بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد مهدی حسینمردی؛ سیده لطیفه حسینی؛ زینب عصمتی
چکیده
با اینکه نظریهپردازان غربی، اصل تعیین سرنوشت را خوانشی از نظامهای مبتنی بر اندیشههای لیبرال دموکراسی و پیشفرضی برای حقوق و آزادیهای فردی تلقی میکنند، این اصل در سویۀ فکری علامه نایینی و علامه جعفری از وضع متفاوت تأسیسی برخوردار است. سنت فکری آنها متأثر از گزارههای موضوعی فقه شیعی مبتنی بر اندیشههای درونفهم دینی است. ...
بیشتر
با اینکه نظریهپردازان غربی، اصل تعیین سرنوشت را خوانشی از نظامهای مبتنی بر اندیشههای لیبرال دموکراسی و پیشفرضی برای حقوق و آزادیهای فردی تلقی میکنند، این اصل در سویۀ فکری علامه نایینی و علامه جعفری از وضع متفاوت تأسیسی برخوردار است. سنت فکری آنها متأثر از گزارههای موضوعی فقه شیعی مبتنی بر اندیشههای درونفهم دینی است. از اینرو، چنین سازوکاری هم در مبنا و هم در صورت، با نظریات سیاسی در غرب به طریق بنیادینی و موضوعی با تضاد مواجه است و ظرفیتهای گفتمانی خاص خود را دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی حق تعیین سرنوشت مردم در پرتو حقوق اساسی و با رویکرد اجتهادی از منابع موضوعی و با درک فقاهتی و تتبع از تاریخ سیاسی اسلام در میان شیعیان است. سیرِ پژوهشی این مقاله کیفی و توصیفی-تحلیلی و با توجه به موضوع و ماهیت با پشتوانۀ اسناد، شیوۀ آن کتابخانهای است. نتایج نشان میدهد علامه جعفری بهلحاظ مبناشناسی، حاکمیت الهی را هستۀ اصلی مردمسالاری و از حیث صورت آن را از شقوق بااهمیت حیات معقول انسانی میداند. حال آنکه فصل تعیینکننده و بالفعل آن به اعتقاد نایینی، حق انتخاب و دادن فرصت برای عموم یا جمهور مردم در تأیید مشروعیت حاکمیت است.