ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
حمید پارسانیا؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
مباحث مربوط به زن، جنسیت و امتدادهای اجتماعی آن چالشِ تاریخی جهان اسلام بوده و هست و رویکردهای مختلف فکری و اجتماعی که هریک مبتنی بر نظامهای معنایی خاصی هستند. در یک واکاوی کلاننگر میتوان ردپایی از دو نظام معنایی عمده اسلام و تجدد در پس زمینه این رویکردها مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد مطالعه این رویکردها و تحلیل نظامهای معنایی ...
بیشتر
مباحث مربوط به زن، جنسیت و امتدادهای اجتماعی آن چالشِ تاریخی جهان اسلام بوده و هست و رویکردهای مختلف فکری و اجتماعی که هریک مبتنی بر نظامهای معنایی خاصی هستند. در یک واکاوی کلاننگر میتوان ردپایی از دو نظام معنایی عمده اسلام و تجدد در پس زمینه این رویکردها مشاهده نمود. پژوهش حاضر درصدد مطالعه این رویکردها و تحلیل نظامهای معنایی آنها و صورتبندی رویکردهای معطوف به جنسیت در چارچوب جهانهای اجتماعی میباشد. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی بوده و و به لحاظ روشی در حیطه تحقیقات کیفی دستهبندی میگردد. چارچوب مفهومی مطالعه حاضر، نظریه جهانهای اجتماعی و روش به کار گرفته شده برای شناخت نحوه تکوین این گفتمانها در ساحت نظری و اجتماعی جامعه ایران، روش شناسی بنیادین میباشد. براساس یافتههای این پژوهش، ذاتانگاری جنسیتی، امتدادِ اجتماعی جنسیت، نظامسازی اجتماعی مبتنی بر زوجیت و جنسیت بهمثابه ظرفیت وجودی، از مهمترین مولفههای نظریه اسلامی جنسیت بوده و فقه جواهری و حکمت متعالیه زمینه وجود معرفتی آن و تحولات اجتماعی و سیاسی عصر مشروطه و نیز انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینههای وجودی غیرمعرفتی این جهان اجتماعی در ایران میباشند. همچنین برساختگرایی جنسیتی، فراجنسیتگرایی، جنسیت به مثابه امر سیّال، جنسیت به عنوان ابزار سلطه و نفی امتدادهای اجتماعی جنسیت از مولفههای محوری نظریه فمینیستی جنسیت بوده و تفکرات فمینیستی در غرب و جریان فکری نواعتزال و روشنفکری در جوامع اسلامی به عنوان برخی از زمینههای وجودی معرفتی و تفاوتهای حقوقی زن و مرد در قوانین ایران به عنوان زمینههای وجود غیرمعرفتی این جهان اجتماعی در ایران بودند.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
ابراهیم خانی
چکیده
در این مقاله به روش دلالت پژوهشی، کارآمدی الگوی «اسفار اربعه» بهعنوان یک الگوی روشی نوین در فلسفۀ علم و فلسفۀ علوم اجتماعی نمایش داده میشود. بهمنظور تحقق این هدف، پس از روشنکردن معنای اسفار اربعه در عرفان اسلامی، در گام اول اثبات شده است که «اسفار اربعه» یک الگوی فراگیر شناختی است و منحصر در مباحث سلوکی و عرفانی نیست. ...
بیشتر
در این مقاله به روش دلالت پژوهشی، کارآمدی الگوی «اسفار اربعه» بهعنوان یک الگوی روشی نوین در فلسفۀ علم و فلسفۀ علوم اجتماعی نمایش داده میشود. بهمنظور تحقق این هدف، پس از روشنکردن معنای اسفار اربعه در عرفان اسلامی، در گام اول اثبات شده است که «اسفار اربعه» یک الگوی فراگیر شناختی است و منحصر در مباحث سلوکی و عرفانی نیست. برای تحقق این گام با تشریح و نقد انواع کنشهای عقلانیت، نشان داده شده که بهترتیب انواع کنشهای عقل تحلیلی، ذاتیاب، کلییاب، توصیفی و ترکیبی با مراحل چهارگانۀ اسفار اربعه مطابقت روشی دارند. درنتیجه میتوان از الگوی «اسفار اربعۀ اندیشه» بهعنوان نظریهای نوین در حوزۀ مباحث معرفتشناسی یاد کرد. پس از تحقق این گام، برای نشاندادن کارآمدی این الگو در حوزۀ فلسفۀ علوم اجتماعی، به بازخوانی برخی از مشهورترین نظریات جامعهشناسی در قالب سفرهای چهارگانۀ این الگو پرداخته شده تا روشن شود علیرغم تفاوتهای بسیار زیاد روشی و مبنایی میان این اندیشمندان میتوان مراحل اندیشهورزی آنها را در قالب منطق اسفار اربعه جایابی کرد؛ ایدهای که در صورت پیگیری تفصیلی آن و مقایسۀ دقیق انواع نظریات براساس آن میتوان به الگوی جدید و منسجمی برای عرضه و مقایسۀ انواع نظریات علوم اجتماعی دست یافت.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
مهدی حسین زاده یزدی
چکیده
آنچه را علم مینامیم، ساحتهای گوناگونی را در بر میگیرد. تفاوت میان علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی خود را در ساحتهای مختلف علوم نشان میدهد. برای درک دقیق و عمیق این تفاوتها باید همۀ ساحتهای علم را بررسی کرد و تمایزها را بهدقت نشان داد. توجه به یک یا چند ساحت علم و رهاکردن دیگر ساحتها، ما را از فهم تمایزها بازمیدارد ...
بیشتر
آنچه را علم مینامیم، ساحتهای گوناگونی را در بر میگیرد. تفاوت میان علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی خود را در ساحتهای مختلف علوم نشان میدهد. برای درک دقیق و عمیق این تفاوتها باید همۀ ساحتهای علم را بررسی کرد و تمایزها را بهدقت نشان داد. توجه به یک یا چند ساحت علم و رهاکردن دیگر ساحتها، ما را از فهم تمایزها بازمیدارد و راه را بر سامان و پیشرفت علمیِ متفاوت میبندد. در علوم گوناگون، با تأمل و از راه استقرا، دستکم 12 ساحت را میتوان برشمرد: توصیف، کشف، توجیه (روش)، پذیرش فرضیه، تفهّم، تبیین، پیشبینی، ابژه، کاربرد، توصیه یا تجویز و مفاهیم. این نوشتار، با تمرکز بر ساحت مفهوم، به این مسئله میپردازد که تفاوت میان علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی در ساحت مفاهیم چیست؟ یافتههای پژوهش بیانگر این هستند که تمایز مفاهیم در علوم اجتماعی اسلامی و علوم اجتماعی غربی به تمایز در مبانی و جهانبینی این دو برمیگردد، چهآنکه عالَم از دریچۀ مفاهیم خود را فهمپذیر میکند. علوم مختلف عالَم خویش را از روزنۀ مفاهیم و با نظریات گوناگونی که از آن مفاهیم سامان یافته است، به تصویر میکشند و مقولهبندی میکنند. در علوم اجتماعی اسلامی مفاهیم برساختی نیستند ازاینرو بار ارزشی خاص خود را دارند و کشف معنای مفاهیم در مواجهه با علوم اجتماعی غربی جز از راه اجتهاد امکانپذیر نیست.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
هدی صادق زادگان؛ نفیسه آذربایجانی
چکیده
عدالت جنسیتی ازمنظر نگرش اسلامی، در سالیان متمادی مورد بررسی بوده اما همچنان نقاط نامشخص زیادی از نظرتا عمل در آن وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر بر آن شده تا با روش اجتهادی و به کمک تکنیک کدگذاری، این موضوع را در منظومه فکری آیتاللهخامنهای از ابتدای رهبری تا سال 1403 مورد بررسی قرار دهد. در این روش، کدِ پایه بر اساس بررسی انواع دلالت ...
بیشتر
عدالت جنسیتی ازمنظر نگرش اسلامی، در سالیان متمادی مورد بررسی بوده اما همچنان نقاط نامشخص زیادی از نظرتا عمل در آن وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر بر آن شده تا با روش اجتهادی و به کمک تکنیک کدگذاری، این موضوع را در منظومه فکری آیتاللهخامنهای از ابتدای رهبری تا سال 1403 مورد بررسی قرار دهد. در این روش، کدِ پایه بر اساس بررسی انواع دلالت کلامیِ بیانات استخراج شده و سپس در مرحله مقولهبندی نسبت میان کدها (مطلق و مقید، عام و خاص و غیره)، سیاق و مخاطب کلام، مورد بررسی قرار گرفته است. در منظومه فکری رهبر انقلاب، عدالت به معنای ترکیبیِ برابری حقوق زن و مرد مبتنیبر اشتراکات انسانی، و نابرابری مبتنیبر افتراقات جنسیتی بیان میشود؛ دراین نگرش، برخی از مصادیق حقوقِ برابر و متفاوت زنان با مردان و مصادیق ظلم به زن و بازتعریف برخی از مصادیق حقوق و جزئیاتش و نیز بررسی نسبت میان حقوق مختلف بانوان مشاهده میشود. در این میان، حق کرامت، که خود شامل حقوقی چون زیستعفیفانه و زیستآرمانی است و در دو قسم خانوادگی و اجتماعی است، در رأس حقوق بانوان است. پژوهش حاضر، الگوی سیاستی مستخرج از منظومه فکری رهبری مبتنی بر مبانی نظری را در چند بُعد ویژگیها (شامل الگوی مبتنی بر اهداف اسلامی و عقلانیت، مستمر، عمیق و بهدور از شتابزدگی و مبتنی بر نگرش تهاجمی به غرب و نگرش سیستمی)، بازیگران اصلی تحقق سیاست عدالت جنسیتی (بانوان بازیگر محوری)، اولویتهای حقوقی زنان و راهبردها (شامل فرهنگسازی، اصلاح و تدوین قوانین حمایتی و سخت و شکلگیری نهضت دفاع از بانوان با رکنیت عفاف و شعارسازی صحیح) تبیین نموده که با نظر به این الگو میتوان سیاستگذاریهای مرتبط با بحث عدالت جنسیتی را بازخوانی، اصلاح و تدوین کرد.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
عرفان گلینی حسنیپور؛ ابراهیم راستیان
چکیده
امروزه با توجه به بسیاری از مسائل بنیادین علوم اجتماعی که حول دوگانگی برساخت ـ واقعیت به وجود آمدهاند، شاهد طیف گستردهای از نظریات پیرامون ماهیت ساختار اجتماعی هستیم، بهگونهای که از یک سو واقعگرایانی نظیر دورکیم، ساختار اجتماعی را واقعیتی عینی و مسلط بر عاملیتهای انسانی برشمرده که بایستی تحت ضوابط خاصی کشف شوند و در سوی ...
بیشتر
امروزه با توجه به بسیاری از مسائل بنیادین علوم اجتماعی که حول دوگانگی برساخت ـ واقعیت به وجود آمدهاند، شاهد طیف گستردهای از نظریات پیرامون ماهیت ساختار اجتماعی هستیم، بهگونهای که از یک سو واقعگرایانی نظیر دورکیم، ساختار اجتماعی را واقعیتی عینی و مسلط بر عاملیتهای انسانی برشمرده که بایستی تحت ضوابط خاصی کشف شوند و در سوی دیگر برساختگرایانی چون برگر و لاکمن، ساختار اجتماعی را برساختهای اجتماعی دانستهاند که انسانها بنا بر قرارداد خاص خود، آن را ایجاد کردهاند. در سنت پژوهشی فلسفه اسلامی، سیدمحمدحسین طباطبایی نیز برای فهم ماهیت ساختار اجتماعی، نظریهای را تحت عنوان «اعتباریات» ارائه کرده که بهرغم تأکید بر اعتبار ساختار اجتماعی (نه کشف و نه ساخت)، این موضوع را تبیین مینماید. در پژوهش حاضر، نخست مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین مبانی معرفتی دیدگاه دورکیم، بهعنوان برجستهترین نماینده واقعگرایی و دیدگاه برگر و لاکمن، بهعنوان شاخصترین نمایندگان برساختگرایی، پرداخته خواهد شد. در پایان، با بهرهگیری از رهیافت تطبیقی و بهرهمندی از ظرفیت نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نشان داده خواهد شد که ساختارهای اجتماعی، اعتباریاتی بعد از اجتماع هستند که در خلال یک فرایند تدریجی و با تعیین محدودهای مشخص از نقشها و روابط اجتماعی، کنشهای عاملیتهای انسانی را در جهت میل به اهداف و غایات مطلوبشان کنترل و اداره مینماید.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
سید محمد صادق پوریزدان پرست؛ حمیدرضا صارمی؛ سید علی صفوی
چکیده
شهر مطلوب محکی برای آشکارساختن نارساییها و نارواییهای وضع موجود به قصد انتقاد از نظام مستقر و حرکت به سمت وضع مطلوب است. شهر مطلوب، راه به افقی بلند داشته؛ لذا تبیین این شهر با نگاه صرفاً دنیوی امکانپذیر نیست. گفتار امامان معصوم (ع) برخاسته از دو معیار عقل و شرع بوده و از این دریچه میتوان به واقعیتهای موجود در جهان و جامعه خود ...
بیشتر
شهر مطلوب محکی برای آشکارساختن نارساییها و نارواییهای وضع موجود به قصد انتقاد از نظام مستقر و حرکت به سمت وضع مطلوب است. شهر مطلوب، راه به افقی بلند داشته؛ لذا تبیین این شهر با نگاه صرفاً دنیوی امکانپذیر نیست. گفتار امامان معصوم (ع) برخاسته از دو معیار عقل و شرع بوده و از این دریچه میتوان به واقعیتهای موجود در جهان و جامعه خود نگاه کرده، بسیاری از حقایق را دریافته و در نهایت علاج دردها را در آن، بدون انتظار پیامدهای منفی و آسیبهای دیدگاههای کنونی، پیدا کرد. در پژوهش جاری هدف آن است که ارتباطات انسانی به طور خاص ارتباطات اجتماعی و اقتصادی، بهعنوان یکی از ابعاد سهگانه اصلی شهر مطلوب بر اساس هشت مبنای استخراج شده در پژوهشهای قبلی، مورد مداقه قرار گیرد؛ لذا با گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و توصیف و تحلیل محتوای آنها، ابتدا به بررسی، سپس به کشف دیدگاه امام علی (ع) در خصوص ویژگیهای ارتباطات انسانی در شهر مطلوب پرداخته خواهد شد. برای این هدف، روش پژوهش حاضر، تلفیقی از روشهای تحلیل متن و محتوای کیفی و فراتحلیل است. در نهایت بارزههای هر یک از هشت مبنای اصلی در شهر مطلوب شامل توحید و خدامحوری، عدالت، حیات، کرامت انسان، امنیت، آزادی اصیل انسان، نظم و مالکیت در ارتباطات اجتماعی و اقتصادی اهل شهر ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که مقصد و هدف ارتباطات انسانی، خداگرایی و آخرتگرایی بوده و حقوق انسانها در امتداد حقوق الهی تعریف و پاسداشت حقوق خداوند، از مجرای پاسداشت حقوق مردم صورت میگیرد.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
حسین بستان نجفی
چکیده
تبیینهای علّی در علوم اجتماعی متشکل از سه عنصر اصلیاند: متغیر مستقل، متغیر وابسته و رابطه میان آنها که در قالب سازوکار علّی بیان میشود و توضیح سازوکارهای علّی، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل میانجی میان متغیر مستقل و متغیر وابسته است. هدف این مقاله، برقراری پیوند میان مضامین قرآنی و ادبیات سازوکاریابی پیرامون یک فرضیه مشخص ...
بیشتر
تبیینهای علّی در علوم اجتماعی متشکل از سه عنصر اصلیاند: متغیر مستقل، متغیر وابسته و رابطه میان آنها که در قالب سازوکار علّی بیان میشود و توضیح سازوکارهای علّی، منوط به شناسایی و تحلیل عوامل میانجی میان متغیر مستقل و متغیر وابسته است. هدف این مقاله، برقراری پیوند میان مضامین قرآنی و ادبیات سازوکاریابی پیرامون یک فرضیه مشخص است. بدین منظور، بر مبنای ارتباط تنگاتنگ میان دو مفهوم گناه و آسیب اجتماعی، گزاره بیانگر تأثیر دنیادوستی بر گناه در کانون توجه قرار گرفته و با جستوجو در آیات قرآن کریم و با بهرگیری از فنون روش تحلیل محتوای کیفی عرفی کوشش شده است چهارچوب جامعی از عوامل میانجی میان دنیادوستی و گناه، شامل متغیرهای کنشی، انگیزشی و ساختاری تدوین شود، چهارچوب جامعی که میتواند در تبیین بسیاری از آسیبهای اجتماعی از طریق ربط دادن متغیرهای مستقل و وابسته به کار آید. در این راستا بالغ بر 600 عامل گوناگون کدگذاری شدند که پس از حذف موارد مشابه، میان دو دسته از عوامل میانجی تفکیک شد: عواملی که اثرگذاری آنها به گناه خاصی اختصاص دارد و عواملی که دامنه تأثیرشان شامل گناهان مختلف میشود. با توجه به گستردگی عوامل دسته اول، از طرح آنها در این بحث صرفنظر و تنها بر عوامل دسته دوم تمرکز شد که شامل حدوداً 150 عامل میانجی بودند.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
سید هادی ساجدی
چکیده
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداولترین رفتارهای جاری در میان انسانهاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی میپردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی ...
بیشتر
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداولترین رفتارهای جاری در میان انسانهاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی میپردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی نیست، لکن با هدف هدایت انسانها و حاوی الگویی از کنش اجتماعی برای مؤمنان و باورمندان است. لذا این مقاله بر اساس روش عقلی ـ کلامی بهدنبال استخراج نظام ابراز احساسات الهی است تا بهعنوان الگویی برای کنش اجتماعی باورمندان مورد استفاده و الهامگیری مؤمنان قرار گیرد. از نوآوریهای مقاله ارائه یک دستهبندی جامع از انواع احساساتی است که در قرآن کریم در دو دسته احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند ابراز شده است. در تحلیل اجتماعی کنش انسان باورمند با استفاده از الگوی چهارگانه ماکس وبر، استدلال میشود که هیچ یک از کنشهای عاطفی، سنتی، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف روایتگر کنش اجتماعی انسان باورمند نیست. مقاله به این نتیجه ختم میگردد که کنش اجتماعی انسان باورمند را باید از سنخ «کنش معطوف به ارزش بر اساس عقلانیت متعالی» با ویژگیهای خاص خود قلمداد کرد.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
هادی موسوی
چکیده
دانش اجتماعی که در دوره اسلامی شکل گرفته، در بخش مهمی از خود، تحت عنوان حکمت عملی شناخته شده است، آن نظامی از دانش که قانونها، نظریات و مفاهیم ویژهای برای شناخت اجتماعی فراهم ساخته است. شناخت این عناصر میتواند مسیر فهم زبان این دانش باشد. از جمله این نظریات، تفاسیر متعدد از اصلی است تحت عنوان «ترکیب» که با نظریههای مختلفی ...
بیشتر
دانش اجتماعی که در دوره اسلامی شکل گرفته، در بخش مهمی از خود، تحت عنوان حکمت عملی شناخته شده است، آن نظامی از دانش که قانونها، نظریات و مفاهیم ویژهای برای شناخت اجتماعی فراهم ساخته است. شناخت این عناصر میتواند مسیر فهم زبان این دانش باشد. از جمله این نظریات، تفاسیر متعدد از اصلی است تحت عنوان «ترکیب» که با نظریههای مختلفی تفسیر شده است. ترکیب بهعنوان اصلی متافیزیکی توانایی تفسیر اجزاء و عناصر مختلف طبیعیاتی و مابعدطبیعی را داراست. نمونهای از این ترکیبها در جهان انسان تحت عنوان جامعه شکل میگیرد. در این راستا با یک نگاه تحلیلی-تاریخی فرایند شکلگیری تفاسیر مختلف از نظریه ترکیب در خصوص واقعیت اجتماعی را بازخوانی کردهایم و در نهایت دیدگاهی ابداعی در تبیین چیستیِ جامعه با استفاده از ترکیب اتحادی ماده و صورت در حکمت نظری و ترکیب انضمامی ماده و صورت در حکمت عملی ارائه شده است. در نتیجه ترکیب انضمامی آن، تفسیری از اصل ترکیب خواهد بود که تبیین هویت جامعه را عهدهدار میشود. در یک توسعه نظری دیگر که با نظریه اعتباریات علامه طباطبایی در تبیین هویات اجتماعی پدید آمده، ترکیب انضمامی پیوند ویژهای با اعتباریات برقرار میکند. در نهایت، آن نظام عامی که بتواند مفاهیم و نظریات علوم اجتماعی دوره اسلامی را بیان کند، حکمت عملی آن دوره خواهد بود.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
غلامعلی سلیمانی
چکیده
سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا میتوان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همانطور که در سیاست به معنای جدید طرح میشود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهانبینی اسلامی بر چه بنیادهای ...
بیشتر
سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا میتوان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همانطور که در سیاست به معنای جدید طرح میشود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهانبینی اسلامی بر چه بنیادهای نظری یا متافیزیکی استوار است؟ به نظر میرسد برای پاسخ به این پرسش مهم باید ابتدا به سراغ تقسیمبندیهای اولیه از دانش در بین مسلمین یعنی حکمت نظری و عملی رفت. با بررسی سیر دانش از این منظر و ارتباط میان این دو میتوان گفت «فلسفه به معنای خاص» یا «الهیات»، آبشخور اصلی گزارههای متافیزیکی مؤثر بر سیاست در جهانبینی اسلامی است، گزارههایی که به یک معنا ماهیت متفاوتی به سیاست در جهانبینی اسلامی بخشیده است.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
ابراهیم خانی
چکیده
هدف از این مقاله، تبیین معنای دقیق هستیشناسی حیاتهای اجتماعی و اثبات ضرورت و مزیت جایابی این موضوع در منظومۀ مباحث حکمت اسلامی برای شناخت بهتر قوس نزول و صعود آفرینش از منظر فلسفی است. به این منظور و با روشی فلسفی-تحلیلی، ابتدا امکان جایابی این مسئله براساس موضوع و روش فلسفۀ اسلامی تحلیل و بررسی میشود و نشان داده میشود که «هستیشناسی» ...
بیشتر
هدف از این مقاله، تبیین معنای دقیق هستیشناسی حیاتهای اجتماعی و اثبات ضرورت و مزیت جایابی این موضوع در منظومۀ مباحث حکمت اسلامی برای شناخت بهتر قوس نزول و صعود آفرینش از منظر فلسفی است. به این منظور و با روشی فلسفی-تحلیلی، ابتدا امکان جایابی این مسئله براساس موضوع و روش فلسفۀ اسلامی تحلیل و بررسی میشود و نشان داده میشود که «هستیشناسی» هر موضوعی از جمله حیاتهای اجتماعی در حیطۀ مسائل فلسفۀ اولی است. به این ترتیب فراتر از امکان، این وظیفۀ فیلسوف است که درمورد جامعه از منظر هستیشناختی اعلام موضع کند. همچنین اهمیت و لزوم فعلیت این مبحث از بعد تأثیر آن در تعیین الگوهای کلان روشی در علوم اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد. در گام پایانی، با تشریح جایگاه هستیشناسانۀ حیاتهای اجتماعی در قوس نزول و صعود آفرینش روشن میشود که شناخت این دو قوس آفرینش بدون هستیشناسی حیاتهای اجتماعی دچار نواقص عمدهای بهلحاظ فلسفی است. در مقابل با جایابی این مبحث در منظومۀ قواعد حکمی میتوان به خوانشهای نوینی از برخی از قواعد حکمی با رویکرد اصالت جمعی دست یافت. امکان تبیین حرکت جوهری حیاتهای اجتماعی و پرداختن به موضوع فلسفۀ تاریخ در متن مباحث فلسفی، از مزایای این نگرش در چینش و طرح قواعد حکمی است.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
محسن لبخندق
چکیده
ذیل حکمت متعالیه و با تکیه بر «نظریۀ فرهنگی صدرایی» میتوان به روش قیاسی-برهانی، چگونگی ترابط فرهنگ و جهان طبیعت را تحت ربوبیت الهی تبیین کرد و الگویی برای تبیین تحولات فرهنگی از این مسیر ارائه داد. براساس «نظریۀ فرهنگی صدرایی»، فرهنگ یک جوهر معنایی است؛ بنابراین در تبیین ابعاد ترابط فرهنگ و طبیعت، این پرسش مطرح میشود ...
بیشتر
ذیل حکمت متعالیه و با تکیه بر «نظریۀ فرهنگی صدرایی» میتوان به روش قیاسی-برهانی، چگونگی ترابط فرهنگ و جهان طبیعت را تحت ربوبیت الهی تبیین کرد و الگویی برای تبیین تحولات فرهنگی از این مسیر ارائه داد. براساس «نظریۀ فرهنگی صدرایی»، فرهنگ یک جوهر معنایی است؛ بنابراین در تبیین ابعاد ترابط فرهنگ و طبیعت، این پرسش مطرح میشود که ترابط انسان، جامعه و طبیعت، چه نقشی در انسداد یا انفتاح معنایی جوامع و شکلگیری فرهنگهای مختلف دارد و این تحولات معنایی چه بازتابی در جهان طبیعت مییابد. این مسیر نظری روشن خواهد کرد که تأثیرپذیری فرهنگ از جهان طبیعت به دو سنخ «تکوینی و غیرارادی» و «آگاهانه و همراه با قصد و ارادۀ انسانها» قابلتقسیم و ذیل عنوان «سایۀ جهان طبیعت بر فرهنگ» قابلبررسی است. «بازتاب تکوینی و غیرارادی جهان طبیعت در فرهنگها» در سه سرفصل «بذل و کتمان معنا از سوی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ»، «قهر و مهر عملی جهان طبیعت در ترابط با فرهنگ» و «امتداد اقلیم در فرهنگ» قابلتبیین است و بازتولید آگاهانۀ جهان طبیعت در متن فرهنگ، ذیل دو سرفصل «تفسیر و نمادسازی (معنابخشی ملهم از جهان طبیعت)» و «بازآفرینی فرهنگی صور محسوس مقتبس از جهان طبیعت (صورتگری به معانی)» تبیین میشود. تغییراتی نیز که از مسیر فرهنگ در جهان طبیعت ایجاد میشود، ذیل عنوان «سایۀ فرهنگ بر جهان طبیعت» قابلبررسی و ذیل دو عنوان «انعکاس فرهنگ در باطن طبیعت» و «انعکاس فرهنگ در کالبد طبیعت» قابلواکاوی است.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
حسین قلی پور؛ مرتضی جوانعلی آذر؛ سید مجتبی امامی
چکیده
پژوهشهای انجامشده در حوزه «سیاست علم»، گاه، خصلتی تجربی داشته و نسبت بین متغیرها را کاوش و گزارش کردهاند. گاه خصلتی نظری داشته و مبتنی بر مبانی فکری، پاسخهایی را به پرسشهای حوزه سیاست علم، دادهاند. در اینمیان، بررسی اندیشه اسلامی در خصوص علم، موضوعی است که نیازمند واکاوی علمی است. اندیشه اسلامی ضمن تأکید فراوان بر ...
بیشتر
پژوهشهای انجامشده در حوزه «سیاست علم»، گاه، خصلتی تجربی داشته و نسبت بین متغیرها را کاوش و گزارش کردهاند. گاه خصلتی نظری داشته و مبتنی بر مبانی فکری، پاسخهایی را به پرسشهای حوزه سیاست علم، دادهاند. در اینمیان، بررسی اندیشه اسلامی در خصوص علم، موضوعی است که نیازمند واکاوی علمی است. اندیشه اسلامی ضمن تأکید فراوان بر علم، نگاه ویژهای به آن دارد. از اینرو مسئله اساسی این است که علم در اندیشه اسلامی چگونه صورتبندی میشود؟ تا مبنای سیاست علم در کشور باشد. در این پژوهش، با مبنا قراردادن دیدگاههای سه متفکر (امام خمینی، شهید مطهری و آیتالله خامنهای) و با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد استقرایی-قیاسی، ابتدا تلاش شد دیدگاههای هر یک از این متفکرین، صورتبندی و در نهایت از طریق خوانش جمعی آنها، یک صورتبندی اسلامی از علم بهدست بیاید. ارائه تلقی معرفتشناسانه یکسان از علم، ذومراتب دانستن آن، تأکید بر استقلال، خودکفایی و اقتدارآفرینی علم به عنوان مبنا و غایت علم که منجر به ترسیم «مرجعیت فکری و علمی»، «نظام اقتصادی قوی» و «نظام سیاسی اجتماعی عزتمند» به عنوان ابعاد علم در حیات اجتماعی میشود، جنسیتبردار نبودن تحصیل علم، شریفدانستن علم و عدم واگذاری کامل آن به مناسبات بازار و مسئولدانستن حکومت دینی در قبال علم، تأکید بر اخلاق علم و پیشبرد توأمان تهذیب و تحصیل و در نهایت قائلشدن به ارتباطات حداکثری در مراودات علمی و بیمکان دانستن علم، از جمله مفاهیم و نقاط اشتراک متفکرین است که صورتبندی اسلامی علم را بهوجود آوردهاند.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
قاسم زائری؛ علی اسکندری نداف
چکیده
در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحبنظران علوم اجتماعی ایران در بازة زمانی پیشگفته، ...
بیشتر
در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحبنظران علوم اجتماعی ایران در بازة زمانی پیشگفته، به دسته بندی نظرات موافقین و مخالفین علم اجتماعی بومی در ایران بپردازد. مقاله نشان خواهد داد که دست کم سه رویکرد اصلی در مباحثة علم اجتماعی بومی در ایران قابل شناسایی است: رویکرد پوزیتیویستی، رویکرد قاره ای-پست مدرن، و رویکرد حکمت اسلامی. آنچه بین این سه رویکرد و نمایندگان آنها محل اجماع است، تاکید هر سه بر پرداختن علم اجتماعی و جامعه شناسی به مسائل و موضوعات خاصّ هر جامعه، و اهتمام خاص بودگی آن، از جمله خاص بودگی تاریخی و هویتی جامعة ایران است: گروه اول معتقدند اصول و مبانی نظری ثابت و جهانی متعلق به علم مدرن است و باید از این اصول برای شناخت و حل مسائل بومی جامعة ایران استفاده کرد؛ گروه دوم معتقدند که این اصول برای هر جامعه و فرهنگی متفاوت است، و شناخت جامعة ایران نیازمند شناسایی اصول و قواعد فرهنگی و تاریخی خاصّ این جامعه است؛ گروه سوم نیز هرچند همانند گروه اول به هویت جهانی علم باور دارند ولی بنیانهای نظری سکولار علم مدرن را خطا و غلط دانسته، و قائل به وجود مبانی بدیل متناسب با حکمت اسلامی برای دانش اجتماعی بومی هستند.
ایدههای نوین برای بازسازی علوم اجتماعی بر اساس منابع فکر اسلامی
آرش حسنپور؛ علی ربانی خوراسگانی
چکیده
پیگیری و نیل به تحقق یک جامعهی ایدئال و آرمانی و رقم زدن سعادت بشری نیز یکی از اهداف همیشگی رهبران و اندیشمندان در جوامع بشری از گذشته تا به امروز بوده است. موضوع محوری این مطالعه نیز شناساییِ چیستی و مؤلفههای جامعهی خوب در اندیشهی مفسران اجتماعی قرآن است. رویکرد این مطالعه از نوع مسئلهمحور بوده و در مواجهه با قرآن رویکرد ...
بیشتر
پیگیری و نیل به تحقق یک جامعهی ایدئال و آرمانی و رقم زدن سعادت بشری نیز یکی از اهداف همیشگی رهبران و اندیشمندان در جوامع بشری از گذشته تا به امروز بوده است. موضوع محوری این مطالعه نیز شناساییِ چیستی و مؤلفههای جامعهی خوب در اندیشهی مفسران اجتماعی قرآن است. رویکرد این مطالعه از نوع مسئلهمحور بوده و در مواجهه با قرآن رویکرد تفسیر اجتماعی را پی گرفتهایم. این مطالعه با اهتمام به هستیشناسی دینی - اجتماعی و با محوریت نظریهی توحیدی و فطرت و استفاده از رویکرد فراترکیب بدین نتیجه رسیده است که یک جامعهی خوب در اندیشه مفسرین اجتماعی قرآن از سه رکن فرد صالح یا انسان کامل الهی، اُمِت وسط و حکومتِ الهیِ معقول مبتنی بر ولایتفقیه تشکیلشده است. همچنین نتایج کدگذاری این مطالعه گویای آن است که جامعهی خوب اسلامی واجد مؤلفههایی مانند توحید باوری، آزادی، عملِ صالح (حَسَن)، نظارت و ایمانِ متعهدانه، عدالت و برابری، اعتماد، وحدت و برادری، نظم و قانونگرایی، برقراری حکومت ولایتفقیه و مشارکت و مردمسالاری دینی است. مدل جامعهی خوب اسلامی بر انواع رابطه میان انسان و خدا، انسان و خود، انسان و جامعه و انسان و حکومت اعتناء کرده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد ایدئولوژی جامعهی خوب اسلامی، ایدئولوژی است جمعگرا، خدامحور، کمالجو، وحدتگرا، نظارتی و مشارکتی. جامعهی خوب از منظر اسلام و قرآن، یک اُمت دینی خردمند، منسجم، پویا، متکامل و متعادل است که مسیر سعادت جویی را تا نیل به حیات طیبه میپیماید.