ایمان عرفان منش؛ حمید پارسانیا
چکیده
روششناسی بنیادین، مسیری است که نظریه در آن تولید میشود. بر این مبنا، معرفت اجتماعی سید قطب، ملهم از دو جریان ظاهرگرایی و کلام اشعری است. ضرورت بازگشت به عقاید نسل اول مسلمانان به شیوهای جهادی، اندیشه وی را به جریان سلفی نیز پیوند داده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از فنون روش اسنادی و با رویکردی انتقادی در سطح توصیف و تفسیر، ...
بیشتر
روششناسی بنیادین، مسیری است که نظریه در آن تولید میشود. بر این مبنا، معرفت اجتماعی سید قطب، ملهم از دو جریان ظاهرگرایی و کلام اشعری است. ضرورت بازگشت به عقاید نسل اول مسلمانان به شیوهای جهادی، اندیشه وی را به جریان سلفی نیز پیوند داده است. در پژوهش حاضر، با استفاده از فنون روش اسنادی و با رویکردی انتقادی در سطح توصیف و تفسیر، روششناسی بنیادین معرفت اجتماعی سید قطب در چهار حوزه بررسی شده است: 1) حوزه «عقیده» که در آن نوعی دوسویگی معرفتشناختی بین ساختار جامعه و عقاید مردم شناسایی میشود؛ 2) حوزه «جهاد» که در آن، پردازش نظریه تغییر اجتماعی مطرح شده است؛ 3) حوزه «تمدن اسلامی» و «انواع جامعه» که بر اساس عقیده، مفصلبندی شده است؛ 4) حوزه «علم و فرهنگ» که به اعتقاد سید قطب، از تکثر ذاتی برخوردار است. روششناسی بنیادین سید قطب، نوعی رویکرد انتقادی به شرایط اجتماعی و مکاتب فکری دارد و میتوان این رویکرد را با چهار مؤلفه «ارزشهای اسلامی و جامعه اسلامی»، «برگزیدگان و تغییر اجتماعی»، «ارزش و کنش» (پراکسیس) و «واقعگرایی» صورتبندی کرد. رواج مکاتب اجتماعی گوناگون، بهویژه مسئله استعمارگری غرب، به عنوان یکی از مهمترین زمینههای وجودی غیرمعرفتی در معرفت اجتماعی سید قطب، دغدغه احیای تمدن اسلامی را برای وی پدید آورد. نفوذ اندیشه اجتماعی سید قطب در دوره معاصر، بر برخی از حرکتهای جهادی (سلفی) در منطقه خاورمیانه و نیز بر وقایع اجتماعی کشورهایی مانند مصر و سوریه تأثیر گذاشته است. چنین وضعیتی، ضرورت تدقیق و بازخوانی معرفت اجتماعی سید قطب را مضاعف میکند