ارائه بحث انتقادی اصیل پیرامون ماهیت علوم انسانی جدید و تعیین نسبت آن با دین
علیرضا حدادی
چکیده
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه ...
بیشتر
تحول دانش انسانی از جمله مباحثی است که در جامعهشناسی معرفت با بررسی روابط تحولات اندیشهای و دیگر عوامل اجتماعی و همچنین فلسفه علم، با پرداختن به موضوع روش علمی و تمایز میان علم و غیر علم و ویژگیهای آن همچون قلمرو، ماهیت و عینیت، بررسی میشود. اما طرح این مهم نه صرفاً بحثی وابسته به زمینههای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی، بلکه در تمامی تعاملات تمدنی غرب و شرق و مهمتر از آن تعاملات علمی میان باورمندان و دانشمندان در طول تاریخ ردپا دارد. موضوع مقاله حاضر آنکه رویکردهای مختلفی در جامعهشناسی معرفت و فلسفه علم در باب امکان تحول در دانش، پیوند ایمان و دانش، جایگاه عقل و وحی، راههای کسب و تولید علم سخن گفتهاند که از جمله ایشان متفکران مسلمانی بودند که بهواسطه نفی محوریت اروپا و اسلامخواهی، درصدد طرح دانشی متعهد به پیشفرضهای غیرغربی و اسلامی و همواره متهم به ادعای مدیریت علم از خواستگاهی غیرعلمی و حتی سیاسی بودند. هدف مقاله حاضر آنست که با بازخوانی انتقادی مسائل مطرح در مورد تحول دانش انسانی، امکان چنین تغییری در دانش را بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله رویکرد نظری و تحلیل محتوای کیفی با رویکرد انتقادی بوده است. نتیجه بررسیها حاکی از آن است که تحول در دانش انسانی معانی مختلفی داشته که در بررسی انتقادی آرای معتقدان و منتقدان کنکاش شده و امکان نظری و عملی این تحول تا زمینههای تاریخی و اجتماعی نسبت علم و دین پیگیری شده و عملکرد جریان تحولخواه در ایران مورد بررسی انتقادی قرار گرفته است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
مهدی حسین زاده یزدی؛ علیرضا حدادی
چکیده
تجدد، فراگیری و پیشوایی خود را از طریق فرایند توسعه و جهانیشدن دنبال میکند. در مقابل برخی منتقدان پارادایم توسعه، با ردّ مسیر تکخطی متجددشدن و قبول چندفرهنگگرایی، نسخههای بومی را برای فرهنگهای گوناگون تجویز میکنند. از مهمترین نتایج این رویکرد، تمرکز بر تکثرگرایی هویتی و بومیگرایی در علم بودهاست. طرفداران علم بومی ...
بیشتر
تجدد، فراگیری و پیشوایی خود را از طریق فرایند توسعه و جهانیشدن دنبال میکند. در مقابل برخی منتقدان پارادایم توسعه، با ردّ مسیر تکخطی متجددشدن و قبول چندفرهنگگرایی، نسخههای بومی را برای فرهنگهای گوناگون تجویز میکنند. از مهمترین نتایج این رویکرد، تمرکز بر تکثرگرایی هویتی و بومیگرایی در علم بودهاست. طرفداران علم بومی رویکردهای متنوعی را درپیش گرفتهاند. کچویان از جمله متفکران جریان علم بومی معاصر در ایران است که با استفاده از ظرفیت مابعدتجدد به نقد تجدد پرداخته است. در اندیشه وی با تجددستیزی، باب تکثر هویتی باز شده و تأکید بر هویت ایرانی، از ماهیت بالضروره تاریخی انسان، و تکثر عقل و علوم انسانی پرده برمیدارد. او با نفی تمامیتخواهی فراروایتِ تجدد، و تمرکز بر فلسفه اجتماعی برآمده از متون دینی، سعی در بازکردن مجالی برای عرضاندام هویت و علم اسلامی-ایرانی دارد. نگارندگان در این مقاله کوشیدهاند تا با تبیین دیدگاههای اجتماعی این متفکر مسلمان، تقریری صحیح از نظریه بومیگرایی وی ارائه کرده و ملاحظاتی را بر آن مطرح نمایند.