مقاله پژوهشی
علی ربانی خوراسگانی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی نظام مردم سالاری دینی از دیدگاه امام خمینی میپردازد و به دنبال ارائۀ مدل نظری بر اساس فرمایشات و آثار ایشان میباشد. در ابتدا، پس از بیان مسئله، پیشینۀ نظری مردم سالاری و رابطۀ آن با دین اسلام از منظر صاحبنظران خارجی و داخلی بررسی شده است. سپس روششناسی این پژوهش بر مبنای رویکرد نظریهپردازی داده بنیان توضیح ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی نظام مردم سالاری دینی از دیدگاه امام خمینی میپردازد و به دنبال ارائۀ مدل نظری بر اساس فرمایشات و آثار ایشان میباشد. در ابتدا، پس از بیان مسئله، پیشینۀ نظری مردم سالاری و رابطۀ آن با دین اسلام از منظر صاحبنظران خارجی و داخلی بررسی شده است. سپس روششناسی این پژوهش بر مبنای رویکرد نظریهپردازی داده بنیان توضیح داده شده و مراحل آن یعنی سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در نهایت دستیابی به مدل نظری بر اساس مقولههای به دست آمده انجام گرفته است. دادهکاوی این تحقیق با استفاده از نرمافزار صحیفۀ امام و بررسی کلیۀ تألیفات ایشان میباشد. مقولههای اصلی به دست آمده بر اساس تحلیل عبارتاند از: «رهبری ولایی»، «قانونگرایی»، «دولت اسلامی»، «حقوق مردم» و «آزادیهای مدنی»،«سیاست جهانی» و «مصلحت سنجی». مقولۀ مرکزی نظام سیاسی وظیفهگرا و تکلیفمدار میباشد.
در پایان، لگوی نظری مردمسالاری دینی از منظر امام خمینی(ره) بر اساس مقولات فوق ارائه میشود.
ایمان عرفان منش؛ حسین بستان
چکیده
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف ...
بیشتر
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف نمود. این مقاله تلاش میکند تا با استعانت از نظریۀ فطرت شهید مطهری و روش پژوهش اسنادی، مهمترین چالشهای آن ادعا را با فطرت و زیست مؤمنانه آشکار سازد. مدل بوردیو به دلیل اتخاذ موضع چشماندازگرایی بهنوعی نسبیانگاری در مقولههای فرهنگ، اخلاق و بسیاری از عوامل اجتماعی مانند جنسیت منتج شده است. جامعه و طبقه نیز مقدم بر فطرت انسانی و هویت اصیل او انگاشته شدهاند. همچنین، به دلیل قبول منطق منفعت، نمیتوان از مفاهیمی همچون سادهزیستی، قناعت، عزت نفس، خودِ واقعی، مرز میان امر حق و امر باطل و آزادی همراه با مسئولیتپذیری سراغی گرفت.
حمید پارسانیا؛ عبدالحسین کلانتری؛ محمدرضا روحانی
چکیده
نظریۀ فطرت در اندیشۀ متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمتمتعالیه با توجه به طرح قرآن ـ برهان ـ عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریۀ مذکور شدهاست. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی(ره) و استاد مطهری(ره) نظریۀ فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای ...
بیشتر
نظریۀ فطرت در اندیشۀ متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمتمتعالیه با توجه به طرح قرآن ـ برهان ـ عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریۀ مذکور شدهاست. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی(ره) و استاد مطهری(ره) نظریۀ فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای عرفانی حکمتمتعالیه مورد تحلیل قرار دادند. بدینمعنا فطرت بهلحاظ وجودی یکی از وجوه حقیقت محمدیه(ص) میباشد که خداوند آن را در نفوس جهت تکوین صبغۀ الهی قرار داده است؛ طبق تقریر علامه و مطهری، بهواسطۀ فطرت، شوق و عشق به کمال مطلق و مطلق کمال در ذات موجودات نهاده شده است. انسان بهواسطۀ قوۀ ناطقه، بالاترین مرتبه از فطرت را داراست تا حدی که میتواند با فطرت خویش به درجۀ اتحاد با حقیقت محمدیه(ص) نائل شود. از سویدیگر فطرت، نقش وجودی در فعل و فکرِ انسان و جامعه نیز دارد؛ چه اینکه هر کنش انسانی و اجتماعی مقرون به شوق به کمالات میباشد که در حاشیۀ فطرت پا به عرصۀ جهان اجتماعی نهاده و زیست جهان را شکل میدهد. پرسش مقاله این است که علامه و استاد مطهری با توجه به ظرفیتهای نظریِ حکمت متعالیه چگونه نسبت مبادی وجودشناختی فطرت را با ثمرات اجتماعی آن پیوند زدهاند؟ در این نوشتار از روششناسی بنیادین استفاده شده است؛ بنابراین مبنای نظری نوشتار متکی بر نظریۀ فطرت در حکمت متعالیه و چارچوب روشی آن، مبتنی بر روششناسی اجتهاد متوسط است که در پی یافتن مسیر تحلیلی علامه و استاد مطهری پیرامون سؤال فوق میباشد.
مقاله پژوهشی
نیره قوی
چکیده
از انقلاب اسلامی ایران تاکنون تحلیلهای بسیاری مبتنی بر نظریههای مختلف ارائه شده است. در این بین، عدهای در تحلیل انقلاب از نظریۀ «کاریزماتیک[1]» «ماکس وبر[2]» بهره گرفتهاند. برخی از گونههای تحلیل وبری از انقلاب اسلامی گویای این است که نظریۀ وبر به شکل انطباقی توان تحلیل انقلاب را دارد و مؤلفههای ...
بیشتر
از انقلاب اسلامی ایران تاکنون تحلیلهای بسیاری مبتنی بر نظریههای مختلف ارائه شده است. در این بین، عدهای در تحلیل انقلاب از نظریۀ «کاریزماتیک[1]» «ماکس وبر[2]» بهره گرفتهاند. برخی از گونههای تحلیل وبری از انقلاب اسلامی گویای این است که نظریۀ وبر به شکل انطباقی توان تحلیل انقلاب را دارد و مؤلفههای مورد نظر« وبر» اعم از شرایط رخداد جنبش، پیروی مردم و نقش رهبر کاریزما در هم عینیت یافته. پژوهش حاضر بهدنبال شناخت پیامدهای آسیبزایی است که اینگونه تحلیلها، از انقلاب، به دنبال داشته یا خواهد داشت مقصود از آسیب در این تحقیق، عوامل تأثیرگذاری است که موجب کندی دستیابی به اهداف و یا توقف و عدول از بسیاری آرمانهاست و انقلاب را از ماهیت اسلامی و مسیر اصلی خارج یا منحرف میکند. معیارهای شناخت انواع آسیبهای نظری و اجتماعی طی تحقیق دیدگاه امام خمینی، قانون اساسی و ارزشهای اسلامی و ظرفیتهای فقه شیعی است که در آسیبشناسی مورد استناد قرار گرفته است. یافتههای پژوهش آسیبهای نظری و عرصۀ اجتماعی بسیاری است که نمایانگر عدم انطباق مبانی و جهت مورد نظر وبر در جنبش کاریزمایی با انقلاب اسلامی است و در صورتیکه نظریۀ کاریزماتیک وبر مبنای تحلیل انقلاب اسلامی ایران قرار گیرد، انواع آسیبها که مهمترین آن طی پژوهش بر شمرده شده بر انقلاب عارض خواهد شد.
[1] CHARISMATIC
[2] MAX WEBER
مقاله پژوهشی
حسن ناصرخاکی؛ عبدالحسین کلانتری
چکیده
در گفتمانهای اسلامگرا، تغییرات اجتماعی جهان اسلام جهت، معانی و بایستههای متفاوتی به خود گرفته است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نظام معنایی خرده گفتمانهای اسلامگرا را در قالب خرده گفتمانهای نوگرا، اصلگرا، و تمدنگرا (با تکیه بر اسناد موجود از سوژههای سیاسی مؤثر در شکلگیری آنها) بررسی نموده ...
بیشتر
در گفتمانهای اسلامگرا، تغییرات اجتماعی جهان اسلام جهت، معانی و بایستههای متفاوتی به خود گرفته است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نظام معنایی خرده گفتمانهای اسلامگرا را در قالب خرده گفتمانهای نوگرا، اصلگرا، و تمدنگرا (با تکیه بر اسناد موجود از سوژههای سیاسی مؤثر در شکلگیری آنها) بررسی نموده و اسطوره و بایستههایی که هریک برای تغییرات اجتماعی در جهان اسلام ترسیم میکنند را ارائه نموده است. هرچند نشانۀ بیداری اسلامی به عنوان منبع و جهت این تغییرات در خرده گفتمانهای اسلامگرا مفصلبندی شده با این وجود با توجه به نظام معنایی متفاوت آنها، اسطوره(چشمانداز) و بایستههایی که هریک برای به ثمر رسیدن آن مطرح میکنند متمایز میباشد. بر اساس دستاوردهای این مقاله اسطورهای که گفتمان نوگرایی برای این تغییرات ترسیم میکند تحقق «مدرنیتۀ اسلامی»، اسطورۀ گفتمان اصلگرایی«بازگشت به جامعۀ اسلامی» (به همان سبک موجود در سنت سلف صالح) و اسطورۀ تمدنگرایان نیز ایجاد «تمدن نوین اسلامی» میباشد. از آنجا که هیچ یک از این گفتمانها تا کنون نتوانستهاند به عنوان گفتمانی هژمونیک در جهان اسلام مسلط شوند لذا چشمانداز تغییرات اجتماعی در معرض رقابتهای گفتمانی قرار دارد.
مقاله پژوهشی
شهناز صداقت زادگان
چکیده
سؤال اصلی تحقیق نقش اجتماعی فلسفه از نگاه دو متفکر مسلمان است. نقش اجتماعی فلسفه، کارکرد فلسفه با توجه به پایگاه آن در گروه معارف و علوم است که تعیینکنندۀ اعمال با توجه به پایگاه در گروه و تعیینکنندۀ حقوق و مزایایی است که تابع هنجارها اجرا میشود کوئن ، 1391: 99؛O’Donnel، 1997: 4 ؛Ritzer, 1988: 211;، ؛ ;Harlambos et.al, 2000: 6). براساس چارچوب نظری، نقش ...
بیشتر
سؤال اصلی تحقیق نقش اجتماعی فلسفه از نگاه دو متفکر مسلمان است. نقش اجتماعی فلسفه، کارکرد فلسفه با توجه به پایگاه آن در گروه معارف و علوم است که تعیینکنندۀ اعمال با توجه به پایگاه در گروه و تعیینکنندۀ حقوق و مزایایی است که تابع هنجارها اجرا میشود کوئن ، 1391: 99؛O’Donnel، 1997: 4 ؛Ritzer, 1988: 211;، ؛ ;Harlambos et.al, 2000: 6). براساس چارچوب نظری، نقش اجتماعی فلسفه در چهار بخش پایگاه فلسفه، انتظارات از فلسفه، حق فلسفه و هنجارهای مورد نیاز فلسفه تفکیک شد. مهمترین آثار اجتماعی ابونصر فارابی و جمالالدین اسدآبادی با روش اسنادی و کتابخانهای و فن تحلیل محتوا مرور شد.نتیجۀ مطالعه نشان میدهد نقش اجتماعی اصلی فلسفه نزد دو اندیشمندترسیم راه سعادت و اعتدال در مقابل فرد و جامعه است. بنابراینصرفاًفلسفه معرفتی نظری نیست بلکه کاربردی است. مسئول اصلی کاربرد آن نزد فارابی، رئیس اول، با تأکید بر شیوههای عقلی است ونزد اسدآبادی دانشمندان، پیشوایان و فیلسوفان با تأکید بر شیوههای عقلی و(حتی معرفت تخیلی از نوع شعر) ملهم از قرآن است. دغدغۀ فلسفۀ فارابی نفاق وتفرقه بین مسلمانان است. بنابراین از معرفتهای تفرقهانگیز تخیلی، به معرفت کارساز و وحدتآفرین فلسفه و شیوههای عقلی پناه میبرد. دغدغۀفلسفۀاسدآبادی عقب ماندگی و فقر مسلمانان است و بنابراین به نقش کارساز معرفتی و اعتدالی فلسفه در یافتن نقطۀ اعتدال قوای دهگانه انسانی پناه میبرد که موجب سعادت فرد و جامعه است. فارابی از سوق یافتن فلسفه به سمت تخیل تفرقهانگیز میهراسد و اسدآبادی تخیل شعر را در خدمت تقویت فلسفه مینگرد. اسدآبادی از سوق یافتن فلسفه به سمت تقلید و خرافات و انتزاع صرف میهراسد.
مقاله پژوهشی
حفیظ الله فولادی؛ علیرضا محسنی تبریزی
چکیده
اتخاذ مجموعه راهکارهایی در قالب مجازات هنجارشکنان، اقدامی است که پس از کاربست راهکارهای پیشگیرانه و اصلاحی، با هدف حفظ انتظام و همبستگی اجتماعی، گریزناپذیر است. بررسی دیدگاه امام علی علیهالسلام برای شناسایی مجموعه اقدامات مؤثر برای تحقق هدف مذکور و الگوگیری از آن در جامعۀ دینی، یکی از ضرورتهای پژوهشی است که در این مقاله ...
بیشتر
اتخاذ مجموعه راهکارهایی در قالب مجازات هنجارشکنان، اقدامی است که پس از کاربست راهکارهای پیشگیرانه و اصلاحی، با هدف حفظ انتظام و همبستگی اجتماعی، گریزناپذیر است. بررسی دیدگاه امام علی علیهالسلام برای شناسایی مجموعه اقدامات مؤثر برای تحقق هدف مذکور و الگوگیری از آن در جامعۀ دینی، یکی از ضرورتهای پژوهشی است که در این مقاله گزارههای مرتبط با مقولۀ مجازات از کتاب نهجالبلاغه استخراج و با استفاده از روش کیفی و بهرهگیری از تکنیک نظریۀ مبنایی، دادهها کدگذاری شده و سپس در قالب مقولههای محوری دستهبندی و در نهایت، مقولۀ گزینشی با عنوان «مجازات متنوع و متناسب با نوع کجروی» انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته شد. از آنجا که دادهها نظری و متنمحور بوده، از روش تحلیل محتوا نیز برای توصیف آنها استفاده شد. در این راستا راهکارهایی از قبیل مجازات بدنی، مجازات روحی و روانی، مجازات سلب صلاحیت، مجازات اقتصادی و حتی با مجازات سلب حیات از افراد هنجارشکن مطابق با برخی جرمها و با در نظر گرفتن شرایط بهکارگیری هریک از مجازاتها، از کلام حضرت به دست آمد.