در گفتمانهای اسلامگرا، تغییرات اجتماعی جهان اسلام جهت، معانی و بایستههای متفاوتی به خود گرفته است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه نظام معنایی خرده گفتمانهای اسلامگرا را در قالب خرده گفتمانهای نوگرا، اصلگرا، و تمدنگرا (با تکیه بر اسناد موجود از سوژههای سیاسی مؤثر در شکلگیری آنها) بررسی نموده و اسطوره و بایستههایی که هریک برای تغییرات اجتماعی در جهان اسلام ترسیم میکنند را ارائه نموده است. هرچند نشانۀ بیداری اسلامی به عنوان منبع و جهت این تغییرات در خرده گفتمانهای اسلامگرا مفصلبندی شده با این وجود با توجه به نظام معنایی متفاوت آنها، اسطوره(چشمانداز) و بایستههایی که هریک برای به ثمر رسیدن آن مطرح میکنند متمایز میباشد. بر اساس دستاوردهای این مقاله اسطورهای که گفتمان نوگرایی برای این تغییرات ترسیم میکند تحقق «مدرنیتۀ اسلامی»، اسطورۀ گفتمان اصلگرایی«بازگشت به جامعۀ اسلامی» (به همان سبک موجود در سنت سلف صالح) و اسطورۀ تمدنگرایان نیز ایجاد «تمدن نوین اسلامی» میباشد. از آنجا که هیچ یک از این گفتمانها تا کنون نتوانستهاند به عنوان گفتمانی هژمونیک در جهان اسلام مسلط شوند لذا چشمانداز تغییرات اجتماعی در معرض رقابتهای گفتمانی قرار دارد.
The prospects and necessities of social changes proposed by Islamic discourses
نویسندگان [English]
hassan naser khaki1؛ abdolhosein kalantari2
1دانشگاه شاهد
2دانشگاه تهران
چکیده [English]
In Islamic discourses, social changes in the Islamic societies have led into various orientations, meanings, and musts. Drawing upon the discourse analysis methods proposed by Laclau and Mouffe, the aim of this paper is to analyze the semantic systems of Islamic subdiscourses including modernist, fundamentalist, and civilization-oriented ones and indicates the myths and necessities each one put forward for social change in the Islamic world. This analysis is based on the existing documents regarding the political topics which have influenced the formation of the mentioned subdiscourses. While Islamic awakening has been articulated as the source and direction of these changes in the three-fold discourses, they introduce different myths and musts to complete social changes. It is due to the fact that these subdiscources have different semantic systems. The findings suggest that the musts commanded by modernist, fundamentalist and civilization-oriented discourses are the realization of “Islamic modernity”, “a return to the Islamic society” which existed during the righteous predecessors (al-Salaf al-Salih) period, and the formation of a “modern Islamic civilization”, respectively. Since none of these discourses have been able to become the hegemonic discourse in the Islamic world, the outlook of social changes is subject to discursive competitions.
کلیدواژهها [English]
Social changes, Islamic world, Islamic awakening, Islamic discourse, Islamic society, modern Islamic civilization, Islamic modernity
مراجع
- احمدی، حمید (1390)، سیر تحول جنبشهای اسلامی معاصر، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
- استودارد، لوتروپ (1320)، عالم نو اسلام یا امروز مسلمین، ترجمۀ سیّداحمد مهذب، جلد اول، تهران: شرکت طبع کتاب.
- عبدالرحیم، پدرام و جلالیوند، عباس(1390)، آشنایی با آیندهپژوهی، تهران: مرکز آیندهپژوهی علوم و فناوریهای دفاعی.
- علوانی، طه جابر (1377)، اصلاح تفکر اسلامی، ترجمۀ محمود شمس (ماشاءالله شمسالواعظین)، تهران: قطره.
- علیخانی، علی اکبر و همکاران(1384)، اندیشههای سیاسی در جهان اسلام از فروپاشی خلافت عثمانی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، فرهنگ و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی.