شاهین زرع پیما؛ مینا جهانشاهی؛ مهدی حسین زاده یزدی
چکیده
فقر و نابرابری اقتصادی، پدیده ای است که پیامدهای اجتماعی مختلفی را بر جامعه ی انسانی عارض می گرداند. تکوین این پدیده به عللی راجع است که هر یک از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر مکتب فکری خویش، سویه هایی از آن را روشن ساخته و متعاقباً راهکارهایی را برای حل آن برشمرده اند. این مقاله در پاسخ بدین پدیده ی اجتماعی شکل ...
بیشتر
فقر و نابرابری اقتصادی، پدیده ای است که پیامدهای اجتماعی مختلفی را بر جامعه ی انسانی عارض می گرداند. تکوین این پدیده به عللی راجع است که هر یک از اندیشمندان علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، مبتنی بر مکتب فکری خویش، سویه هایی از آن را روشن ساخته و متعاقباً راهکارهایی را برای حل آن برشمرده اند. این مقاله در پاسخ بدین پدیده ی اجتماعی شکل گرفته و در صدد آن است که علل و پیامدهای اجتماعی فقر و نابرابری اقتصادی و راهکارهای رفع آن را از منظر یکی از متفکران مسلمان که در این زمینه آثار و آراء گسترده ای دارد، یعنی سید قطب (1906-1966) تبیین و تحلیل کند. در امتداد این بحث، در بادی امر مفاهیم فقر و نابرابری- به نحوی منفک- از منظری جامعه شناختی تشریح شده و در ادامه به ترتیب، علل ایجاد این پدیده، پیامدها و راهکارهای حل آن، در اندیشه ی قطب کاویده می شود. در حقیقت، در این مقاله روشن می شود که چگونه قطب تخطی از خط توحید و استنکاف از اجرای قوانین اقتصادی شریعت را علت العلل سلطه ی فقر و نابرابری اقتصادی دانسته و با اشاره به پیامدهای ناگوار آن که شیرازه ی حیات جامعه ی اسلامی را از هم می درد؛ چه راهکارهایی را از منظر اسلام برای رفع این پدیده عرضه می کند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
سید سعید زاهد زاهدانی؛ مهدی مقدسی
چکیده
نقد و بررسی اندیشه اجتماعی محمدرضا حکیمی چکیده محمدرضا حکیمی که از اندیشمندان مکتب تفکیک می باشد، با تکیه بر آیات و روایات، نظرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را در آثار متعددی منتشر ساخته است. در این مقاله به روش مطالعات کتابخانه ای و سندی به جمع آوری اطلاعات پرداخته ایم. از لحاظ نظری با توجه به ضرورتی که در قرن بیستم میلادی در بین ...
بیشتر
نقد و بررسی اندیشه اجتماعی محمدرضا حکیمی چکیده محمدرضا حکیمی که از اندیشمندان مکتب تفکیک می باشد، با تکیه بر آیات و روایات، نظرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را در آثار متعددی منتشر ساخته است. در این مقاله به روش مطالعات کتابخانه ای و سندی به جمع آوری اطلاعات پرداخته ایم. از لحاظ نظری با توجه به ضرورتی که در قرن بیستم میلادی در بین مسلمانان برای تشکیل حکومت اسلامی احساس شد و با درنظر گرفتن اینکه تولید علوم انسانی و اجتماعی اسلامی برای تشکیل حکومت الزامی است این تحقیق سازمان یافت. پس از بحث مختصری در مورد مبانی نظری وی به اندیشه های او در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می پردازیم. او احاطه کاملی بر قواعد و قوانین فردی اسلامی دارد و جامعه ایده آل ترسیم شده توسط او جامعه ای است که هرکس وظیفه خود را بشناسد و اجرا کند و یا از طریق امر به معروف و نهی از منکر و نیز تشکیل حکومت اسلامی زیر نظر معصوم و یا عالم ربانی وادار به اجرای آن گردد. در جمع بندی نهائی می توان گفت که نگاه فردی وی موجب غفلت از توجه به اثرگذاری و خاصیت نظامهای اجتماعی و در نتیجه احکام اجتماعی اسلامی شده است. کلید واژه: حکیمی ، اسلام ، مکتب تفکیک ، عدالت ، فقر ، جامعه
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
موسی عنبری؛ صدیقه پیری
چکیده
مفهوم فقر تحت تلقیها و برداشتها، معانی متعدد یافته است، اما در سالهای اخیر با برساخت شکل خاصی از آن به عنوان مقولهای اقتصادی و مادی و به عبارتی نقصان و کمبود، از بازنمایی سایر چهرههای فقر و فقرا در تاریخ ایران غفلت شده است. مطالعۀ حاضر با بازنمایی فقر در آثار مکتوب متفکران ایرانی بعد از اسلام، در پی خروج از فضای غالب مطالعات ...
بیشتر
مفهوم فقر تحت تلقیها و برداشتها، معانی متعدد یافته است، اما در سالهای اخیر با برساخت شکل خاصی از آن به عنوان مقولهای اقتصادی و مادی و به عبارتی نقصان و کمبود، از بازنمایی سایر چهرههای فقر و فقرا در تاریخ ایران غفلت شده است. مطالعۀ حاضر با بازنمایی فقر در آثار مکتوب متفکران ایرانی بعد از اسلام، در پی خروج از فضای غالب مطالعات فقر در جامعه ایرانی است. الگوی نظری غالب در پژوهش، فهم فرهنگی و برساختی از مفهوم فقر است. با توجه به تاریخی بودن موضوع پژوهش، روش جمعآوری دادهها تحلیل اسنادی و کتابخانهای و به طور ویژه روش تاریخی متنمحور است. متون متفکران مورد بررسی بر حسب دستهبندی موضوعی به چهار دسته صوفیانه؛ اخلاقی؛ تعلیمی و فتوتنامه تقسیمبندی شدند. روش تحلیل نیز، تحلیل موضوعی آثار و کدگذاری آنهاست. یافتهها نشان میدهد زنجیره ای از مفاهیم مرتبط و همخانواده برای فقر وجود دارد که بدون توجه به آن، معناکردن فقر دشوار است. هستی و موجودیت فقر در منظومه ای از مفاهیم همسو و ناهمسو در دو دستۀ "فضیلتها" و "رذیلتها" قابل تقسیمبندی است. از این نظر، فقر بیش از همه، تعبیری فرهنگی است که در زنجیرۀ در هم تنیدهای از مفاهیم عموماً اخلاقی معنا مییابد. بنابراین تکنیکهای مدیریت آن، به این نوع فهم فرهنگی نیازمند هستند.