مهدی حسین زاده یزدی؛ حمیده سادات حسینی روحانی
چکیده
علوم اجتماعی، به مثابة علومی که با محوریت ابعاد اجتماعی زندگی انسان سامان گرفته است، مانند سایر دانشهای بشری تحت تأثیر مبانی فلسفی و نیز پیشفرضهای گوناگونی است. بررسی مبانی انسانشناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت، با توجه به وابستگی آنها به دو جریان بزرگ فکری و فرهنگی در غرب و شرق عالَم، امکان ...
بیشتر
علوم اجتماعی، به مثابة علومی که با محوریت ابعاد اجتماعی زندگی انسان سامان گرفته است، مانند سایر دانشهای بشری تحت تأثیر مبانی فلسفی و نیز پیشفرضهای گوناگونی است. بررسی مبانی انسانشناختی علوم اجتماعی از دیدگاه شهید مرتضی مطهری و ایمانوئل کانت، با توجه به وابستگی آنها به دو جریان بزرگ فکری و فرهنگی در غرب و شرق عالَم، امکان شکلگیری دو صورت متفاوت از علوم اجتماعی و مقایسۀ آنها را فراهم میکند. در واقع، بدون رویارویی صورتهای گوناگون ممکن علوم اجتماعی، تصور دقیقی از ظرفیتها و محدودیتهای این علوم شکل نخواهد گرفت و به سرگردانی پژوهشگران این عرصه در تعیین جهت پژوهشها و مسائل این علوم منجر خواهد شد. در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش اسنادی، شرحی از آرای انسانشناختی شهید مطهری و کانت ارائه شود و تأثیر آن بر علوم اجتماعی برخاسته از این دو دیدگاه فکری بررسی شود. ظاهراً علوم اجتماعی تحت تأثیر آرای انسانشناختی کانت، محدود به امکانهای پوزیتیویستی و در دایرۀ ظرفیتهای انسانشناسی تجربی سامان مییابد؛ اما علوم اجتماعی برخاسته از نظام فکری- فلسفی شهید مطهری، گسترۀ ابعاد مادی و مجرد انسان و عرصۀ اجتماعی زندگی او را به صورت توأم دربرمیگیرد.