احسان عسگری؛ امیر عظیمی دولت آبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی مفهوم آزادی در اندیشة حضرت امام خمینی (ره) به انجام رسیده است ؛ چرا که آزادی یکی از مؤلفه های ماهیت انسان است که اگر ظرفیت و قابلیت بالقوه ی آن بالفعل شود ، به طور شگفت آوری به شکوفایی خلاقیت و استعدادهای انسان منجر خواهد شد و شور و نشاط حاصل از آن ، جامعه ای پویا ، فعال و سرزنده ایجاد خواهد کرد ، اما اگر ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی مفهوم آزادی در اندیشة حضرت امام خمینی (ره) به انجام رسیده است ؛ چرا که آزادی یکی از مؤلفه های ماهیت انسان است که اگر ظرفیت و قابلیت بالقوه ی آن بالفعل شود ، به طور شگفت آوری به شکوفایی خلاقیت و استعدادهای انسان منجر خواهد شد و شور و نشاط حاصل از آن ، جامعه ای پویا ، فعال و سرزنده ایجاد خواهد کرد ، اما اگر این مؤلفه توسط خود انسان یا عوامل بیرونی محدود و سرکوب شود یا مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرد ، به همان نسبت بخشی از سیر تکاملی انسان ناقص خواهد شد.. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و با تکیه بر روش تحلیل محتوای مجموعه صحیفه امام می باشد . چنانچه ابتدا مفهوم آزادی از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) مورد بحث قرار گرفت و سپس با تحلیل بیانات و سخنان ایشان ، در نهایت دستاورد پژوهش بدین صورت بوده است که آزادی از حیث معنا ، مبانی ، ماهیت ، مرزها ، محدوده ، قلمرو و ریشة آن می بایست از منظر حضرت امام مورد بررسی و مداقه قرار بگیرد ؛ بنابراین بر اساس اطلاعات گردآوری شده به طور کلی می توان گفت آزادی بنا به اندیشة امام خمینی (ره) ریشه ی الهی و وحیانی دارد و محدودة آن براساس قوانین الهی است .
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد امین میرزائی زاده کوهپایه؛ محمد علی توانا
چکیده
مواجه ایرانیان با مفهوم آزادی به دوران مشروطه باز می گردد، اما تامل فلسفی در باب آن پدیده ای متاخرتر است. مرتضی مطهری و عبدالکریم سروش رو از جمله متفکرانی هستند که درگیری فکری عمیق تری با پدیده آزادی داشته اند. نحوه مواجهه این دو متفکر با آزادی چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ و به صورت خاص مطهری و سروش چه تعریفی از آزادی به دست می ...
بیشتر
مواجه ایرانیان با مفهوم آزادی به دوران مشروطه باز می گردد، اما تامل فلسفی در باب آن پدیده ای متاخرتر است. مرتضی مطهری و عبدالکریم سروش رو از جمله متفکرانی هستند که درگیری فکری عمیق تری با پدیده آزادی داشته اند. نحوه مواجهه این دو متفکر با آزادی چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ و به صورت خاص مطهری و سروش چه تعریفی از آزادی به دست می دهند؟ از منظر این دو متفکر، ابعاد و حدود آزادی کدام ها هستند؟ یافتههای این مقاله حاکی از آن است که مطهری با مفروضات الهیاتی با پدیده آزادی مواجه می شود، از همین رو آزادی را به معنای وجود اختیار و اراده آزاد در انسان می داند که لازمه تعالی معنوی وی می باشد. در حالی که سروش با مفروضات علمانی مدرن (و به صورت خاص روش شناسی پوزیتیویستی و هستی شناسی پلورالیستی) با آزادی مواجه می گردد، در نتیجه آزادی را بالاترین ارزش انسانی برمی شمرد. در عین حال هر دو متفکر تحت تاثیر باورهای اسلام و عرفانی دو بعد برای آزادی (درونی و بیرونی) قائل می شوند. البته مطهری بیشتر بر آزادی درونی و سروش بیشتر بر آزادی بیرونی تاکید دارند. ضمن این که هر دو متفکر شریعت و اخلاق را خطوط قرمز (حدود) آزادی می دانند. روش این مقاله مقایسه ای است.