TY - JOUR ID - 87258 TI - بررسی مقایسه‌ای آراء و اندیشه‌های ابن خلدون و امیل دورکیم با تأکید بر نقش و کارکرد همبستگی اجتماعی در تکوین و تداوم نظام سیاسی JO - فصلنامه علمی نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان JA - JSTMT LA - fa SN - 2538-5240 AU - جهانی نسب, احمد AD - دکتری اندیشه سیاسی مدرس دانشگاه پیام نور مازندران واحد ساری Y1 - 2022 PY - 2022 VL - 12 IS - 1 SP - 149 EP - 177 KW - ابن خلدون KW - امیل دورکیم KW - تقسیم کار اجتماعی KW - دگرگونی اجتماعی KW - دین KW - عصبیت KW - همبستگی اجتماعی DO - 10.22059/jstmt.2022.335426.1493 N2 - همبستگی اجتماعی به عنوان مهم‌ترین بخش یک پیوستگی جامعه، جایگاه ویژه‌ و حائز اهمیتی داشته و علاوه بر کارکردهای ذاتی آن در اداره و انتظام‌بخشی امور اجتماع، وجود آن برای حفظ و ثبات نظام سیاسی- اجتماعی ضروری است. از این‌رو، مقاله حاضر در صدد است تا به بررسی و شناخت عوامل شکل‌دهنده آن در آراء و اندیشه‌های ابن خلدون به عنوان فیلسوف اجتماعی مسلمان و امیل دورکیم نظریه‌پرداز همبستگی اجتماعی بپردازد. لذا تلاش شده تا مسئله پژوهش در چارچوب رویکرد کارکردگرایی با بهره‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع‌آوری داده‌ها بصورت کتابخانه‌ای مورد بررسی قرار گیرد. با این فرضیه که « عصبیت » در اندیشه ابن خلدون و « روابط متقابل بین افراد در قالب تقسیم کار اجتماعی » در اندیشه دورکیم، اصلی‌ترین عامل همبستگی اجتماعی می‌باشد. همچنین نقطه آغازین هر یک از این دو اندیشمند، میزان تعامل و تأثیر و تأثر متقابل اعضاء در روابط و مناسبات اجتماعی بوده که بر حسب تکوین و تداوم نظام سیاسی و اجتماعی، دوری(چرخشی) بودن نظریه ابن خلدون و خطی بودن نظریه دورکیم را سبب می‌شود. شهرت ابن خلدون به عنوان مهم‌ترین متفکر اجتماعی جهان اسلام، بیش از هر چیز مرهون مفهوم عصبیت و جایگاه آن در دگرگونی‌های اجتماعی است که مراحل پنجگانه از تولد تا زوال را شامل می‌شود. از این‌رو، به نظر می‌رسد نظریه اجتماعی ابن خلدون از حیث دگرگونی اجتماعی و تأثیر آن بر تکوین و تداوم نظام سیاسی، از سنخ نظریه دورانی و کشمکش و نظریه اجتماعی دورکیم نیز از نوع نظریه تک‌خطی و تکاملی است. UR - https://jstmt.ut.ac.ir/article_87258.html L1 - https://jstmt.ut.ac.ir/article_87258_0d1161a88ba2b0e6d1176dd36e6b2116.pdf ER -