بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
سیدمحسن ملاباشی؛ فائزه کمالی
چکیده
بروز مسائل گوناگون اجتماعی و فرهنگی در ایران اسلامی در دههها و سدههای متمادی، موجب شده است اندیشمندان بسیاری از منظرهای گوناگون نظری و با چهارچوبهای علمی متفاوتی به توصیف و تحلیل و تبیین این مسئلۀ بنیادین و پردامنه بپردازند و راهکارهای مختلفی برای بهبود وضعیت ارائه دهند. علی شریعتی از جمله اندیشمندانی است که به تحلیل این مسئله ...
بیشتر
بروز مسائل گوناگون اجتماعی و فرهنگی در ایران اسلامی در دههها و سدههای متمادی، موجب شده است اندیشمندان بسیاری از منظرهای گوناگون نظری و با چهارچوبهای علمی متفاوتی به توصیف و تحلیل و تبیین این مسئلۀ بنیادین و پردامنه بپردازند و راهکارهای مختلفی برای بهبود وضعیت ارائه دهند. علی شریعتی از جمله اندیشمندانی است که به تحلیل این مسئله از زاویۀ انحطاط مسلمانان پرداخته است؛ زیرا رویکرد او به دین اسلام متأثر از تحصیلات جامعهشناختی و تاریخی اوست. شریعتی در پاسخ به این پرسش بنیادین که علت انحطاط مسلمانان چه بوده است، ابتدا فاصلهگرفتن از اسلام راستین را مطرح میکند و سپس به علل انحراف از آن و نقش آن در انحطاط مسلمانان میپردازد و در نهایت، راهکارهایی برای بازگشت به اسلام راستین به دست میدهد. به نظر او از میان علل و عوامل گوناگونی که به انحراف از اسلام راستین منجر شدهاند، تغییر ایدئولوژی اسلام اصلیترین و بنیادیترین علت است و در نتیجه، بازگشت به ایدئولوژی اسلام گرهگشاترین راهکار به حساب میآید و مسئولیت اصلی آن نیز بر عهدۀ روشنفکران است. روش این پژوهش مطالعۀ کتابخانهای است که هدف آن عبارت است از صورتبندی نظاممند اندیشۀ شریعتی دربارۀ چیستی اسلام و علل انحطاط مسلمانان و راهکارهایی برای احیای آن.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
پیمان زنگنه؛ سید حسین اطهری؛ رضا نصیری حامد؛ روح الله اسلامی
چکیده
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزشها و باورهای دینی را در مینوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانیگزارههای دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و ...
بیشتر
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزشها و باورهای دینی را در مینوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانیگزارههای دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و «علی شریعتی» دو تن از نواندیشان ایرانیاند که تلاش نمودهاند جایگاه سوژه دینی در دوران جدید را بر اساس بازتفسیری از مبانی سنتی در تعامل با دوران جدید مشخص سازند. این نوشتار با بهرهگیری از دو روایت اقتدارگرا و دیالوگمحور از نسبت سوژه و اقتدار بهعنوان چهارچوب نظری و روش تحلیل محتوایکیفی، آرای بازرگان و شریعتی را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن استکه شیوه هر یک از این دو تفاوتهایی با مشی دیگری داشته است؛ بازرگان با دغدغهمندی درخصوص ارائه تعریفی از مبانی سنتی دینیکه در سازگاری با دنیای متجدد باشد، تلاش نمود تا مجال بیشتری برای سوژه فراهم کند. در مقابل شریعتی با تأکید بر خوانشی ایدئولوژیک از تشیّع برآن بود تا سوژه را از سیطره اقتدار سنتی خارج نموده و انسانیتِ وی را حتی در عین وفاداری به آموزههای سنتی مورد تأکید قرار دهد.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی عباسی شاهکوه؛ زاهد غفاری هشجین
چکیده
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی ...
بیشتر
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و تغییر نسلی در جامعه رخ داده و توان کنترل اجتماعی و قدرت اقناعی آن را کاهش میدهد که میتواند منجر به تضاد دولت ـ ملت شود. امری که برای جمهوری اسلامی نیز میتواند حادث شده و یا موجود باشد. در این راستا اما رهبر انقلاب اسلامی با طرح دو مفهوم «جهاد تبیین« و «مطالبهگری» میان ایدئولوژی و آرمان پیوند زده و تلاش میکند تا آنچه ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر آن استقرار یافته را حفظ کند و استمرار بخشد. مسئله پژوهش حاضر این است که: «چه نسبتی میان دو مفهوم جهاد تبیین و مطالبهگری در نظام اندیشگی آیت الله خامنهای وجود دارد؟» روش جمعآوری اطلاعات، اسنادی است و تحلیل دادهها نیز بر اساس روش تحلیل اسنادی و با استفاده از آرای اندیشمندانی چون مانهایم در تحلیل نسبت ایدئولوژی و یوتوپیا، اینگلهارت و روشه در تغییر نسلی و اجتماعی و سایر نظریهپردازان برای توضیح نسبت مفهومی مطالبهگری و تبیین حقیقت در اندیشه آیت الله خامنهای بهره گرفته شده است. پژوهشگران مقاله به این یافته رسیدهاند که در اندیشه آیت الله خامنهای، جهاد تبیین به معنای ادراک ایدئولوژی انقلاب اسلامی در جامعه و مطالبهگری به معنای آرمانخواهی و پویایی مداوم در ایدئولوژی انقلاب اسلامی است.
محمد نژادایران
چکیده
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است ...
بیشتر
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است کهداریوش شایگان یکی از مهمترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمیتواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژیهای مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب میداند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنتهای شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطورهستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیتهای معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن میکند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.