نوع مقاله : مقاله ترویجی

نویسندگان

1 دانشیار پژوهشکدۀ تحول و ارتقاء علوم انسانی

2 گروه آموزشی علوم اجتماعی اسلامی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

چکیده

نیازهای ضروری جوامع از طریق تشکل‌های طبیعیِ اجتماعی، موسوم به نهاد تامین می‌شوند. از جمله برای ایجاد نظم و امنیت و مدیریت جامعه، نهاد سیاست تشکیل می‌یابد. هر فرهنگ و تمدنی دارای سبک مدیریت و انتظام‌بخشی مخصوص به خود است. از‌این‌رو هر تمدنی دارای یک نهاد سیاسی با شاکلۀ مخصوص به خود است. تمدن مدرن با کنار گذاشتن واقعیت غیب و تکیه بر واقعیت مشهود (سکولاریزم) و اعتماد به انسان (هیومنیزم) شکل و رشد یافت. نهادهای اجتماعی آن، از جمله سیاست هم بر همین پایه استوار شدند. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی و ظاهر شدن اسلام در یک منظر تمدنی چنین می‌نماید که شاکله‌های نوینی به نهادهای اجتماعی مخصوصا سیاست داده شد.
مقاله حاضر تلاش می‌کند با استفاده از روش بررسی متون و بحث و نظرخواهی از متخصصین، در یک مطالعۀ تطبیقی شاکلۀ سیاست در تمدن نوین اسلامی را تخمین زند. موضوع پژوهش مطالعه تطبیقی شاکله سیاست در دو تمدن مدرن و نوین اسلامی است و هدف پژوهش آن است که پایه‌های نظری سیاست را در تمدن مدرن و تمدن نوین اسلامی با یکدیگر مقایسه کرده و نتایج اجتماعی هر یک را مورد سنجش قرار دهد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که شاکلۀ سیاست در این دو نوع تمدن با یکدیگر تفاوت مبنایی دارند؛ هر چند ممکن است هر دو به مردم سالاری متمسک باشند. تمدن مدرن بر اساس انسان گرایی و توجه به سودجویی و منفعت‌طلبی انسان‌ها هر نوع عملی را مجاز می‌شمارد اما تمدن اسلامی تکیه خود را بر ربوبیت الهی می‌گذارد و با اهمیت دادن به رابط بین عالم غیب و مشهود تلاش می‌کند نظامی را در سیاست جایگزین کند که ولایت الهی در سطوح مختلف اجتماعی ساری و جاری شود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Structure of Politics in Modern Civilization New Islamic Civilization, A Compdrative Study

نویسندگان [English]

  • Seyed Saeid Zahed Zahedani 1
  • Mohammad Hussain Jamalzadeh 2

1 َAssociate Prof. of The Institute for Humanities and Social Science Development

2 Department of Islamic Social Sciences, Faculty of Social Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran

چکیده [English]

The essential needs of societies are provided through natural social organizations, called institutions. For instance, to create order and security and management of society, the institution of politics is formed. Every culture and civilization has its own style of management and discipline. Hence, every civilization has a political institution with its own structure. Modern civilization was formed and developed by abandoning the unseen reality and relying on the apparent reality (secularism) and trust in man (humanism). Its social institutions, including politics, were based on this. With the victory of the Islamic Revolution in 1979 and the emergence of Islam in a civilized perspective, it seems that new structures were given to social institutions, especially politics. The present article tries to estimate the structure of politics in the new Islamic civilization in a comparative study using the method of reviewing texts and discussing and consulting experts. The findings of this study show that the form of politics in these two types of civilizations are fundamentally different from each other; however, both may adhere to democracy. Modern civilization, based on humanism and attention to the profit and benefit of human beings, allows any kind of action, but Islamic civilization relies on divine lordship and tries to replace the system in politics with the importance of the link between the unseen and the visible. Divine to be present and current in different social levels.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Guardianship
  • Governance
  • Politics
  • Culture
  • Islamic Civilization
  • Modern Civilization
  1. منابع:

    1. آئینه وند، صادق (1394)، تمدن اسلامی نوین، تهران: انتشارات دانشگاه تربیت مدرس.
    2. اسکندری، محمدحسین (1378)، نگاهی به مفهوم سیاست، روش‌شناسی علوم انسانی، شماره 21، صص 113ـ84.
    3. بشیریه، حسین (1381) فرهنگ اسلامی و سیاسی شدن اسلام، بازتاب اندیشه، شمارۀ 29، صص 50ـ44.
    4. بورلو، ژوزف (1389)، تمدن اسلامی، ترجمه اسداله علوی، چاپ دوم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
    5. پارسانیا، حمید (1392)، نظریه و فرهنگ: روش‌شناسی بنیادین تکوین نظریه‌های علمی، راهبرد فرهنگ، دوره ششم، شماره 23، صص 28ـ7.
    6. پیروزمند، علی رضا (1389) مبانی و الگوی مهندسی فرهنگی، قم: فرهنگستان علوم اسلامی.
    7. تهانوی، محمد علی (1996)، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، بیروت: مکتبه لبنان ناشرون.
    8. جاسمی، محمد و بهرام جاسمی (1358)، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: گوتنبرگ.
    9. حسینی طباطبائی، سیدمحمدحسین (1421 ق)، ولایت فقیه در حکومت اسلام، چاپ دوم، مشهد: انتشارات علامه طباطبائی.
    10. دورکیم، امیل (1391)، درس‌های جامعه شناسی، ترجمه جمال الدین موسوی، تهران: نشر نی.
    11. زاهد زاهدانی، سید سعید، محسن جاجرمی زاده، محمد رضا تقوی (1393)، فرهنگ به مثابه رسانه ای بین اراده و عمل جمعی (مطالعه تطبیقی فرهنگ اسلامی و سکولار)، رسانه و فرهنگ، جلد 3، شماره 2، صص 76-55.
    12. زاهد زاهدانی، سیدسعید (1384)، در باب توسعه‌ی فرهنگی در ایران، راهبرد یاس، ، سال اول، شماره سوم، صص 92-81.
    13. ــــــــــــ (1394)، درآمدی بر مبانی روش تفکر اجتماعی در اسلام، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
    14. صالح، صبحی، شریف الرضی، محمدبن حسین (۱۴۱۴ق)، نهج البلاغه، قم: دار الهجره.
    15. طباطبائی، سیدمحمدحسین (1378)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه.
    16. علم الهدی، سید احمد (1392)، سیاست در قرآن: تفسیر آیات سیاسی قرآن، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
    17. غزالی، محمد (بی‌تا)، إحیاء علوم الدین، تصحیح حافظ عراقی، بیروت: دارالکتاب العربی.
    18. غفاری، مصطفی (1398)، از نیمه خرداد، تهران: انتشارات انقلاب اسلامی.
    19. فیرحی، داود (1375)، فرد و دولت در فرهنگ سیاسی اسلام، نقد و نظر، دورۀ 2، شمارۀ 3-4، صص 44-7.
    20. ـــــــــ (1387)، روش شناسی دانش سیاسی در تمدن اسلامی، چاپ دوم: قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
    21. کرمی قهی و دیگران (1386)، جستاری نظری درباب تمدن، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
    22. ماکیاولی، نیکولو (1388) شهریار، ترجمۀ داریوش آشوری، تهران: آگاه.
    23. مصباح یزدی، محمدتقی (1391)، جامعه و تاریخ از نگاه قرآن، قم: مؤسسه امام خمینى.
    24. مطهری، مرتضی (1393)، مسئله شناخت، تهران: صدرا.
    25. مظفری، آیت (1385)، فرهنگ سیاسی در نگاه مقام معظم رهبری، حصون، شمارۀ 7، صص 91ـ66.
    26. مگی، براین (1386)، سرگذشت فلسفه، ترجمۀ حسن کامشاد، تهران: نشر نی.
    27. نراقی، احمدبن محمد (1375)، عوائد الایام فی بیان قواعد الاحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
    28. نقیب‌زاده، احمد (1390)، سیاست و حکومت در اروپا، تهران: سمت.
    29. نوروزی، محمد جواد، سید عزت الله احمدی (1396)، شاخص‌های فرهنگ سیاسی مطلوب در اسلام، چهارمین کنگرۀ بین المللی علوم انسانی اسلامی، صص 184ـ161.
    30. ILO, (1983) Social Aspects of Industrialisation, Geneva: International Labour Office.
    31. Price, Danial E. (2000) Islamic Political Culture, Democracy, and Human Rights, New York, Perger.
    32. Russell, Bertrand (1971), History of Western Philosophy, London: Unwin University Books.
    33. Schwarzmantel, John (1987), Structures of Power, University of California: Wheatsheaf.
    34. Habermas, Jürgen (1992), Modernity an Incomplete project. Ed. P. Brooker in Modernism/ Postmodernism. London: Longman. pp. 39-125.
    35. Hobbes, Thomas (1651) De Cive, London.