مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
قاسم زائری؛ زینب اعلمی
چکیده
امام خمینی (ره) راهبری انقلاب اسلامی 1357 را به عهده داشت. او در بافت گفتمانیِ مواجهة تاریخی متجددین و متدینین با «سنت» با فراتر رفتن از جهتگیریهای «نفی سنت» و «بازگشت به سنت» از یک سو و «تکرار سنت» از سوی دیگر، جهتگیری «احیای سنت» را پایهریزی و تقویت کرد. وی همچنین از دوگانة توسعهای «سنت-تجدد» ...
بیشتر
امام خمینی (ره) راهبری انقلاب اسلامی 1357 را به عهده داشت. او در بافت گفتمانیِ مواجهة تاریخی متجددین و متدینین با «سنت» با فراتر رفتن از جهتگیریهای «نفی سنت» و «بازگشت به سنت» از یک سو و «تکرار سنت» از سوی دیگر، جهتگیری «احیای سنت» را پایهریزی و تقویت کرد. وی همچنین از دوگانة توسعهای «سنت-تجدد» فراتر رفته و ضمن «نادیدهانگاری مثبت» غرب، منطق نقد درونی سنت را مورد توجه قرار داده است. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، امام خمینی (ره) به عنوان یک دیندار چه در مقام راهبری یک انقلاب سیاسی و اجتماعی بزرگ، و چه در مقام یک کنشگر معمولی زندگی روزمره، در بافتِ چندوجهی سنت عمل کرده است: نخست «سنت دینی» که خود به «سنت الهی- تکوینی (سنتالله)» و «سنت فقهی- تشریعی» تفکیکپذیر است، و دیگری «سنت زندگی» که به «سنت زندگی مسلمانان» (و تقسیمبندیهای خردتر «سنت تاریخی صدر اسلام» و «سنت اجتماعی مسلمین») و «سنت زندگی غیرمسلمین» (و تقسیمبندیهای خردتر «سنتهای باستانی و ادیان پیش از اسلام» و «سنت مستکبرین») تقسیمپذیر است. چنین تنوعی در درک از سنت، ضمن اینکه تجدد را نه بهعنوان امری مستقل بلکه بهعنوان یکی از اشکال سنت زندگی لحاظ کرده و امام خمینی (ره) را از مشکلات بعدیِ درگیری نظری و عملی با تجدد مبرّا میکند، به وی اجازه میدهد بخشهایی از سنت را بهطور نامتقارنی با اتکاء به سایر بخشهای آن، مورد نقد و بازسازی قرار دهد.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
رسول صادقی
چکیده
ابنخلدون، بهعنوان سرشناسترین متفکر اجتماعی مسلمان، نقش مهمی در شکلگیری آرا و نظریههای جمعیتی دوران ماقبل مدرن داشته است. وی مباحث و دیدگاههای مهمی را دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه مطرح کرده است. ازاینرو، در مقالۀ حاضر ضمن مروری بر آرای جمعیتشناختی ابنخلدون، رویکرد وی دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه، بررسی شده است. بر اساس ...
بیشتر
ابنخلدون، بهعنوان سرشناسترین متفکر اجتماعی مسلمان، نقش مهمی در شکلگیری آرا و نظریههای جمعیتی دوران ماقبل مدرن داشته است. وی مباحث و دیدگاههای مهمی را دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه مطرح کرده است. ازاینرو، در مقالۀ حاضر ضمن مروری بر آرای جمعیتشناختی ابنخلدون، رویکرد وی دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه، بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ابن خلدون ضمن معرفی ابعاد و مؤلفههای رشد جمعیت و گذار جمعیتی در بستر توسعه، بر تعامل پویا بین جمعیت و توسعه تأکید داشته است. همچنین، از دیدگاه ابنخلدون تأثیر مثبت یا منفی رشد جمعیت بر توسعه و رفاه، به ساختار و کیفیت جمعیت و نیز شرایط ساختاری جامعه بستگی دارد. از اینرو، نظریۀ ابن خلدون دربارۀ توسعه، مبتنی بر نظریۀ جمعیتشناختی وی است. همچنین، ابنخلدون دیدگاهی چندبعدی در تحلیل رابطۀ جمعیت و توسعه داشته و نحوه و سازوکار شکلگیری این رابطه و خروجی آن را در ارتباط با مجموعهای از شرایط پیرامونی تبیین کرده است.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمدحسین بادامچی؛ حمید پارسانیا
چکیده
مهمترین مشکل در مطالعۀ فلسفۀ سیاسی فارابی، درک ماهیت معماگونه اندیشۀ اوست که از ترکیب فلسفۀ سیاسی یونانی، اندیشۀ ایرانشهری و آموزههای اسلامی به وجود آمده و به راحتی در سهگانۀ مشهور مستشرقین یعنی فلسفۀ سیاسی یونانی، شریعتنامههای فقهی و اندرزنامههای ایرانشهری نمیگنجد. در پژوهش حاضر، چارچوب کلی روایتهای ارائه شده دربارۀ ...
بیشتر
مهمترین مشکل در مطالعۀ فلسفۀ سیاسی فارابی، درک ماهیت معماگونه اندیشۀ اوست که از ترکیب فلسفۀ سیاسی یونانی، اندیشۀ ایرانشهری و آموزههای اسلامی به وجود آمده و به راحتی در سهگانۀ مشهور مستشرقین یعنی فلسفۀ سیاسی یونانی، شریعتنامههای فقهی و اندرزنامههای ایرانشهری نمیگنجد. در پژوهش حاضر، چارچوب کلی روایتهای ارائه شده دربارۀ فارابی به سه مقام توصیف (پرسشهای منبعیابی)، تفسیر (پرسشهای هویتیابی) و استنتاج (پرسشهای تمدنی) تقسیم شده است و با فرض اهمیت اساسی مقام دوم ادعا میگردد که مهمترین مسئله در تفسیر و هویتیابی اندیشۀ فارابی مسئلۀ «نحوۀ جمع عقل و وحی یا اسلام و فلسفۀ یونانی» نزد اوست. بر همین اساس ضمن نقد برخی گونهشناسیهای ارائه شده در تفسیر اندیشۀ فارابی، گونهشناسی چهارگانهای (فیلسوف نامسلمان/ متکلم نافیلسوف/ ملیگرای نامسلمان/ مؤسس فلسفۀ اسلامی) ارائه میگردد که سه نوع اول بر پایۀ امتناع فلسفی جمع عقل و دین و گونۀ آخر بر پایۀ امکان فلسفی جمع عقل و دین استوار است. در نهایت با ارزیابی نوشتههای سید جواد طباطبایی بر پایۀ این دستگاه مفهومی مشخص میشود ما در آثار وی نه با یک فارابی که با سه فارابی مواجهیم و وی به فراخور زمینه و فضای بحث، یکی از سه تفسیر اول و سه استنتاج تمدنی متعارض (ظهور مقطعی عصر اومانیسم اسلامی/ زوال تدریجی اندیشۀ سیاسی در ایران/ مقاومت و حفظ ایرانزمین در برابر تازیگری ایدئولوژیک) را دربارۀ فارابی ارائه کرده است که در نهایت به کاهش اعتبار علمی و واسازی وحدت روایی وی انجامیده است.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
فریبا شایگان
چکیده
وجود تنوع در تعاریف امنیت اجتماعی و تهدیدهای آن، بیانگر عدم وفاق دربارة این موضوع است که بخشی از آن ناشی از تأثیرپذیری این دیدگاهها از شرایط اجتماعی کشورهای مورد بررسی است. بنابراین گرچه توجه به دیدگاههای دیگران در پژوهشی علمی سودمند است، لکن برای کاربردی بودن آنها باید شرایط کشور و آرای اندیشمندان داخلی و نگاهی بومی را مورد ...
بیشتر
وجود تنوع در تعاریف امنیت اجتماعی و تهدیدهای آن، بیانگر عدم وفاق دربارة این موضوع است که بخشی از آن ناشی از تأثیرپذیری این دیدگاهها از شرایط اجتماعی کشورهای مورد بررسی است. بنابراین گرچه توجه به دیدگاههای دیگران در پژوهشی علمی سودمند است، لکن برای کاربردی بودن آنها باید شرایط کشور و آرای اندیشمندان داخلی و نگاهی بومی را مورد توجه قرار داد. در پژوهش حاضر بر مبنای این تفکر، دیدگاه یکی از متفکران مسلمان ایرانی یعنی حضرت آیهالله خامنهای دربارة تهدیدهای امنیت اجتماعی (که بسیار تحت تأثیر وضعیت بومی کشور است) مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار از روش کیفی و ابزار تحلیل محتوا استفاده گردید. در فرایند پژوهش به همه سخنان مقام معظم رهبری از آغاز ولایت یعنی سال 1368 تا 1390 مراجعه شد و تهدیدها استخراج و دستهبندی شد و در نهایت، نتایج به تأیید 36 نفر از نخبگان نظامی و امنیتی کشور رسید. بر اساس نتایج بررسی، تهدیدهای امنیت اجتماعی در ایران از دیدگاه رهبر شامل ایجاد فتنه و آشوب، تهدید و ارعاب، تبلیغات سوء دشمنان، ایجاد شبهه در عقاید جوانان، ایجاد تفرقۀ مذهبی، دخالت دشمنان در امور داخلی کشور، فساد اخلاقی و مالی، تفرقۀ قومی، قانونشکنی، ناامنی محیط اجتماعی، شیوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه و عدم اشتغال جوانان است.
مقاله پژوهشی
مهدی حسین زاده یزدی؛ حمیده سادات حسینی روحانی
چکیده
علوم اجتماعی، به مثابة علومی که با محوریت ابعاد اجتماعی زندگی انسان سامان گرفته است، مانند سایر دانشهای بشری تحت تأثیر مبانی فلسفی و نیز پیشفرضهای گوناگونی است. بررسی مبانی انسانشناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت، با توجه به وابستگی آنها به دو جریان بزرگ فکری و فرهنگی در غرب و شرق عالَم، امکان ...
بیشتر
علوم اجتماعی، به مثابة علومی که با محوریت ابعاد اجتماعی زندگی انسان سامان گرفته است، مانند سایر دانشهای بشری تحت تأثیر مبانی فلسفی و نیز پیشفرضهای گوناگونی است. بررسی مبانی انسانشناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت، با توجه به وابستگی آنها به دو جریان بزرگ فکری و فرهنگی در غرب و شرق عالَم، امکان شکلگیری دو صورت متفاوت از علوم اجتماعی و مقایسۀ آنها را فراهم میکند. در واقع، بدون رویارویی صورتهای گوناگون ممکن علوم اجتماعی، تصور دقیقی از ظرفیتها و محدودیتهای این علوم شکل نخواهد گرفت و به سرگردانی پژوهشگران این عرصه در تعیین جهت پژوهشها و مسائل این علوم منجر خواهد شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش اسنادی، شرحی از آرای انسانشناختی شهید مطهری و کانت ارائه شود و تأثیر آن بر علوم اجتماعی برخاسته از این دو دیدگاه فکری بررسی شود. ظاهراً علوم اجتماعی تحت تأثیر آرای انسانشناختی کانت، محدود به امکانهای پوزیتیویستی و در دایرۀ ظرفیتهای انسانشناسی تجربی سامان مییابد؛ اما علوم اجتماعی برخاسته از نظام فکری- فلسفی شهید مطهری، گسترۀ ابعاد مادی و مجرد انسان و عرصۀ اجتماعی زندگی او را به صورت توأم دربرمیگیرد.
مقاله پژوهشی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
ایمان عرفان منش؛ غلام رضا جمشیدیها
چکیده
در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد نظری روششناسی بنیادین، روش تحقیق اسنادی و با نگرشی تفسیری و اکتشافی، محدوده و برخی از شاخصههای رئالیسم علمی مندرج در معرفت اجتماعی سید جمالالدین اسدآبادی شناسایی شده است. سید جمالالدین با استفاده از بینش هرمنوتیکی و بر اساس مفاهیم قرآنی از جمله عقل، علم و جهاد تلاش کرده است ظرفیت معرفت دینی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد نظری روششناسی بنیادین، روش تحقیق اسنادی و با نگرشی تفسیری و اکتشافی، محدوده و برخی از شاخصههای رئالیسم علمی مندرج در معرفت اجتماعی سید جمالالدین اسدآبادی شناسایی شده است. سید جمالالدین با استفاده از بینش هرمنوتیکی و بر اساس مفاهیم قرآنی از جمله عقل، علم و جهاد تلاش کرده است ظرفیت معرفت دینی را در جهان مدرن آشکار کند. قرین بودن علم و دین یکی از اصول معرفتشناختی اوست. به اعتقاد سید جمالالدین، ضرورت کاربردیسازی علوم اسلامی و توجه مسلمانان به سایر روشهای علمی از جمله روشهای مکتب اثباتی میتواند در تقویت بُعد معرفتی و علمی کشورهای اسلامی و در نتیجه، احیای مجدد تمدن اسلامی سهم مهمی داشته باشد. به نظر میرسد در پرتو منطق روششناختی و معرفتشناختی سید جمالالدین، نوعی توصیه به مؤلفههای پارادایمی رئالیسم علمی میتواند در بهکارگیری معرفت دینی و قرآنی در کنار سایر روشهای علمی و تجربی مدرن سودمند باشد. همچنین از جمله ویژگیهای عملی معرفت اجتماعی سید جمالالدین، روحیۀ عملگرایی و پراکسیس (عقیده و جهاد) است.
مقاله پژوهشی
علی فتوتیان؛ سید سعید زاهد زاهدانی
چکیده
در پژوهش حاضر برای ارائۀ الگوی نظری- عملی زاهد در زمینۀ آزادی بر اساس دیدگاه اسلام تلاش شده است. سپس نحوة جاری شدن آزادی بر اساس این الگوی عملی در جامعۀ اسلامی بررسی شده و در نهایت تفاوت این نوع نگاه با مفهوم آزادی در جامعۀ سکولار غربی تبیین شده است. بدین منظور چیستی مسئلة نظری، اجتماعی و فرهنگی آزادی بر مبنای دیدگاه زاهد بیان شده و در ...
بیشتر
در پژوهش حاضر برای ارائۀ الگوی نظری- عملی زاهد در زمینۀ آزادی بر اساس دیدگاه اسلام تلاش شده است. سپس نحوة جاری شدن آزادی بر اساس این الگوی عملی در جامعۀ اسلامی بررسی شده و در نهایت تفاوت این نوع نگاه با مفهوم آزادی در جامعۀ سکولار غربی تبیین شده است. بدین منظور چیستی مسئلة نظری، اجتماعی و فرهنگی آزادی بر مبنای دیدگاه زاهد بیان شده و در ادامه با استفاده از الگوی نظری و عملی مذکور، چیستی و چگونگی عملیاتی شدن آزادی در فرد و جامعه بررسی شده است. در ادامه برای درک بهتر آزادی در جامعة اسلامی، این موضوع در جوامع اسلامی و سکولار مقایسه شده است. پژوهش حاضر از نوع اسنادی است و با استفاده از فن تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، با توجه به ارزشهای اسلامی، آزادی در وهلۀ اول مفهومی فرهنگی و چندلایه است. دوم اینکه آزادی زمانی در فرد شکل میگیرد که او خود را از قیدهای غیرفطری رها و در زمینۀ اجتماعی در مقابل قیود غیرفطری تحمیلی ایستادگی کند. ایستادگی او دو جنبۀ فردی و اجتماعی دارد: اول اینکه، وی اجازه ندهد قیود از درون و بیرون او را محدود کنند و دوم اینکه به اصلاح جامعه بپردازد تا این قیدها همنوعان او را محدود ننماید. بر مصلحان آزادیخواه اجتماعی است که نظام اجتماعی را بهگونهای تنظیم کنند که افراد از قیود غیرفطری رها و به سوی رفع نیازهای فطری هدایت شوند. در جوامع سکولار با احترام به حق مالکیت فردی، آزادی بیشتر شامل حال کسانی است که از ثروت و مکنت بیشتری برخوردارند.