مطالعه تطبیقی اندیشمندان شاخص اسلامی و غیراسلامی
رحمت الله محمودی؛ ابوالفضل سلمانی گواری؛ غلامرضا جمشیدیها
چکیده
ابنخلدون و هگل به عنوان پایهگذاران «فلسفهی تاریخ» در عالم اسلام و غرب به شمار میروند، لذا موضوع این پژوهش، توصیفی است در راستای بررسی نحوهی مواجهه دو اندیشمند، از دو سنت مختلف، با مفهوم فلسفه تاریخ. در این تحقیق با روش مقایسهای ابتدا ضمن تمرکز بر بنیادهای نظری ابنخلدون در کتاب «مقدمه» که زمینهای نظری برای ...
بیشتر
ابنخلدون و هگل به عنوان پایهگذاران «فلسفهی تاریخ» در عالم اسلام و غرب به شمار میروند، لذا موضوع این پژوهش، توصیفی است در راستای بررسی نحوهی مواجهه دو اندیشمند، از دو سنت مختلف، با مفهوم فلسفه تاریخ. در این تحقیق با روش مقایسهای ابتدا ضمن تمرکز بر بنیادهای نظری ابنخلدون در کتاب «مقدمه» که زمینهای نظری برای تامل در باب فلسفه تاریخ فراهم آورده است را بررسی خواهیم نمود، سپس اندیشه هگل، نحوهی ورود، تبیین و نهایتاً چگونگی شکلگیری فلسفه تاریخ در اندیشهی او مورد بحث قرار میگیرد. از این روی، سعی بر کشف ذات دو جانب اندیشه، جدای از اینکه مسیر گفتگوی طرفینی را فراهم میآورد، مقایسه را نیز میسر میسازد؛ رهیافتیکه به روش مقایسهی پدیدراشناسانه معروف است. ماحصل این مقایسه، با عنایت بر تمایزهای دو اندیشمند، نتایج مشترکی است در باب تاریخ و امر تاریخی، سیاسی و اجتماعی، نگاهی که حکایت از جبر محتوم و ضرورت اجتنابناپذیر در حرکت تاریخ مینماید.
علی بحرانی پور؛ شهرام جلیلیان؛ علی لجم اورک مرادی
چکیده
تلفیق تاریخ و نظریه از جمله روشهایی است که از جانب بسیاری از پژوهشگران، بویژه مورّخین و جامعهشناسان به کار گرفته شده است. ابنخلدون(808-732ق/ 1406-1332م) از جمله نخستین مورخ-جامعهشناسانی بوده که سعی کرده الگوهایی برای تبیین پدیدههای تاریخی-اجتماعی جوامع انسانی ارائه دهد. وی در بخشهای آغازین کتاب خود معروف به «مقدمه» ...
بیشتر
تلفیق تاریخ و نظریه از جمله روشهایی است که از جانب بسیاری از پژوهشگران، بویژه مورّخین و جامعهشناسان به کار گرفته شده است. ابنخلدون(808-732ق/ 1406-1332م) از جمله نخستین مورخ-جامعهشناسانی بوده که سعی کرده الگوهایی برای تبیین پدیدههای تاریخی-اجتماعی جوامع انسانی ارائه دهد. وی در بخشهای آغازین کتاب خود معروف به «مقدمه» به شناخت جوامع کوچرو و یکجانشین و همچنین مناسبات آنها با یکدیگر پرداخته و الگویی در شناخت و تکوین این جوامع نشان داده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین و بررسی دگرگونی شیوهی زیست مغولان از کوچروی به یکجانشینی در ایرانِ سدههای هفتم و هشتم هجری براساس نظریه ابنخلدون است. ابتدا مفاهیم مرتبط با دگرگونی مورد نظر ابنخلدون چون اقلیم، شیوه معاش و عصبیت؛ شناسایی و شرح داده شده، سپس بر اساس این مفاهیم به روند یکجانشینی مغولان در ایران پرداخته میشود. روش مورد استفاده در این پژوهش «تحلیل تاریخی» است؛ و یافتههای حاصل اینکه، دیدگاه ابنخلدون نه تنها میتواند دگرگونی شیوهی زیست مغولان در ایران را تبیین کند؛ بلکه میتواند به عنوان الگویی شایان توجه برای تبیین و فهم دگرگونی شیوهی زیست دودمانهای کوچرو در ایران بویژه از سلجوقیان تا پیش از صفویه مورد استفاده قرار گیرد و چگونگی یکجانشین شدن کوچروان و دور شدن آنان از زندگی کوچروی را تبیین کند.
فاطمه امین رعیا جزه؛ علی مرادخانی؛ سید جواد میری؛ سید حسین سجادی
چکیده
ابنخلدون در مقدمه علم عمران را بنیاد نهاد و بدین سبب اغلب به عنوان بنیانگذار یا دستکم پیشگام جامعهشناسی شناخته شده است؛ اما جامعهشناسی وی بسط نیافته و از او به عنوان نظریهپرداز غفلت شده است. فرید العطاس تداوم اروپامحوری در علوماجتماعی را مانع توجه به منابع غیر اروپایی نظریهها و مفاهیم دانسته؛ بهطوری که تفکر ابنخلدون ...
بیشتر
ابنخلدون در مقدمه علم عمران را بنیاد نهاد و بدین سبب اغلب به عنوان بنیانگذار یا دستکم پیشگام جامعهشناسی شناخته شده است؛ اما جامعهشناسی وی بسط نیافته و از او به عنوان نظریهپرداز غفلت شده است. فرید العطاس تداوم اروپامحوری در علوماجتماعی را مانع توجه به منابع غیر اروپایی نظریهها و مفاهیم دانسته؛ بهطوری که تفکر ابنخلدون را در حاشیۀ علوماجتماعی مدرن قرار داده است. طرح اسلامی کردن دانش به عنوان واکنشی به اروپامحوری در جهان اسلام مطرح شد. فرید العطاس این طرح را در بسط جامعهشناسی ابنخلدون به عنوان نمونهای برای جامعهشناسی دگرواره ناموفق دانسته است. هدف این پژوهش بررسی دیدگاه انتقادی فرید العطاس درباب علوماجتماعی اروپامحور و نقش آن بهمثابۀ مانع برای بسط جامعهشناسی ابنخلدون است. روش این پژوهش اسنادی است و با مراجعه به آثار فرید العطاس به شیوۀ توصیفی _ تحلیلی این پرسشها بررسی شد: فرید العطاس چگونه اروپامحوری را بهمثابۀ مانعی برای بروز نظریۀ اجتماعی ابنخلدون مطرح میکند؟ چرا فرید العطاس طرح اسلامی کردن دانش را در بسط جامعهشناسی ابنخلدون ناموفق میداند؟ و اینکه فرید العطاس فراهم آوردن چه شرایطی را برای بسط جامعهشناسی ابنخلدون لازم میداند؟ بنابر یافتههای پژوهش فرید العطاس هم مخالف علوماجتماعی اروپامحور است و هم خصم آن یعنی طرح اسلامی کردن دانش را مکفی نداسته است؛ لذا جامعهشناسی ابنخلدون در جریان اصلی جامعهشناسی و نیز در علوماجتماعی اسلامی توفیقی نیافته است. بدین روی فرید العطاس پیشنهاداتی برای ورود ابنخلدون به جریان اصلی جامعهشناسی و بسط جامعهشناسی نو _ ابنخلدونی ارائه داده است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
شکوه دیباجی فروشانی؛ غلامرضا جمشیدیها
چکیده
چکیده عدالت از مفاهیم بنیادی در دین اسلام است که متفکران بیشماری به آن توجه کرده و تعابیر مختلفی از آن ارائه دادهاند. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی اسنادی مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعۀ مفهوم عدالت از دیدگاه دو اندیشمند مسلمان یعنی فارابی و ابن خلدون بپردازد و در نهایت راهکار آنها در خصوص برخورد با بیعدالتی را ...
بیشتر
چکیده عدالت از مفاهیم بنیادی در دین اسلام است که متفکران بیشماری به آن توجه کرده و تعابیر مختلفی از آن ارائه دادهاند. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی اسنادی مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعۀ مفهوم عدالت از دیدگاه دو اندیشمند مسلمان یعنی فارابی و ابن خلدون بپردازد و در نهایت راهکار آنها در خصوص برخورد با بیعدالتی را بررسی کند. شایان ذکر است که فارابی و ابنخلدون به دو دورۀ تاریخی متفاوت تعلق دارند و دارای دو نوع نگرش خاص به جامعه، انسان و جامعۀ طبقاتی هستند و منظور از مقایسۀ دیدگاه آنها، توجه به اشتراک و اختلاف آنها در کلیت و به نحو اجمال است. به طور کلی، آنها آرای فلسفی خاصی دربارۀ عدالت دارند. با توجه به گسترۀ دیدگاه آنها، گفتمان ایشان در قلمرو گفتمان اسلامی قرار دارد و گاهی رنگ و بوی الهی میدهد. از جمله اینکه دو اندیشمند مذکور، ضمن اینکه عدالت را تحت تأثیر دین و فقه، ملکۀ نفسانی و ملکۀ راسخه معرفی میکنند، تحقق عدالت محض را فقط در سایۀ نبوت و امامت میسر میدانند. ایشان همانند سایر فلاسفۀ کلاسیک، عدالت را بر حسب سزاواریها و استحاق میشناسند. فارابی عدالت را حامل امنیت میداند که از طریق قانون تأمین میشود و نظریۀ عدالت او با مسئلۀ ثبوت حق و ضرورت حمایت از این حق توسط حکومت تکمیل میشود. از دیدگاه ابنخلدون نیز عدالت اجتماعی به معنای تأمین مصلحت عمومی و مبنای تأمین عمران و امنیت است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
رسول صادقی
چکیده
ابنخلدون، بهعنوان سرشناسترین متفکر اجتماعی مسلمان، نقش مهمی در شکلگیری آرا و نظریههای جمعیتی دوران ماقبل مدرن داشته است. وی مباحث و دیدگاههای مهمی را دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه مطرح کرده است. ازاینرو، در مقالۀ حاضر ضمن مروری بر آرای جمعیتشناختی ابنخلدون، رویکرد وی دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه، بررسی شده است. بر اساس ...
بیشتر
ابنخلدون، بهعنوان سرشناسترین متفکر اجتماعی مسلمان، نقش مهمی در شکلگیری آرا و نظریههای جمعیتی دوران ماقبل مدرن داشته است. وی مباحث و دیدگاههای مهمی را دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه مطرح کرده است. ازاینرو، در مقالۀ حاضر ضمن مروری بر آرای جمعیتشناختی ابنخلدون، رویکرد وی دربارۀ تعامل جمعیت و توسعه، بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ابن خلدون ضمن معرفی ابعاد و مؤلفههای رشد جمعیت و گذار جمعیتی در بستر توسعه، بر تعامل پویا بین جمعیت و توسعه تأکید داشته است. همچنین، از دیدگاه ابنخلدون تأثیر مثبت یا منفی رشد جمعیت بر توسعه و رفاه، به ساختار و کیفیت جمعیت و نیز شرایط ساختاری جامعه بستگی دارد. از اینرو، نظریۀ ابن خلدون دربارۀ توسعه، مبتنی بر نظریۀ جمعیتشناختی وی است. همچنین، ابنخلدون دیدگاهی چندبعدی در تحلیل رابطۀ جمعیت و توسعه داشته و نحوه و سازوکار شکلگیری این رابطه و خروجی آن را در ارتباط با مجموعهای از شرایط پیرامونی تبیین کرده است.