بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی عباسی شاهکوه؛ زاهد غفاری هشجین
چکیده
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی ...
بیشتر
انقلاب اسلامی با آرمانهای عدالت، جمهوریت، قانونگرایی، عزت، استقلال، آزادی، اسلامیت و نظایر آن توانست به پیروزی برسد و محمل ساخت ایدئولوژی، قانون اساسی و نظامسازی نیز بر همین اساس پدیدار شد. چالش بسیاری از نظامهای سیاسی در تحقق اهداف ایدئولوژی و نظام اعتقادی خود، ایستایی و انجمادی است که به دنبال تغییرات اجتماعی و تغییر نسلی در جامعه رخ داده و توان کنترل اجتماعی و قدرت اقناعی آن را کاهش میدهد که میتواند منجر به تضاد دولت ـ ملت شود. امری که برای جمهوری اسلامی نیز میتواند حادث شده و یا موجود باشد. در این راستا اما رهبر انقلاب اسلامی با طرح دو مفهوم «جهاد تبیین« و «مطالبهگری» میان ایدئولوژی و آرمان پیوند زده و تلاش میکند تا آنچه ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر آن استقرار یافته را حفظ کند و استمرار بخشد. مسئله پژوهش حاضر این است که: «چه نسبتی میان دو مفهوم جهاد تبیین و مطالبهگری در نظام اندیشگی آیت الله خامنهای وجود دارد؟» روش جمعآوری اطلاعات، اسنادی است و تحلیل دادهها نیز بر اساس روش تحلیل اسنادی و با استفاده از آرای اندیشمندانی چون مانهایم در تحلیل نسبت ایدئولوژی و یوتوپیا، اینگلهارت و روشه در تغییر نسلی و اجتماعی و سایر نظریهپردازان برای توضیح نسبت مفهومی مطالبهگری و تبیین حقیقت در اندیشه آیت الله خامنهای بهره گرفته شده است. پژوهشگران مقاله به این یافته رسیدهاند که در اندیشه آیت الله خامنهای، جهاد تبیین به معنای ادراک ایدئولوژی انقلاب اسلامی در جامعه و مطالبهگری به معنای آرمانخواهی و پویایی مداوم در ایدئولوژی انقلاب اسلامی است.
محمد نژادایران
چکیده
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است ...
بیشتر
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است کهداریوش شایگان یکی از مهمترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمیتواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژیهای مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب میداند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنتهای شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطورهستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیتهای معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن میکند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.