نوع مقاله : مقاله ترویجی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
2 دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
3 عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران.
چکیده
مدرنیته به شکلی از زندگی و تشکیلات اجتماعی اطلاق میشود که عقل خودبنیاد نقاد که پیوسته به بازنگری سنتهای بشری میپردازد، پارادایم اصلی آن را تشکیل میدهد. این پدیده در غرب زاده شد و بهتدریج وارد سرزمینهای دیگر شد. ورود این سبک تفکر به ایران، واکنشهای متفاوتی در پی داشت. برخی از روشنفکران سعی کردند با کنارنهادن ارزشهای دینی و سنتی و تقلید از غرب، نظمی مدرن و سکولار را بنیان گذارند. در مقابل، نواندیشان دینی که عمدتاً در دهۀ چهل و پنجاه شمسی رشد چشمگیری داشتند، با این برداشت مخالفت و تلاش کردند با تمسک به ارزشهای دینی و مصلحکردن آن با باورهای مدرن نامتناقض با اسلام، مانع هجوم اندیشههای غربی به فرهنگ و تمدنشان شوند. در این پژوهش، براساس سهگانۀ لاکانی، تأثیر ذهنیت مدرن بر نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب امام خمینی (ره) را به روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار میدهیم. دیدگاه امام خمینی (ره) بهمثابۀ یکی از نواندیشان دینی برجسته دهۀ چهل و پنجاه شمسی، در رابطه با غرب مبتنی بر نقد جنبههای استعماری و اومانیستی آن است؛ کما اینکه برخی از اصول تمدنی آن را با تفسیری دینی که خود از آن ارائه میکند، قبول میکند و از آنها برای تدوین نظم سیاسی اجتماعی متعالی مدنظرش بهره میگیرد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که امام (ره) بهمنظور مقابله با اقدامات هنجارستیز و مدرنمآبانۀ شاه که در راستای ترویج امر واقع بود، درصدد بازسازی امر نمادین با محوریت یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزشهای متعال دینی برآمد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Examining the Effect of Modernism on the Establishment of Sociopolitical Order in Imam Khomeini Political Thoughts
نویسندگان [English]
- fateme kamrani 1
- somaye hamidi 2
- Peyman zanganeh 3
1 PhD student of political thought, Allameh Tabatabai University
2 Associate Professor, Department of Political Science, Faculty of Literature and Humanities, Birjand University, Birjand, Iran
3 Department of Political Science, Faculty of Literature and Humanities, Birjand University, Birjand, Iran
چکیده [English]
Modernism is a type of social life and institution whose primary paradigm is a self-reflective, self-critical wisdom that perpetually evaluates human traditions. This phenomenon originated in the West and spread progressively to other regions. The emergence of this way of thinking in Iran elicited various responses. Some of the intelligentsia attempted to establish a secular and modern order by rejecting traditional and religious values and imitating non-western styles. In contrast, a number of religious intellectuals who flourished primarily in the forties and fifties of the Shamsi calendar opposed this idea and attempted to rely on religious values, correct it with modern ideas compatible with Islam, and prevent the penetration of Western ideas into their culture and civilization. Imam Khomeini, one of the intellectuals of the forties and fifties according to the Shamsi calendar, studied and criticized western humanistic and colonial aspects, while accepting some of its civilizational principles according to Islamic interpretation. Analytical-descriptive methodology is used in this study to examine the effect of Modernism Mindset on Imam Khomeini’s thought, based on three principles of Lacan as a religious intellectual and his desired social-political order. Imam Khomeini's reputation as one of the most influential religious thinkers of the 1940s and 1950s is founded on a critique of the west’s colonial and humanistic aspects. Although he adopts certain intellectual principles of Western civilization in accordance with his religious interpretation, he employs them to create his transcendent sociopolitical order. However, research indicates that Imam Khomeini opposed Shah’s iconoclastic and anti-modern actions, preached the truth, and attempted to reconstruct a political system based on sublime religious values through symbolic action.
کلیدواژهها [English]
- Imam Khomeini
- Religious Intellectual
- Modernism
- Lacan
- Political Order