بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
علیرضا میرزایی؛ مهدی جلالوند
چکیده
مباحث اجتماعی و ناظر به جنبه های مختلف انسان با هویت جمعی در اندیشه و تتبعات و نوشتههای علامه طباطبایی جایگاه ویژهای دارد. ذهن ساختارمند این اندیشمند ممتاز اسلامی، موجب طرح و بحث از مبانی و ساختارهای ایجاد و حرکت اجتماع انسانی شده است؛ به گونهای که میتوان تفکر اجتماعی را یکی از نقاط ثقل اندیشه دینی ایشان به حساب آورد. پژوهش ...
بیشتر
مباحث اجتماعی و ناظر به جنبه های مختلف انسان با هویت جمعی در اندیشه و تتبعات و نوشتههای علامه طباطبایی جایگاه ویژهای دارد. ذهن ساختارمند این اندیشمند ممتاز اسلامی، موجب طرح و بحث از مبانی و ساختارهای ایجاد و حرکت اجتماع انسانی شده است؛ به گونهای که میتوان تفکر اجتماعی را یکی از نقاط ثقل اندیشه دینی ایشان به حساب آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی، مبانی اندیشهای علامه طباطبایی در بحث از خاستگاه اجتماع انسانی و نوع ارتباط میان آنها را دنبال میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد، سازوکار تشکیل جامعه بشری، منشا اجتماعی بودن، ایجاد محدودیت در آزادی فردی، تعاون و همکاری جمعی، تشریع قانون و تشکیل و تاسیس حکومت و شیوه حکمرانی، به عنوان مبانی و پیشفرضهای ساخت اجتماع انسانی در اندیشه علامه، رابطه منظومهوار داشته و به مثابه دانههای زنجیر به هم متصل، ریسمان محکمی در زمینه حدوث و بقای جامعه انسانی را شکل دادهاند. این نگاه ساختارمند به مباحث و مسائل اجتماعی، علامه را وارد اندیشه ورزی در حوزه زندگی اجتماعی نموده است. ایشان در اندیشههای اجتماعی، به ساخت جامعه از متن و درون و از پایین به بالا نظر دارد و هرم قدرت با وجود اهمیت، در اولویت دوم اندیشههای ایشان در مسائل اجتماعی و حکمرانی است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی عسگری؛ حسین ایرانپور
چکیده
ملا رجبعلی تبریزی از فیلسوفان کمترشناختهشدۀ عصر صفوی است. وی در دربار شاه عباس دوم از منزلت و مقام والایی برخوردار بود. از اینرو گاه شاه سؤالهایی را از او میپرسید. مسئلۀ اصلی این مقاله تحلیل و بررسی مبانی انسانشناختی فلسفۀ سیاسی تبریزی است و با گردآوری کتابخانهای دادهها و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ میدهد ...
بیشتر
ملا رجبعلی تبریزی از فیلسوفان کمترشناختهشدۀ عصر صفوی است. وی در دربار شاه عباس دوم از منزلت و مقام والایی برخوردار بود. از اینرو گاه شاه سؤالهایی را از او میپرسید. مسئلۀ اصلی این مقاله تحلیل و بررسی مبانی انسانشناختی فلسفۀ سیاسی تبریزی است و با گردآوری کتابخانهای دادهها و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ میدهد که «زمامداری و حکومت از دیدگاه ملا رجبعلی تبریزی چه شرایطی دارد و مبتنی بر چه مبانی انسانشناختی است». یافتههای پژوهش بیانگر آن است که تبریزی در پاسخ به پرسش شاه صفوی دربارۀ مراتب نفس، پس از تقسیمبندی نفوس به نفوس عالی، نفوس متوسط و نفوس سافل، این مراتب را با کارگزاران حکومت مطابقت میدهد. در این میان وی به مرتبۀ نبی و وصی، مرتبۀ پادشاهی و برخی مبادی تصوری برای فهم هرچه بهتر این نظریه نیز اشاره میکند و به این ترتیب فلسفۀ سیاسی او براساس دیدگاه انسانشناختیاش واضح میشود. همچنین مشخص شد تبریزی در مسئلۀ زمامداری و حکومت هرچند از افلاطون و ارسطو تأثیر پذیرفته است و مانند فارابی دربارۀ بایدها سخن میگوید، اما نگاه او دربارۀ زمامداری و حکومت و مراتب کارگزاران، در میان فیلسوفان دورۀ اسلامی متمایز و برخاسته از مبانی انسانشناسی او است.