بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی شامحمدی بنی
چکیده
تضادهای اجتماعی همواره یکی از عمدهترین و مهمترین معضلات زندگی جمعی انسانها و مانعی بر سر راه تعالی آنها بوده است. لذا حل و فصل آنها همواره مورد توجه ویژۀ ادیان الهی قرار گرفته است. بنیانیترین لازمه حل تضادهای اجتماعی نیز، شناخت گونهها و عوامل اصلی آنها است. علامه طباطبایی (ره) به عنوان یک فیلسوف متأله و نظریهپرداز اجتماعی مبتحر، ...
بیشتر
تضادهای اجتماعی همواره یکی از عمدهترین و مهمترین معضلات زندگی جمعی انسانها و مانعی بر سر راه تعالی آنها بوده است. لذا حل و فصل آنها همواره مورد توجه ویژۀ ادیان الهی قرار گرفته است. بنیانیترین لازمه حل تضادهای اجتماعی نیز، شناخت گونهها و عوامل اصلی آنها است. علامه طباطبایی (ره) به عنوان یک فیلسوف متأله و نظریهپرداز اجتماعی مبتحر، به خوبی از عهده این مهم برآمده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخ به دو پرسش است که از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی چندگونه است؟ و عوامل و زمینههای اصلی رخداد آن چیست؟ در پاسخ به این دو سوال، با روش مطالعه کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی آیات مرتبط با موضوع مبتنی بر تفسیر المیزان مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه علامه طباطبایی (ره) تضادهای اجتماعی به دو نوع کلی طبیعی و دینی تقسیم میشود. ایشان وقوع تضادهای اجتماعی را امری حتمی و گریزناپذیر میدانند. چراکه مسئله مدنیت و رکن اصلی آن یعنی عدالت اجتماعی چیزی است که انسان آنها را بر اساس اضطرار پذیرفته است نه به مقتضای طبع اولی خود. این اضطرار معلول چند امر است: وجود ویژگی فطری استخدامگری در انسان، کیفیت خلقت او و نیازهای گستردهاش. حال اختلاف طبایع انسانها نیز باید بر این تشکیل اضطراری اجتماع افزوده گردد. این دو علت عمده موجب رخداد تضاد طبیعی در میان انسانها شده است. در نتیجه شرایع الهی برای رفع این نوع تضاد ظهور پیدا کردند. اما وجود حسادت و طغیان در میان عالمان و حاملان دین، نوع تضاد دینی را بر تضاد قبلی مضاعف نموده است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
علی احمدپور
چکیده
فطرت و طبیعت،نقش مهمی در سعادت و شقاوت انسان دارند.فطرت، با روح الهی مرتبط است که آلوده نکردن آن به گناه،انسان را رستگار و سیر صعودی به طرف خداوند را بر او هموار میسازد.ولی طبیعت،با بُعد جسمانی انسان مرتبط است که در صورت غلبه آن بر بُعد روحانی،انسان را به سیر نزولی سوق میدهد.از منظر امام، انسان از دو ساحت طبیعت و فطرت تشکیل شده است؛فطرت ...
بیشتر
فطرت و طبیعت،نقش مهمی در سعادت و شقاوت انسان دارند.فطرت، با روح الهی مرتبط است که آلوده نکردن آن به گناه،انسان را رستگار و سیر صعودی به طرف خداوند را بر او هموار میسازد.ولی طبیعت،با بُعد جسمانی انسان مرتبط است که در صورت غلبه آن بر بُعد روحانی،انسان را به سیر نزولی سوق میدهد.از منظر امام، انسان از دو ساحت طبیعت و فطرت تشکیل شده است؛فطرت انسان،به «احسنتقویم»؛یعنی فطرت مخموره عجین شده؛اما به «اسفلالسافلین»؛یعنی فطرت محجوبه و طبیعت سقوط کرده است.این پژوهش با هدف بررسی نقش فطرت و طبیعت در سیر صعودی و نزولی انسان است و به این پرسش پاسخ داده که از دیدگاه امام، فطرت و طبیعت چه نقشی در صعود و نزول جایگاه انسانی دارد؟روش پژوهش،روش توصیفی- تحلیلی است.یافتههای تحقیق عبارتند از:تفکر، یقظه، تذکر، عزم و اراده، توبه، اخلاص و مشارطه، مراقبه و محاسبه باعث صعود انسان هستندو نسیان نفس، نفس اماره، حب نفس، اطاعت از شیطان و حب دنیا آدمی را به طرف نزول و سقوط میرسانند.بنابراین از نظرگاه امام ارتکاب معاصی بهخاطر توجه انسان به عالم طبیعت، سبب ظلمت و کدورت دل و باعث خاموشی نور فطرت میشودو از مهمترین راهکارهای پیشگیری از ظلمت صفحه قلب، بیدار شدن از خواب غفلت(یقظه)و توبه است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
حسن خیری
چکیده
چکیده: اصالت فرد یا جامعه یا هر دو از کاستی و نارسایی هایی در رنج است؛ از جمله اینکه در این رویکردها انسان و تحولات انسانی، بریده از شبکه پیچیده جهان هستی در نظر گرفته می شود. و به تقلیل می گراید که بنا دارد تحولات انسانی را در قالب فرد و جامعه تحلیل نماید و به تأثیرات محیطی و غیر انسانی نمی پردازد. این نوشتار با بررسی و بازخوانی حکمت ...
بیشتر
چکیده: اصالت فرد یا جامعه یا هر دو از کاستی و نارسایی هایی در رنج است؛ از جمله اینکه در این رویکردها انسان و تحولات انسانی، بریده از شبکه پیچیده جهان هستی در نظر گرفته می شود. و به تقلیل می گراید که بنا دارد تحولات انسانی را در قالب فرد و جامعه تحلیل نماید و به تأثیرات محیطی و غیر انسانی نمی پردازد. این نوشتار با بررسی و بازخوانی حکمت صدرایی بر آن است که اولا با التزام به حکمت متعالیه و رویکرد اصالت وجودی می توان هویتی متمایز برای جامعه قائل شد . ثانیا بر این مبنا می توان جامعه را از گذشته و حال و آینده یکپارچه و به عنوان سر جمع تمام اعمال مشاهده کرد و ثالثا بر اساس سعه وجودی فرد و جامعه آثار ملکوتی مترتب بر آنها را مورد اذعان قرار داد. و رابعا ایرادات مترتب بر اندیشه پذیرش اصالت جامعه در عین هویت متکثر به تکثر افراد و امثال آن را تبیین نمود. واژگان کلیدی: اصالت فرد، اصالت جامعه، اصالت وجود، فطرت، جامعه هویت ساز،سعه وجودی ،آثار ملکوتی
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
علی محمد حاضری؛ محمد ملاعباسی
چکیده
مفهوم فطرت پیش از دوران پهلویِ دوم، در کتابها و روزنامههای مذهبی، بسیار به ندرت به کار رفته است. اما بعد از شهریور 1320 و آغاز سلطنت محمدرضا شاه، استفاده از این مفهوم و نظریهپردازی دربارۀ آن، در مجلات و روزنامههایی که نشر و تبلیغِ مسائل دینی را هدفِ خود قرار داده بودند، افزایش مییابد. فطرت، رفته رفته از سویی، به مفهومی کلیدی برای ...
بیشتر
مفهوم فطرت پیش از دوران پهلویِ دوم، در کتابها و روزنامههای مذهبی، بسیار به ندرت به کار رفته است. اما بعد از شهریور 1320 و آغاز سلطنت محمدرضا شاه، استفاده از این مفهوم و نظریهپردازی دربارۀ آن، در مجلات و روزنامههایی که نشر و تبلیغِ مسائل دینی را هدفِ خود قرار داده بودند، افزایش مییابد. فطرت، رفته رفته از سویی، به مفهومی کلیدی برای دفاع از دین در برابر مارکسیستها یا دیگر منتقدانِ دین تبدیل میشود و از سوی دیگر، برای نقدِ دینداریِ متحجرانه و خرافی به کار میرود. بدین ترتیب، فطرت به چنان ابزار مهمی برای مبارزات دینی-اجتماعی مبدل میشود که در آستانۀ انقلاب اسلامی، استاد مرتضی مطهری آن را «امالمسائل» دین اسلام مینامد. اما پس از انقلاب اسلامی، این موج فروکش کرده و با بلاموضوعشدنِ کارکردهای این مفهوم در دورۀ پیش از انقلاب، بار دیگر به حاشیه رانده میشود. این مقاله کارکردهای اجتماعی فطرت در دورۀ پهلوی دوم را بررسی میکند.
ایمان عرفان منش؛ حسین بستان
چکیده
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف ...
بیشتر
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف نمود. این مقاله تلاش میکند تا با استعانت از نظریۀ فطرت شهید مطهری و روش پژوهش اسنادی، مهمترین چالشهای آن ادعا را با فطرت و زیست مؤمنانه آشکار سازد. مدل بوردیو به دلیل اتخاذ موضع چشماندازگرایی بهنوعی نسبیانگاری در مقولههای فرهنگ، اخلاق و بسیاری از عوامل اجتماعی مانند جنسیت منتج شده است. جامعه و طبقه نیز مقدم بر فطرت انسانی و هویت اصیل او انگاشته شدهاند. همچنین، به دلیل قبول منطق منفعت، نمیتوان از مفاهیمی همچون سادهزیستی، قناعت، عزت نفس، خودِ واقعی، مرز میان امر حق و امر باطل و آزادی همراه با مسئولیتپذیری سراغی گرفت.
حمید پارسانیا؛ عبدالحسین کلانتری؛ محمدرضا روحانی
چکیده
نظریۀ فطرت در اندیشۀ متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمتمتعالیه با توجه به طرح قرآن ـ برهان ـ عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریۀ مذکور شدهاست. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی(ره) و استاد مطهری(ره) نظریۀ فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای ...
بیشتر
نظریۀ فطرت در اندیشۀ متفکرین مسلمان همواره مورد توجه بوده است؛ در این میان حکمتمتعالیه با توجه به طرح قرآن ـ برهان ـ عرفان، وجوه متفاونی بدان بخشیده است که منجربه استحکام در مفصلبندیِ نظریۀ مذکور شدهاست. در بین حُکمای صدرایی، علامه طباطبائی(ره) و استاد مطهری(ره) نظریۀ فطرت را نه تنها در ثمرات فعلی و فکری، بلکه مبتنی بر ظرفیتهای عرفانی حکمتمتعالیه مورد تحلیل قرار دادند. بدینمعنا فطرت بهلحاظ وجودی یکی از وجوه حقیقت محمدیه(ص) میباشد که خداوند آن را در نفوس جهت تکوین صبغۀ الهی قرار داده است؛ طبق تقریر علامه و مطهری، بهواسطۀ فطرت، شوق و عشق به کمال مطلق و مطلق کمال در ذات موجودات نهاده شده است. انسان بهواسطۀ قوۀ ناطقه، بالاترین مرتبه از فطرت را داراست تا حدی که میتواند با فطرت خویش به درجۀ اتحاد با حقیقت محمدیه(ص) نائل شود. از سویدیگر فطرت، نقش وجودی در فعل و فکرِ انسان و جامعه نیز دارد؛ چه اینکه هر کنش انسانی و اجتماعی مقرون به شوق به کمالات میباشد که در حاشیۀ فطرت پا به عرصۀ جهان اجتماعی نهاده و زیست جهان را شکل میدهد. پرسش مقاله این است که علامه و استاد مطهری با توجه به ظرفیتهای نظریِ حکمت متعالیه چگونه نسبت مبادی وجودشناختی فطرت را با ثمرات اجتماعی آن پیوند زدهاند؟ در این نوشتار از روششناسی بنیادین استفاده شده است؛ بنابراین مبنای نظری نوشتار متکی بر نظریۀ فطرت در حکمت متعالیه و چارچوب روشی آن، مبتنی بر روششناسی اجتهاد متوسط است که در پی یافتن مسیر تحلیلی علامه و استاد مطهری پیرامون سؤال فوق میباشد.