بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد محمودی کیا
چکیده
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلابهای عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوانالمسلمین از یکسو، و نیز نحوۀ مواجهۀ وی با حکومت سوریه در این دورۀ زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسهای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانهای در مقام جمعآوری اطلاعات، به ...
بیشتر
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلابهای عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوانالمسلمین از یکسو، و نیز نحوۀ مواجهۀ وی با حکومت سوریه در این دورۀ زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسهای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانهای در مقام جمعآوری اطلاعات، به این پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان اندیشۀ اسلام سیاسی میانهرو که وی نمایندۀ اصلی آن دانسته میشود با نوع کنش سیاسی او در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ یافتۀ این پژوهش حکایت از آن دارد که علیرغم مشی اعتدالی وی در دورۀ پیش از تحولات مذکور، نوع کنش سیاسی وی در قبال بحران سوریه از منظر مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی، انسانشناختی و روششناختی حاکم بر گفتمان اسلامگرایانۀ وی در تضاد قرار دارد و میتوان چنین اذعان کرد که وی از چارچوبههای اصلی گفتمان اسلام سیاسی خود عدول کرده است.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
محمد محمودی کیا
چکیده
اندیشه پیشرفت بومی و دینبنیاد در جهان اسلام در طی دهههای اخیر در میان طیفی از اندیشمندان دینی و سیاستمداران مطرح بوده که منجر به ظهور نمونههای موفقی از این خواست توسعهگرایانه شده است. کشور پادشاهی قطر با تکیه بر سنتهای دینی و بومی خود و نیز با تأثیرپذیری ساختار قدرت و اجتماع از اندیشههای شیخ یوسف القرضاوی، درصدد تئوریپردازی ...
بیشتر
اندیشه پیشرفت بومی و دینبنیاد در جهان اسلام در طی دهههای اخیر در میان طیفی از اندیشمندان دینی و سیاستمداران مطرح بوده که منجر به ظهور نمونههای موفقی از این خواست توسعهگرایانه شده است. کشور پادشاهی قطر با تکیه بر سنتهای دینی و بومی خود و نیز با تأثیرپذیری ساختار قدرت و اجتماع از اندیشههای شیخ یوسف القرضاوی، درصدد تئوریپردازی و عملیاتیکردن الگویی دینبنیاد از توسعه ملی است که منطبق بر آن علاوه بر دستیابی به اهداف توسعه در داخل، به نوعی قدرت نرم در جهان اسلام نیز دست یابد. این پژوهش با کاربست روش جستاری اسپریگنز، و با هدف شناخت اندیشه پیشرفت در نگاه شیخ یوسف القرضاوی به دنبال ارائه پاسخ به این سؤال است که اندیشه پیشرفت در نگاه این اسلامشناس کهنسال در ابعاد مختلفی چون وجه مسئلگی، دلیلشناختی، آرمانشهرشناسی و راهکاریابی واجد چه خصوصیاتی است. یافته این تحقیق حکایت از آن دارد که از منظر قرضاوی، جوامع اسلامی به دلیل فقدان وجود دموکراسی، رخنه و نفوذ اندیشه سکولاریسم، جزماندیشی دینی، تلقی ناسازگاری دین و مدرنیته، و نیز استحاله فرهنگی و هویتی، نتوانسته است همپای دیگر جوامع، پیشرفت و توسعه را تجربه نماید. از همین رو، وی در تلاش برای خوانشی از اسلام است که بتواند در میدان عمل، انعطافپذیری و کاربستپذیری لازم را داشته باشد و به بهانه توسعه، دین به کناری نهاده نشود.