نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد
2 عضو هیئت علمی دانشگاه ایلام
چکیده
چکیده:
سرمایۀ اجتماعی از مفاهیم نو، مهم و قابل توجه در عرصه علوم اجتماعی است و در چند دهۀ اخیر تا آنجا اهمیت یافته که به آن ثروت نامرئی هم اطلاق میشود، در این مقاله در صدد بررسی مقایسهای این مفهوم با مفهوم عصبیت است که توسط ابنخلدون مطرح شدهاست. ابنخلدون برای تحلیل بنای نظام سیاسی، بینظمی سیاسی و اجتماعی عصر خود از این کلید واژۀ استفاده کرده و آن را یک عامل وحدتبخش و متحدکننده میداند. در واقع هدف اصلی این است که در نهایت به پاسخ این سؤال برسیم که آیا میتوان عصبیت ابنخلدون را با توجه به نظریات سرمایه اجتماعی روزآمد کرد؟ چارچوب نظری مقالۀ حاضر مبتنی بر نظریۀ گیدنز و مکمل آن آراء پاتنام است. مجموعه بحثهای ارایه شده بدین نتیجه رهنمون گردیده که علاوه بر این که دو مفهوم دارای اشتراکاتی هستند، از برخی جهات با هم تفاوتهایی دارند که آنها را از هم جدا میکند. از این تفاوتها میتوان چنین استنباط کرد که کاملا نمیتوان عصبیت را روزآمد کرد. در واقع آن بخشی از عصبیت که پیوندی تنگانگ با اجتماع قبیلهای دارد را نمیتوان روزآمد کرد. ولی مصداقهایی از عصبیت که از مختصات اجتماع قبیلهای نیست را میتوان روزآمد کرد مانند دین که در اغلب جوامع بشری، به ویژه جامعۀ ما همچنان عامل عمدۀ همبستگی است، همپیمانی نیز که امروزه در قالب منظقهای و جهانی شکل میگیرد، از جمله مواردی هستند که به امکان روزآمد ساختن نظریه عصبیت ابنخلدون با جامعه جدید کمک میکنند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Comparative consideration of asabiyah of Ibn Khaldun and social capital
نویسندگان [English]
- elahe faraji 1
- yarmohammad ghasemi 2
1 MA
2 Academic members of Ilam university
چکیده [English]
Since social capital is one of the ground of social science, and in recent decades it get much importance that it was called invisible wealth, this article has paid attention to the comparative study of this concept with the Asabiyah of Ibn Khaldun who used this key word to analyze the social and political disorders of this time and he knows it a consolidating and uniting factor. In fact, the main goal of this study is to answer this question that whether we can update the Asabiyah of Ibn Khaldun according to the theories of social capital?
Theoretical framework of this study is based on the theory of Gidenz and, its supplementary, ideas of Putnam. The set of presented arguments were resulted in this that although these two concepts have some in common, they have some differences which distinguishes them from each other in some respects. Thus, it can be inferred of differences of these two concepts that Asabiyah couldn’t be updated completely (however religion is still the main factor of solidarity in most societies specially our society, confederacy which also nowadays is formed regionally and universally, are some items which help to the possibility of updating the Ibn Khaldun theory of Asabiyah with new society) .On the other hand, Ibn Khaldun lived in a time and place with which Asabiyah was blended while in present modern societies race and lineage have been replaced by law and competence. In this way, the possibility of updating is cancelled in this case.
کلیدواژهها [English]
- Asabiyah
- power
- Social capital
- comparison
- solidarity
- government