محمد نژادایران
چکیده
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است ...
بیشتر
توسعه اسلام ایدئولوژیک که نقش مهمی در بسیج تودهها و سیطره اسلام سیاسی بر اسلام سنتی در ایران داشته است و پیامدهای سیاسی و فرهنگی آن را میتوان در سالهای پس از انقلاب اسلامی هم مشاهده کرد از سوی برخی از روشنفکران معاصر مورد نقد قرار گرفته است. روش مورداستفاده در این بررسی نیز روش اسنادی تحلیلی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است کهداریوش شایگان یکی از مهمترین روشنفکران ایرانی منتقد اسلام ایدئولوژیک است. وی این فرایند را ایدئولوژی شدن سنت تلقی کرده و معتقد است که سنت ایدئولوژی شده نسبت خود را با معنویت شرقی از دست داده است و از طریق بازتولید سنت در یک قالب مدرن منطق درونی مدرنیته بدون آگاهی به آن را پذیرفته است.سنت ایدئولوژیک نمیتواند امکانی برای تولید معنویت فراهم کند و صرفاً کارکرد سیاسی برای رقابت با ایدئولوژیهای مدرن خواهد داشت. وی ایدئولوژی را آگاهی کاذب میداند و معتقد است که تبدیل دین به ایدئولوژی یک واکنش سلبی نسبت به روند فروپاشی سنتهای شرقی در مواجهه با هجوم عقلانیت عرفی و اسطورهستیز مدرنیته است که در نهایت سنت را به یک ابزار سیاسی برای ازخودبیگانگی تاریخی تبدیل کرده و ظرفیتهای معنوی آن را فدای اساطیر عرفی شده سیاسی دنیای مدرن میکند. تبدیل دین به ایدئولوژی به اعتقاد شایگان ناشی از فروپاشی مفاهیم عمیق معنوی ادیان در عصر جدید است.