص و مقوله بندی موارد در جداول و تعیین فراوانی مطلق و نسبی آنها بوده است. نتایج نشان می دهد که غزالی راههای بسیار کاربردی و قابل اجرا را برای مهار قدرت عملی حاکمان ارائه نموده که چهار نوع مختلف را در بر می گیرند. دو نوع از نصایح خطاب به پادشاهان است که 22 مورد اول بیشتر جنبه خودسازی فردی از طریق بهره گیری از اعتقادات مذهبی را دارند تا بتوانند مهار قدرت درونی در پادشاه ایجاد نمایند. 52 مورد بعدی بیشتر توصیه های اجرایی و کاربردی برای مهار قدرت پادشاهان هستند. در نصایح به وزیران در 16 مورد بیشتر روی شایستگی های فردی وزیران، صلح دوستی، عدالت طلبی و مانع ستم و افراط گرایی بودن آنان تاکید شده است. توصیه ها به دبیران 4 مورد است که بیشتر جنبه تخصصی دارند.
حمید توبک؛ احمد سوری؛ صادق رضایی
چکیده
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشههای فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفههای تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالتهای ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر ...
بیشتر
این مقاله در زمینه جایگاه تفکر انتقادی در اندیشههای فلسفی تربیتی علامه طباطبایی انجام گرفته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی ابعاد و مؤلفههای تفکر انتقادی و اثرات آن در فرایند تعلیم و تربیت و ارائه دلالتهای ضمنی تربیتی جهت کاربرد در نظام آموزش و پرورش ایران است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده مرتبط با اندیشههای فلسفی-تربیتی علامه طباطبایی در پایگاههای اطلاعاتی موجود؛ تشکیل میدهد. روش گردآوری دادهها، کتابخانهای بوده و در قالب فعالیتهای تحلیلی از تلخیص و عرضه دادهها و نتیجهگیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و همچنین به منظور استخراج دلالتهای ضمنی تربیتی از روش نشانهشناسی استفاده گردیده است. نتایج به دستآمده نشانگر آن است که مؤلفهها و ابعاد تفکر انتقادی از دیدگاه علامه طباطبایی شامل: توجه به تربیت اخلاقی، پرسشگری و بحث و تبادل نظر، علم آموزی، تهذیب و تزکیّه نفس، استدلال منطقی به منظور اثبات حقایق، آزادی و اختیار در نقد و بررسی نظرات، سعه صدر در مواجهه با مسائل و مشکلات، خردورزی و عقلانیت، رهاییبخشی از جهل و کشف واقعیتها و رسیدن به توحید و قرب الیالله میباشد. دلالتهای تربیتی در خصوص جایگاه تفکر انتقادی در فرایند تعلیم و تربیت از منظر علامه نیز دربرگیرنده عناصر مختلف تعلیم و تربیت شامل محتوای برنامه درسی، تدریس و ویژگیهای معلم بود که با وجود اینکه در بستری از اندیشههای اسلامی مطرح شدهاند؛ در بسیاری از وجوه با نظریات تفکر انتقادی معاصر در غرب، همخوانی دارند.
عباس قنبری باغستان؛ سید محسن میری؛ عبدالحسین کلانتری
چکیده
مطالعه تاریخ جوامع اسلامی در مواجهه با "مصائب جهان اسلام" در چند دهه اخیر نشان دهنده نوعی "گذار تاریخی" از مواجهه "سخت افزارانه" به نوعی چاره جویی نرم و علمی مبتنی بر "دانش و آموزش" است که از آن به عنوان "اسلامی سازی دانش" یاد می شود.با توجه به اهمیت این "گذار تاریخی" و نیز ابتنای آن بر نقد علم و دانش مبتنی بر مدرنیته غربی، حتی در درون جوامع ...
بیشتر
مطالعه تاریخ جوامع اسلامی در مواجهه با "مصائب جهان اسلام" در چند دهه اخیر نشان دهنده نوعی "گذار تاریخی" از مواجهه "سخت افزارانه" به نوعی چاره جویی نرم و علمی مبتنی بر "دانش و آموزش" است که از آن به عنوان "اسلامی سازی دانش" یاد می شود.با توجه به اهمیت این "گذار تاریخی" و نیز ابتنای آن بر نقد علم و دانش مبتنی بر مدرنیته غربی، حتی در درون جوامع اسلامی نیز در مورد چرایی و ماهیت آن سئوالاتی ایجاد شده مبنی بر اینکه اساسا "چرا" اسلامی سازی باید در دانش صورت بگیرد؟ این مقاله از طریق روش اسنادی و کتابخانه ای و فراتحلیل مهمترین آثار و منابع موجود در این زمینه ، به بررسی مساله "منطق و چرایی" اسلامی سازی دانش به عنوان یک امر مقدم بر "چیستی" آن پرداخته و به دنبال پاسخ به این سئوال است که اساسا چرا پروژه "اسلامی سازی دانش" شکل گرفت. برآیند کلی نتایج این مطالعه از "چرایی" اسلامی سازی دانش بر مفهوم مرکزی "بحران" در امت اسلامی به خصوص در عصر "پسامدرنیته" استوار است و نشان می دهد ضرورت و منطق "اسلامی سازی دانش" یک دغدغه "هستی شناسانه"، "شناخت شناسانه" و "روش شناسانه" در ارتباط با مواضع "علم و دانش غربی" است که در جوامع اسلامی رشد یافته و ریشه دوانده است. به همین جهت نیز متفکران اسلامی تنها راهکار مقابله با آن را –برخلاف اسلاف خود- نه در اصلاح و یا تغییر سیاسی، بلکه در تحول در "دانش و آموزش" رایج در کشورهای اسلامی می دانند.
ارائه بحث انتقادی اصیل پیرامون ماهیت علوم انسانی جدید و تعیین نسبت آن با دین
علیرضا حدادی
چکیده
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه ...
بیشتر
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه در تمامی تعاملات تمدنی غرب و شرق و مهمتر از آن تعاملات علمی میان باورمندان و دانشمندان در طول تاریخ ردپا دارد. موضوع مقاله حاضر آنکه رویکردهای مختلفی در جامعهشناسی معرفت و فلسفه علم در باب امکان تحول در دانش، پیوند ایمان و دانش، جایگاه عقل و وحی، راههای کسب و تولید علم سخن گفتهاند که از جمله ایشان متفکران مسلمانی بودند که بهواسطه نفی محوریت اروپا و اسلامخواهی، درصدد طرح دانشی متعهد به پیشفرضهای غیرغربی و اسلامی و همواره متهم به ادعای مدیریت علم از خواستگاهی غیرعلمی و حتی سیاسی بودند. هدف مقاله حاضر آنست که با بازخوانی انتقادی مسائل مطرح در مورد تحول دانش انسانی، امکان چنین تغییری در دانش را بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله رویکرد نظری و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد انتقادی بوده است. نتیجه بررسیها حاکی از آن است که تحول در دانش انسانی معانی مختلفی داشته که در بررسی انتقادی آرای معتقدان و منتقدان کنکاش شده و امکان نظری و عملی این تحول تا زمینههای تاریخی و اجتماعی نسبت علم و دین پیگیری شده و عملکرد جریان تحولخواه در ایران مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است.
مهرداد ناظری؛ حسین ابولحسن تنهایی؛ عبدالرضا ادهمی
چکیده
یکی از نکات مهم برای کشورهای در حال توسعه، این است که چگونه میتوانند در دنیای جدید در برابر غرب ایستادگی کنند. ایران سرزمینی که دارای سابقۀ تمدنی گستردهای است به لحاظ فرهنگ معنوی رشد چشمگیری را داشته به طوری که همواره مورد توجه جهانیان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم ایران برای جهان گسترش فرهنگ عشق و عشقورزی است. با نگاهی به آثار ...
بیشتر
یکی از نکات مهم برای کشورهای در حال توسعه، این است که چگونه میتوانند در دنیای جدید در برابر غرب ایستادگی کنند. ایران سرزمینی که دارای سابقۀ تمدنی گستردهای است به لحاظ فرهنگ معنوی رشد چشمگیری را داشته به طوری که همواره مورد توجه جهانیان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم ایران برای جهان گسترش فرهنگ عشق و عشقورزی است. با نگاهی به آثار مولانا، سعدی، حافظ و عطار میتوان این موضوع را به خوبی اثبات کرد. اما یکی از کسانی که در زمینه عشق معنای گسترده، عمیق و خلاقانه ارائه داده است، فخرالدین عراقی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. عراقی عارف و شاعر قرن هفتم هجری است که مؤلف اثری ماندگار به نام لمعات است. لمعات در ادبیات عرفانی ایران جایگاه ویژهای دارد. اما با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای این اثر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مقاله این است که نشان دهد که با استفاده از نگاه جامعهشناسی تفسیری میتوان فهمی متفاوت و امروزی مورد استفاده از او ارائه داد. از این حیث این تحقیق با بهرهگیری از روش طبیعتگرایانه و فرود به زمین هربرت بلومر در پی آن است که معنای عشق عراقی در لمعات را از منظر کنشی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و نشان دهد که چگونه میشود از این معنا در پارادایم معرفتی جامعه آرمانی ایرانی- اسلامی استفاده کرد. از نتایج این تحقیق چنان برمیآید که تیپشناسی مستخرج از لمعات بر مبنای انواع کنش عاشقانه قابلیتی اثرگذار و قابل استفاده در جهان مدرن امروزی را دارد.