مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
حسین مهربانیفر؛ محمدعلی سلیمی
چکیده
ارتباطات انسانی یکی از عناصر اصلی شکل دهنده ماهیت و ساختار جوامع است. جامعه مدنی و مدینه فاضله دو نوع از جامعه هستند که هر کدام انواع و صورتهای مختلفی از ارتباطات را دربردارند. یورگن هابرماس و ابونصر محمد فارابی از جمله اندیشمندانی هستند که به مسئله ارتباطات انسانی، شکل آرمانی آن و نقش آن در صورت بندی این دو نوع جوامع توجه داشته اند. ...
بیشتر
ارتباطات انسانی یکی از عناصر اصلی شکل دهنده ماهیت و ساختار جوامع است. جامعه مدنی و مدینه فاضله دو نوع از جامعه هستند که هر کدام انواع و صورتهای مختلفی از ارتباطات را دربردارند. یورگن هابرماس و ابونصر محمد فارابی از جمله اندیشمندانی هستند که به مسئله ارتباطات انسانی، شکل آرمانی آن و نقش آن در صورت بندی این دو نوع جوامع توجه داشته اند. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی_تطبیقی و همچنین تکیه بر چارچوب روش شناسی بنیادین به مطالعه و مقایسه ارتباطات انسانی و سطوح و انواع آن در اندیشه این دو متفکر پرداخته شده است. آنچه که از مجموع بررسی و مقایسه آثار این دو متفکر بر میآید اینست که هر دو اندیشمند با نگاهی انتقادی به جامعه خویش و کیفیت ارتباطات در آن، به صورتبندی یک جامعه آرمانی پرداخته و مسائلی همچون عقلانیت، تفاهم و توافق جمعی به صورت مشترک مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که عقلانیت ارتباطی هابرماس و اجماع و گفتگوی عقلانی و انتقادی مد نظر وی در دستیابی به حقیقت و مشروعیت قوانین از عقل عرفی فراتر نمیرود. ولی تفاهم و ارتباطات برهانی فارابی محدود به افق انسانی نشده و در پیوند با رئیس اول مدینه فاضله و در اتصال به عقل فعال معنادار میشود. این پژوهش میتواند مقدمهای در بازشناسی و تحلیل نظامهای مختلف ارتباطی در دو نوع مدینه فاضله و جامعه مدنی باشد.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
حسین حاج محمدی؛ محمد اسمعیل زاده
چکیده
معنای زندگی از مسائل اساسی حیات انسانی است. این مسئله از چند دهۀ گذشته تا کنون حوزۀ مطالعاتی نسبتاً مستقلی را به خود اختصاص داده است. مسئله مزبور از ابعاد مختلف قابل بررسی است، برساخته بودن معنای زندگی و یا عینیت قائل شدن برای آن ورای ساخت فردی و اجتماعی، دیدگاههای مختلفی را در بین اندیشمندان رقم زده است؛ آیا انسان برای زندگی معنایی ...
بیشتر
معنای زندگی از مسائل اساسی حیات انسانی است. این مسئله از چند دهۀ گذشته تا کنون حوزۀ مطالعاتی نسبتاً مستقلی را به خود اختصاص داده است. مسئله مزبور از ابعاد مختلف قابل بررسی است، برساخته بودن معنای زندگی و یا عینیت قائل شدن برای آن ورای ساخت فردی و اجتماعی، دیدگاههای مختلفی را در بین اندیشمندان رقم زده است؛ آیا انسان برای زندگی معنایی فرا میافکند یا عالم لبریز از معناست و کافی است انسان زندگی خود را با آن هماهنگ کند تا زندگی معناداری داشته باشد؟ این نوشتار دیدگاه پیتر برگر و علامه محمدتقی جعفری را از این جهت مورد مقایسه قرار میدهد. این تحقیق با نوعی روش هرمنوتیک که از جان پلامناتز الهام گرفته انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، علیرغم آنکه پیتر برگر و محمدتقی جعفری قرابت بسیاری در تحلیل معنا در پرسش معنای زندگی دارند و به دین نقشی محوری در معنابخشی زندگی میدهند؛ از جهت برساختی و کشفی بودن معنای زندگی دیدگاه متفاوتی دارند. برگر معنای زندگی را برساختی اجتماعی میداند و در مقابل جعفری معنا را امری عینی میداند که انسان میتواند باهماهنگ شدن با هستی، آن را جذب کند. این تفاوت ریشه در اختلاف مبانی انسانشناسی، ارزششناسی و روششناسی آن دو دارد
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
روح الله موذنی؛ ام لیلا فقیه عبدالهی؛ اسماعیل سعادتی خمسه
چکیده
حق تعیین سرنوشت، ادعای سیاسی- اخلاقی یک ملت برای حکومت بر خود و پیگیری توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این حق به مثابه یک حق بنیادین بشری که ریشه در کرامتبخشی به شأن و طبیعت انسانی دارد، یک مفهوم تکامل یافته، ذو ابعاد و کلنگر است اما در عین حال تحلیلهای حقوقی و فلسفی را ترغیب میکند تا به ماهیت پیچیده و متناقض آن ورود کنند. ...
بیشتر
حق تعیین سرنوشت، ادعای سیاسی- اخلاقی یک ملت برای حکومت بر خود و پیگیری توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این حق به مثابه یک حق بنیادین بشری که ریشه در کرامتبخشی به شأن و طبیعت انسانی دارد، یک مفهوم تکامل یافته، ذو ابعاد و کلنگر است اما در عین حال تحلیلهای حقوقی و فلسفی را ترغیب میکند تا به ماهیت پیچیده و متناقض آن ورود کنند. در این پژوهش، مسئله مبانی حق تعیین سرنوشت از منظر ایمانوئل کانت و امام خمینی بررسی شده است و تلاش شده است با جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از روش تطبیقی به بررسی مبانی فلسفی حق تعیین سرنوشت از منظر این دو اندیشمند از دو خاستگاه متفاوت، پرداخته شود. سؤال اصلی پژوهش این است که چه نسبتی میان اندیشه فلسفی- سیاسی کانت و امام خمینی حول محور حق تعیین سرنوشت وجود دارد؟ یافتههای مطالعه حاکی از آن است که کانت در طرح خود از حق تعیین سرنوشت، بهعنوان سنگ بنای اندیشه سیاسیاش، عمل و ابهام حاکمیت را در نظامهای حقوقی برجسته میکند. مفاهیم پایهای در فلسفه کانت معطوف به اراده مطلق، آزادی فردی در چهارچوب وظیفهگرایی اخلاقی و اصول حقوقی است اما چهارچوب نظری حاکم بر سنت فکری امام خمینی مبتنی بر رویکردی الهیاتی است و با استعانت از فقه اسلامی قائل به این حق اساسی است. به لحاظ مبناشناسی در فلسفه امام خمینی، اراده آزاد انسان در طول اراده الهی و بُعد الهی تکلیفگرایی از جایگاه ویژهای در حق تعیین سرنوشت برخوردار است.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
محمد سلطانیه؛ محمد رفیق
چکیده
مسئله رابطه متقابل عوامل اجتماعی و انواع معرفت که «تعیّن اجتماعی معرفت» نامیده میشود، عینیت خارجی یافتن معرفت از حیث اجتماعی یا تاثّر و تشخّصی است که معرفتهای مختلف انسان از عوامل اجتماعی میپذیرد. این پژوهش بنیادین، با استفاده از روش اکتشافی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، در پی پاسخ به این سوال است که بر اساس دیدگاه ماکس شلر ...
بیشتر
مسئله رابطه متقابل عوامل اجتماعی و انواع معرفت که «تعیّن اجتماعی معرفت» نامیده میشود، عینیت خارجی یافتن معرفت از حیث اجتماعی یا تاثّر و تشخّصی است که معرفتهای مختلف انسان از عوامل اجتماعی میپذیرد. این پژوهش بنیادین، با استفاده از روش اکتشافی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، در پی پاسخ به این سوال است که بر اساس دیدگاه ماکس شلر و علامه طباطبایی، تعیّن اجتماعی معرفت چگونه است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد مؤلفههای این رابطه متقابل شامل عمق، درجه، سطح، عامل مسلّط و موضوع است. طباطبایی بر این باور است که غیر از معارف بدیهی، حضوری، کلی نظری و برخی از معرفتهای کلی عملی، بقیه معارف، تحت تأثیر عوامل زیستی، محیطی، غیبی و اجتماعی و فرهنگی قرار دارند که این تأثیر، اقتضایی است و به مرحله علیّت حتمی نمیرسد. محور اصلی این تحولهای معرفتی را اعتباریّات بهویژه اعتباریّات پس از اجتماع میداند که کاملاً از تعیّن اجتماعی برخوردارند. یعنی کلّ اعتباریات متأثر از جامعهاند، هرچند اعتباریات بعد از اجتماع با شدت بیشتری تحت این تأثیر قرار دارند. ماکس شلر شکل و محتوای معرفت را مطرح کرده که محتوا را از تعیّن اجتماعی مصون میداند و فقط شکل معرفت را دارای تعیّن اجتماعی میداند. البته طباطبایی و شلر هر دو معتقدند که هیچ نوع علیّتی بین جامعه و معرفت وجود ندارد و تأثیر جامعه فقط در حد اقتضاء است. طباطبایی فقط در اعتباریات پس از اجتماع و شلر در شکل معرفت به این اقتضا قائل است. به عقیده شلر، عوامل معنوی و واقعی به طور مشترک، باعث تعیّن معرفت میشوند. البته فقط شکل معرفتهای سه گانه دین، فلسفه و علم هستند که آماج تعیّن قرار میگیرند. بنابراین عصاره نظریه طباطبایی به بحث اعتباریات و نظریه شلر به شکل و محتوای معرفت برمیگردد.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
حسین مهربانیفر؛ محمدرضا قائمی نیک
چکیده
شهر بهعنوان یکی از کانونهای اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینۀ فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهۀ مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی دربارۀ شهر تبدیل به حوزهای گسترده شود. هدفِ این مقاله، ...
بیشتر
شهر بهعنوان یکی از کانونهای اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینۀ فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهۀ مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی دربارۀ شهر تبدیل به حوزهای گسترده شود. هدفِ این مقاله، آن است تا با بهرهگیری از روش مطالعۀ تطبیقی-تاریخی، الگوی مواجهۀ حکمای مسلمان نظیر ابونصر فارابی، در مواجهه با پولیس یونانی را نشان دهد و از آن در مواجهۀ امروز با نظریات شهری مدرن بهره گیرد. برای این هدف، ابتدا مواجهۀ انتقادی فارابی با پولیس یونانی را بررسی کردهایم و پس از آن، به مقایسۀ ایدۀ فارابی با دیدگاه گئورگ زیمل پرداختهایم. زیمل با توصیفی انتقادی، به تشریح ویژگیهای فرهنگ و حیات شهری مدرن میپردازد و مولفههای آن نظیر محوریتِ اقتصاد پولی، فردیتِ فزاینده و از خودبیگانی و نظایر آنها را تشریح میکند. در نتیجهگیری، با نظر به بصیرتهای این مطالعۀ تطبیقی، به موضوعات قابل پژوهش دیگری در این حوزه با نظر به وضعیتِ شهرهای اسلامی-ایرانی در مواجهه با شهرهای مدرن اشاره شده است.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
محمدحسین نوروزی؛ جواد نظری مقدم
چکیده
چگونگی حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و دولت یکی از مهمترین موضوعات حوزۀ علوم اجتماعی و سیاست بهویژه در جوامع امروزی است. بهموازات تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع، پدیدارشدن دولت مدرن مفهوم شهروندی و نقش شهروند بهمثابۀ یکی از مهمترین عناصر اجتماعی در جامعۀ مدرن، حقوق سیاسی و اجتماعی و تکالیف دوسویۀ دولت و شهروندان ...
بیشتر
چگونگی حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و دولت یکی از مهمترین موضوعات حوزۀ علوم اجتماعی و سیاست بهویژه در جوامع امروزی است. بهموازات تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع، پدیدارشدن دولت مدرن مفهوم شهروندی و نقش شهروند بهمثابۀ یکی از مهمترین عناصر اجتماعی در جامعۀ مدرن، حقوق سیاسی و اجتماعی و تکالیف دوسویۀ دولت و شهروندان در نقطۀ تمرکز اندیشمندان حوزۀ علوم اجتماعی و فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. در این پژوهش، مسئلۀ شهروندی از منظر السدیر مکاینتایر و جان رالز که نمایندگان دو رویکرد جماعتگرا و لیبرال هستند، بررسی شده است. همچنین نسبتسنجی میان آرای فارابی با این دیدگاهها صورت گرفته است. فارابی صورتبندی مناسبات افراد با مدینه را با مفهوم «اهل مدینه» ترسیم میکند. بررسی تطبیقی دو مفهوم «شهروندی» و «اهل مدینه» سبب میشود شناخت بومیتری از مناسبات افراد در زیست مدنی کسب شود. در این مطالعه تلاش شده است با رویکردی توصیفی-تحلیلی با روش تطبیقی به بررسی مقایسهای مؤلفههای مقوم مفهوم شهروندی و ابعاد مرتبط با آن در اندیشۀ فارابی، مکاینتایر و رالز پرداخته شود. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که میان رالز و مکاینتایر در چارچوب مفهوم شهروندی تفاوت عمیقی وجود دارد، اما در برخی مؤلفهها مانند تقدم خیر عمومی بر حقوق و منافع فردی مشابهت و نزدیکی میان اندیشۀ فارابی و مکاینتایر وجود دارد.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
مریم مختاری؛ مجید جبار
چکیده
میان نظریههای کلان و خرد جامعهشناسی نوعی گسست معرفتی وجود دارد. برخی از این نظریهها اصالت را به ساختارهای کلانی مانند جامعه و برخی آن را به افراد و مفاهیم خرد مانند رفتار و کنش مربوط میدانند. برای اتصال این دو سطح مفاهیمی مانند «خود» میتوانند کارگشا باشند. خود از مفاهیم اصلی مکتب کنش متقابلگرایی نمادین بهشمار میآید ...
بیشتر
میان نظریههای کلان و خرد جامعهشناسی نوعی گسست معرفتی وجود دارد. برخی از این نظریهها اصالت را به ساختارهای کلانی مانند جامعه و برخی آن را به افراد و مفاهیم خرد مانند رفتار و کنش مربوط میدانند. برای اتصال این دو سطح مفاهیمی مانند «خود» میتوانند کارگشا باشند. خود از مفاهیم اصلی مکتب کنش متقابلگرایی نمادین بهشمار میآید که در آرای اندیشمندان اجتماعی مسلمان مانند حسین نصر نیز مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش مقایسۀ این دو دسته از نظریهپردازان صورت گرفته و این مقوله بررسی شده است که آیا نصر با رویکردی متفاوت قادر به اتصال سطح خرد و کلان است. این پژوهش کیفی و از نوع اسنادی است و از منابع دسته اول و دسته دوم در آن استفاده شده است. با توجه به یافتههای تحقیق، این دو دسته از نظریهپردازان تفاوت هستیشناسی و معرفتشناسی با یکدیگر دارند. کنش متقابلگرایان واقعیت را فراگردی اجتماعی میدانند که حاصل کنش متقابل افراد است، اما حسین نصر معتقد است واقعیت سلسلهمراتبی عینی (وجود) دارد که از سطح مادی تا ذات حق (خداوند) گسترده است. همچنین سلسلهمراتبی ذهنی (آگاهی) دارد که مراتب مختلفی از جمله درک طبیعی انسان از خود، جهان خارجی و درنهایت آگاهی به خود مطلق را شامل میشود. علاوهبراین با توجه به یافتههای پژوهش بهنظر میرسد نصر با رویکردی متفاوت به پیوند میان سطوح خرد و کلان پرداخته است.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
علی حسینی؛ علی باقری دولت آبادی؛ ساره امینی پور
چکیده
یکی از مباحث جدی قرن 21م درخصوص شروع جنگها توسط دولتها عادلانه یا ناعادلانه بودن آن است. کما اینکه از بُعد نظری از گذشتههای دور در بین اندیشمندان مطرح و تا حال حاضر نیز ادامه داشته است. برای پی بردن به تغییرات ایجاد شده در این اندیشهها و نیز تفاوت آن در میان آباء کلیسا و فقهای شیعه؛ پژوهش پیش رو به مقایسه جنگ عادلانه در اندیشههای ...
بیشتر
یکی از مباحث جدی قرن 21م درخصوص شروع جنگها توسط دولتها عادلانه یا ناعادلانه بودن آن است. کما اینکه از بُعد نظری از گذشتههای دور در بین اندیشمندان مطرح و تا حال حاضر نیز ادامه داشته است. برای پی بردن به تغییرات ایجاد شده در این اندیشهها و نیز تفاوت آن در میان آباء کلیسا و فقهای شیعه؛ پژوهش پیش رو به مقایسه جنگ عادلانه در اندیشههای سنت آگوستین، مایکل والزر و فقهای شیعه معاصر پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر ماهیت، نظری – کاربردی و ازلحاظ روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات به اتکاء به دو روش کتابخانهای و پرسشنامه، انجام گرفته است. برای این منظور دیدگاههای یازده فقیه و مرجع تقلید بر اساس پرسشنامه و آثار مکتوب آنها بررسی گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد بین دیدگاههای فقهای شیعه و اندیشههای سنت آگوستین اشتراکات بیشتری به نسبت اندیشههای والزر درخصوص جنگ عادلانه وجود دارد. در عین حال هر سه اندیشه در بُعد اهداف جنگ عادلانه و موضوع کمک به ملتهای تحت ستم بیشترین شباهت و درخصوص شروط جنگ عادلانه و دلایل مشروعیت بخش بیشترین اختلاف را با یکدیگر داشتند. همچنین یافتهها نشان دادند درحالیکه آگوستین و فقهای شیعه حاکمان و خدا را مقامهای تصمیم گیرنده درباره جنگ عادلانه معرفی مینمایند، والزر بر نقش افکار عمومی، مردم و شورای امنیت سازمان ملل به عنوان عناصر تصمیم گیرنده تاکید دارد.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
سید مرتضی سجادی؛ مجتبی آخوندی؛ وحید انعامی
چکیده
معنای زندگی یکی از بزرگترین دغدغههای بشر امروز است که رنجها، روزمرگی، پوچی، مرگ و... ضرورت آن را میطلبد. سورن کرکگور با ترسیم سه ساحت در زندگی انسان، انتخاب یکی از آنها را اولین و مهمترین انتخاب هر فرد میداند و معتقد است جهش از ساحات حسانی و اخلاقی به ساحت ایمانی است که میتواند فرد را در دل رنجها و سختیها آرام کند و زندگی ...
بیشتر
معنای زندگی یکی از بزرگترین دغدغههای بشر امروز است که رنجها، روزمرگی، پوچی، مرگ و... ضرورت آن را میطلبد. سورن کرکگور با ترسیم سه ساحت در زندگی انسان، انتخاب یکی از آنها را اولین و مهمترین انتخاب هر فرد میداند و معتقد است جهش از ساحات حسانی و اخلاقی به ساحت ایمانی است که میتواند فرد را در دل رنجها و سختیها آرام کند و زندگی وی را معنا بخشد. علامه طباطبایی با استعانت از آیات قرآن، قائل به دو ساحت دنیوی و اخروی است و انتخاب دین در ساحت اخروی را معنابخش زندگی فرد میداند. نتیجه این پژوهش، شناخت ساحات زندگی انسان، به ساحت «حسانی دنیوی»، «اخلاقی دنیوی»، «دینی دنیوی» و «دینی اخروی» میباشد. دو ساحت «حسانی اخروی» و «اخلاقی اخروی» نیز ذیل ساحت «دینی اخروی» تعریف میشود. نتیجه دیگر این پژوهش، تفاوت میان ساحت «دینی دنیوی» و «دینی اخروی» است که در ساحت «دینی دنیوی» هرچند فرد پایبند به مناسک دینی است اما چون با اهداف دنیوی، به انجام مناسک میپردازد، این ساحت، وی را در بنبست دنیا دچار پوچی خواهد کرد. این پژوهش با جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای از اسناد نوشتاری و روش دادهپردازی توصیفی-تحلیلی به تطبیق معنای زندگی از منظر این دو اندیشمند پرداخته است.
مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
رحمت الله محمودی؛ ابوالفضل سلمانی گواری؛ غلامرضا جمشیدیها
چکیده
ابنخلدون و هگل به عنوان پایهگذاران «فلسفهی تاریخ» در عالم اسلام و غرب به شمار میروند، لذا موضوع این پژوهش، توصیفی است در راستای بررسی نحوهی مواجهه دو اندیشمند، از دو سنت مختلف، با مفهوم فلسفه تاریخ. در این تحقیق با روش مقایسهای ابتدا ضمن تمرکز بر بنیادهای نظری ابنخلدون در کتاب «مقدمه» که زمینهای نظری برای ...
بیشتر
ابنخلدون و هگل به عنوان پایهگذاران «فلسفهی تاریخ» در عالم اسلام و غرب به شمار میروند، لذا موضوع این پژوهش، توصیفی است در راستای بررسی نحوهی مواجهه دو اندیشمند، از دو سنت مختلف، با مفهوم فلسفه تاریخ. در این تحقیق با روش مقایسهای ابتدا ضمن تمرکز بر بنیادهای نظری ابنخلدون در کتاب «مقدمه» که زمینهای نظری برای تامل در باب فلسفه تاریخ فراهم آورده است را بررسی خواهیم نمود، سپس اندیشه هگل، نحوهی ورود، تبیین و نهایتاً چگونگی شکلگیری فلسفه تاریخ در اندیشهی او مورد بحث قرار میگیرد. از این روی، سعی بر کشف ذات دو جانب اندیشه، جدای از اینکه مسیر گفتگوی طرفینی را فراهم میآورد، مقایسه را نیز میسر میسازد؛ رهیافتیکه به روش مقایسهی پدیدراشناسانه معروف است. ماحصل این مقایسه، با عنایت بر تمایزهای دو اندیشمند، نتایج مشترکی است در باب تاریخ و امر تاریخی، سیاسی و اجتماعی، نگاهی که حکایت از جبر محتوم و ضرورت اجتنابناپذیر در حرکت تاریخ مینماید.