محسن صبوریان
چکیده
سبک زندگی یک جامعه، مهمترین ظهور بعد هنجارین و نرم تمدن است. آیت الله خامنهای از اوایل دوران زعامت بر وجوه مختلف رفتاری، نمادین و ظهورات فرهنگ از جمله سبک زندگی تاکید داشتهاند. موضوع این مقاله متمرکز بر سبک زندگی در منظومه فکری آیتالله خامنهای، بر مبنای سخنرانیهای و بیانیههای موجود از ایشان است. از نظر ایشان ما در مراحل ...
بیشتر
سبک زندگی یک جامعه، مهمترین ظهور بعد هنجارین و نرم تمدن است. آیت الله خامنهای از اوایل دوران زعامت بر وجوه مختلف رفتاری، نمادین و ظهورات فرهنگ از جمله سبک زندگی تاکید داشتهاند. موضوع این مقاله متمرکز بر سبک زندگی در منظومه فکری آیتالله خامنهای، بر مبنای سخنرانیهای و بیانیههای موجود از ایشان است. از نظر ایشان ما در مراحل پنجگانه تکاملی، از دو مرحلهی اول یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و نظامسازی اسلامی عبور کردهایم و در مرحلهی سوم و دولت اسلامی به سر میبریم. پس از آن به مرحلهی جامعه اسلامی و نهایتاً تمدن اسلامی خواهیم رسید. هدف این مقاله بررسی تحلیلی شاخصهای سبک زندگی در مراحل پیشروی تکاملی انقلاب اسلامی از منظر آیتالله خامنهای است. روش ما رویکرد تحلیل اسنادی مبتنی بر دادههایی است که به شکلی منقح و نمایهشده در پایگاه حفظ آثار آیتالله خامنهای موجود است. نتیجهی این پژوهش نشان میدهد که در مراحل پیشروی تکامل انقلاب، مهمترین شاخصهای سبک زندگی مرتبط با مسئولان «سلامت اعتقادی و اخلاقی»، «روحیهی خدمت به خلق»، «عدالت» و «سلامت اقتصادی» و در ارتباط با مردم عبارت است از «امر به معروف و نهی از منکر»، توجه به مقولهی «تعلیم و تربیت» و همچنین «استمرار انقلاب» و ارزشهای اساسی آن است. شاخصهای مرحلهی نهایی انقلاب چیزی جدای از شاخصهای مرحلهی چهارم نیست.
ایمان عرفان منش؛ حسین بستان
چکیده
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف ...
بیشتر
بنابر مواضع جهانبینی دنیای مدرن، بسیاری از جامعهشناسان تلاش کردهاند تا فهم خود از جهان اجتماعی و کنش انسانی را فرمولبندی کنند. پییر بوردیو، بهعنوان یکی از با نفوذترین جامعهشناسان فرهنگی متأخر، مدعی است که میتوان پیچیدگی منطق عینی و ذهنی مندرج در سبک زندگی عاملان اجتماعی را بر اساس فرمول و مدل تحلیلی معینی منکشف نمود. این مقاله تلاش میکند تا با استعانت از نظریۀ فطرت شهید مطهری و روش پژوهش اسنادی، مهمترین چالشهای آن ادعا را با فطرت و زیست مؤمنانه آشکار سازد. مدل بوردیو به دلیل اتخاذ موضع چشماندازگرایی بهنوعی نسبیانگاری در مقولههای فرهنگ، اخلاق و بسیاری از عوامل اجتماعی مانند جنسیت منتج شده است. جامعه و طبقه نیز مقدم بر فطرت انسانی و هویت اصیل او انگاشته شدهاند. همچنین، به دلیل قبول منطق منفعت، نمیتوان از مفاهیمی همچون سادهزیستی، قناعت، عزت نفس، خودِ واقعی، مرز میان امر حق و امر باطل و آزادی همراه با مسئولیتپذیری سراغی گرفت.