نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران
2 کارشناس ارشد علوم اجتماعی دانشگاه تهران
چکیده
امام خمینی (ره) راهبری انقلاب اسلامی 1357 را به عهده داشت. او در بافت گفتمانیِ مواجهة تاریخی متجددین و متدینین با «سنت» با فراتر رفتن از جهتگیریهای «نفی سنت» و «بازگشت به سنت» از یک سو و «تکرار سنت» از سوی دیگر، جهتگیری «احیای سنت» را پایهریزی و تقویت کرد. وی همچنین از دوگانة توسعهای «سنت-تجدد» فراتر رفته و ضمن «نادیدهانگاری مثبت» غرب، منطق نقد درونی سنت را مورد توجه قرار داده است. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، امام خمینی (ره) به عنوان یک دیندار چه در مقام راهبری یک انقلاب سیاسی و اجتماعی بزرگ، و چه در مقام یک کنشگر معمولی زندگی روزمره، در بافتِ چندوجهی سنت عمل کرده است: نخست «سنت دینی» که خود به «سنت الهی- تکوینی (سنتالله)» و «سنت فقهی- تشریعی» تفکیکپذیر است، و دیگری «سنت زندگی» که به «سنت زندگی مسلمانان» (و تقسیمبندیهای خردتر «سنت تاریخی صدر اسلام» و «سنت اجتماعی مسلمین») و «سنت زندگی غیرمسلمین» (و تقسیمبندیهای خردتر «سنتهای باستانی و ادیان پیش از اسلام» و «سنت مستکبرین») تقسیمپذیر است. چنین تنوعی در درک از سنت، ضمن اینکه تجدد را نه بهعنوان امری مستقل بلکه بهعنوان یکی از اشکال سنت زندگی لحاظ کرده و امام خمینی (ره) را از مشکلات بعدیِ درگیری نظری و عملی با تجدد مبرّا میکند، به وی اجازه میدهد بخشهایی از سنت را بهطور نامتقارنی با اتکاء به سایر بخشهای آن، مورد نقد و بازسازی قرار دهد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Conceptual Analysis of "Sunnah" (tradition) in Imam Khomeini's Thought
نویسندگان [English]
- Qasem zaeri 1
- Zeinab Aalami 2
1 . Assistant Professor of sociology, University of Tehran
2 M.A in Social Sciences, University of Tehran
چکیده [English]
Imam Khomeini was the leader of the Islamic revolution in 1979. In the discoursive context of the historical encounter of the modernists and the religious with Sunnah (Tradition), Imam Khomeini established and invigorated the orientation of "Sunnah Revival" going beyond the orientations of "Refusal of Sunnah" and "Return to Sunnah" on the one hand, and "Repetition of Sunnah" on the other hand. Also, he went beyond the developmental dualism of "Tradition-Modernity" and with "Positive ignorance" of the West, pursued the logic of internal criticism of sunnah. Imam Khomeini as a religious man (either in the leadership position of a great political-social revolution or in the position of an ordinary person in daily life) acted in the multiplexed context of Sunnah. This context comprises "religious tradition" and "life tradition". The former is dividable into "Divine-genetic tradition (SUNNAT-ALLAH)" and "Juridical-legislative tradition (FIQH)" and the latter is dividable into "the Muslim life tradition" (with subdivisions of "historical tradition of the beginning of Islamic era" and "the Muslim social tradition") and " the non-Muslim life tradition" (with subdivisions of "archaic tradition and pre-Islamic religions" and "the Arrogants tradition (MUSTAKBERIN)" ). Such various conceptions of Sunnah permit him to consider modernity not as a self-determining matter but as a variety of life tradition and to overcome the consequent problems of theoretical and practical involvement with modernity. By this multiplexed conceptions, Furthermore, he is able to criticize and reconstruct some aspects of Sunnah with reliance to the other aspects asymmetrically.
کلیدواژهها [English]
- Islamic Revolution
- Imam Khomeini
- Revived Islam
- Sunnah
- Religious Tradition
- Life Tradition
- Modernity