نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیأت علمی/گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان

2 دانشجوی دکترای تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه لرستان، گروه تاریخ

چکیده

اندیشه‌ی اجتماعی هر دوره‌ای متأثر از شرایط جامعه‌ای است که به‌بحث در مسائل اجتماعی و نهادهای اجتماعی می‌پردازد. در دوره‌ی قاجار نیز، عوامل سیاسی و مذهبی گوناگونی باعث حضور و نفوذ علمای شیعی در جامعه و حکومت شد که ناگزیر به‌طرح مباحثی در زمینه‌ی سیاست و اجتماع پرداخته‌اند. از جمله‌ی این عالمان، سیدجعفر دارابی کشفی از علما و فقهای اصولی شیعه بود که به‌مقوله‌ی اندیشه‌ی اجتماعی که می‌بایست حاکم بر جامعه‌ی عصر قاجار باشد از دیدگاه دین اسلام، پرداخته‌‌است. وی در کتاب‌های تحفه‌الملوک و میزان‌الملوک به‌اندیشه‌ی اجتماعی و توصیف جامعه می‌پردازد و برای اینکه جامعه‌ای مطلوب را ترسیم نماید که حاکم قادر باشد بر جامعه حکومت نماید، زندگی فردی و امور خانوادگی و اجتماعی را تشریح می‌کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اندیشه‌ی اجتماعی کشفی براساس تحلیل محتوای دو اثر مذکور است. یافته‌ی پژوهش نشان می‌دهد که کشفی قصد داشته به‌ترسیم زندگی فردی و اجتماعی با تعلیم اخلاقی و دین بپردازد و عقل و عدالت را پایه‌ی جامعه قرار می‌دهد. وی در نهایت به‌دنبال دستیابی‌به مدینه‌ی فاضله است و در این راستا به‌مقوله ارتباط میان افراد در جامعه و چگونگی زندگی اجتماعی و رابطه‌ی حکومت و جامعه و بسیاری از خصائل و فضایل انسان که از طریق آن می‌تواند به‌سعادت دنیوی و اخروی دست یابد به‌صورت مشروح و مفصل پرداخته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Survey and Analysis Of Desired Society in Seyyed Jafar Kashfi' Social Thought

نویسندگان [English]

  • Jahanbakhsh Savagheb 1
  • Parvin Rostami 2

1 History Group, Faculty of Literature & Humanitis, Lorestan University

2 Lorestan University

چکیده [English]

Society-based thinking in every period is influenced by the conditions of the society, and it is closely correlated with social institutions and social problems. During the Ghajarid Period, various religious and political factors paved the way for the pronounced presence of Shiite ulema in the society and in the government. Among the distinguished Muslim scholars, Seyyed Jafar Darabi Kashfi was a religious jurisprudent and a theoretician who was interested in social theories dealing with the ways to rule on the basis of Islamic faith during the Ghajarid government. In his books, Tohfat-ol-Moluk and Mizan-ol-Moluk, he focuses on social theories in order to describe the society, Moreover, he focuses on individual and family affairs in order to portray an ideal society for a ruler. The present study describes how the ulema were politically influential during the Ghajarid Period, and in particular, it deals with Kashfi's social theories. Findings show that Kashfi tried to outline the individual as well as social life in the light of ethical and religious teachings in an effort to base the society on reason and justice. His ultimate goal was to create a utopia, and to this end, he focused on the relationships among individuals in the society, and he discussed in detail the relationship between the government and the society in the one hand, and the relationship between the social life and various virtues for happiness both in this world and in the Hereafter.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ghajarid
  • Darabi Kashfi
  • Society-based thinking
  • Social theory
  • Tohfat-ol-Moluk
  • Mizan-ol-Moluk
آدمیت، فریدون و ناطق، هما (1356)،  افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشدۀ دوران قاجار، تهران: آگاه.
- اعرافی، علیرضا (زیر نظر، با همکاران)، (1386)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و مبانی آن، ج1، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران: سمت، چ2.
 - ترنر، جاناتان اچ (1378)، مفاهیم و کاربردهای جامعه­شناسی، ترجمۀ محمد فولادی و محمدعزیز بختیاری، قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
 - تقی­زاده داوری، محمود (1385)، «بررسی اشتراکات و افتراقات در فلسفه اجتماع افلاطون و فارابی»، پژوهش­های فلسفی و کلامی، دانشگاه قم، سال هفتم، شمارۀ سوم، بهار: 131-  159.
 - جلالی­مقدم، مسعود (1379)، درآمدی به جامعه‌شناسی دین و آراء جامعه­شناسان بزرگ دین، تهران: مرکز.
 - حائری، عبدالهادی (1367)، نخستین رویارویی­های اندیشه­گران ایران با دو رویۀ تمدن بورژوازی غرب، تهران: امیرکبیر.
 - راسل، برتراند (2535)، اخلاق و سیاست در جامعه، ترجمۀ­ محمودحیدریان، تهران: بابک.
 - رحمانیان، داریوش (1391)، تاریخ تفکر سیاسی در دوره قاجاریه، تهران: دانشگاه پیام نور، چ3.
 - سروش، عبدالکریم (1376)، درس­هایی در فلسفۀ علوم‌اجتماعی، تهران: نی، چ2.
- شکوهی، ابوالفضل (1381)، «نگاهی دیگر به فلسفۀ سیاسی سیدجعفر کشفی»، فصلنامۀ علوم‌سیاسی، سال پنجم، شمارۀ 2(پیاپی18)، تابستان: 135-  148.
 - طباطبایی­فر، محسن (1384)، نظام سلطانی از دیدگاه اندیشۀ سیاسی شیعه (دورۀ صفویه و قاجاریه)، تهران: نی.
- فارابی، ابونصر محمد (1358)، سیاست مدنیه، ترجمه و تحشیۀ جعفر سجادی، تهران: انجمن فلسفه ایران.
- فدایی مهربانی، مهدی (1395)، «وجوه عرفانی در اندیشۀ سیاسی کشفی»، سیاست، دورۀ 46، شمارۀ 1، بهار: 171-  188.
- فراتی، عبدالوهاب (1378)، اندیشه­های سیاسی سیدجعفر کشفی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
 - فراتی، عبدالوهاب (1382)، «دولت آرمانی شیعه در اندیشۀ کشفی»، شیعه­شناسی، سال اول، شمارۀ­ 3و4، پاییز و زمستان: 169-  180.
- فرسار، احمد (1377)، جامعه­شناسی، اصول و مبانی و نظریه‌پردازان، تهران: اوحدی.
- کریپندورف، کلوس (1390)، تحلیل محتوا: مبانی روش­شناسی، ترجمۀ هوشنگ نایبی، تهران: نی، چ5.
- کشفی، سیدجعفر دارابی (1375)، میزان­الملوک و الطوایف صراط المستقیم فی سلوک الخلائف، تحقیق مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، حوزۀ علمیه­ قم.
 - کشفی، سیدجعفر دارابی (1381)، تحفه­الملوک، گفتارهایی درباره­ی حکمت سیاسی، ج1و2، تهیه و تحقیق - مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، پژوهشکدۀ اندیشۀ سیاسی اسلام، به­کوشش عبدالوهاب فراتی، قم: بوستان کتاب.
- گیدنز، آنتونی (1374)، جامعه­شناسی، ترجمۀ منوچهر صبوری، تهران: نی، چ2.
- مطهری، مرتضی (1372)، جامعه و تاریخ، تهران: صدرا.
- موسوی، سارا و علمی نصیرآباد، بهنام (1395)، «رویکرد علماء به مشروعیت نهاد سلطنت، مطالعه موردی؛ روزگار فتحعلی شاه»، تاریخ و فرهنگ، سال 48، شمارۀ پیاپی96، بهار و تابستان: 121-  141.
- نصیرالدین طوسی، محمدبن محمد (1389)، اخلاق ناصری، تصحیح عزیزالله علیزاده، تهران: فردوس، چ3.
- نوذری، حسینعلی (1381)، بازخوانی هابرماس (درآمدی بر آراء، اندیشه­ها و نظریه­های یورگن هابرماس)، تهران: چشمه.
- نیک­گهر، عبدالحسین (1369)، مبانی جامعه­شناسی، تهران: رایزن.