حسین کچوییان؛ نورالله نورانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به وقوع رنسانس و انقلاب علمی در جامعه اروپای پس از قرن هفدهم و تأثیرپذیری سایر جوامع، از جمله ایران از تغییرات گسترده علمی، جریانهای فکری مختلفی که در مقابل ماهیت علم متجدد موضعگیری کردهاند، مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد. بنابراین، با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی، جریانهای فکری مختلف ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به وقوع رنسانس و انقلاب علمی در جامعه اروپای پس از قرن هفدهم و تأثیرپذیری سایر جوامع، از جمله ایران از تغییرات گسترده علمی، جریانهای فکری مختلفی که در مقابل ماهیت علم متجدد موضعگیری کردهاند، مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد. بنابراین، با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی، جریانهای فکری مختلف که طیفی از موافقان تا مخالفان را شامل میگردد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از آنجایی که بیان دیدگاههای همه صاحبنظران این حوزه، میسر نیست و بسیاری از صاحبنظران مذکور نیز اشتراک فکری دارند، پس از بررسیهای اکتشافی، متفکران شاخصی انتخاب گردید که در هر دیدگاه، آرای آنان بیشترین پوشش نظری را داشت. بدین ترتیب، بر اساس مواضع آنان، دیدگاههای استخراج شده، توصیف و تجزیه و تحلیل گردد. پس از تجزیه و تحلیل انجام شده بر اساس چهار مفهوم ماهیت علم متجدد، روش تجربی متجدد، علوم انسانی- اجتماعی متجدد و علم دینی، جریانهای فکری حاضر در این حوزه، به سه دیدگاه کلی تقسیمبندی گردید که عبارت است از: 1) دیدگاه علم تجددطلب، 2) دیدگاه پیرایهزدا و 3) دیدگاه سنتگرای اسلامی.