فاطمه قاسمپور؛ زهره نصرت خوارزمی
چکیده
تحقق مدل جمهوری اسلامی در ایران به عنوان یک نظام حکومتی بیبدیل تاکنون از حیث اثربخشی بینالمللی مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفته است. ظهور فمینیسم اسلامی در دهه 1970 و اوج آن 1990 نیز یکی از صورتهای نظری است که معطوف به احیای اسلام سیاسی در عصر حاضر واقع شده است. مقاله حاضر، رویکرد دو نظریهپرداز پیشرو فمینیسم اسلامی، لیلا احمد ...
بیشتر
تحقق مدل جمهوری اسلامی در ایران به عنوان یک نظام حکومتی بیبدیل تاکنون از حیث اثربخشی بینالمللی مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفته است. ظهور فمینیسم اسلامی در دهه 1970 و اوج آن 1990 نیز یکی از صورتهای نظری است که معطوف به احیای اسلام سیاسی در عصر حاضر واقع شده است. مقاله حاضر، رویکرد دو نظریهپرداز پیشرو فمینیسم اسلامی، لیلا احمد و صبا محمود، را نسبت به مقوله امکان مشارکت و استیفای حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در یک حکومت اسلامی مورد بررسی میپردازد. سپس، این نگاه با رویکرد امام خمینی (ره)، بنیانگذار مصداقی از حکومت دینی در عصر معاصر، مورد تطبیق قرار خواهد گرفت. از نتایج مطالعه تطبیقی حاضر، دستیابی به دو رویکرد متضاد نسبت به موضوع مذکور است. نظریهپردازان فمینیسم اسلامی اساساً تحقق هرگونه حقوق و مشارکت اجتماعی- سیاسی زنان را تنها در تحقق دولت مدرن و سکولار ممکن میدانند و حاکمیت اسلامی به فراخور غلبه فراروایت دینی را بالذات تبعیضآمیز و زنستیز ارزیابی میکنند. در منظومه نگاه امام خمینی (ره) اما استیفای این حقوق و دستیابی به هویت اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان در حکومت دینی نه تنها ممتنع نیست بلکه ضروری و امکانپذیر است. در این رویکرد زنان عنصر اساسی در شکلگیری هویت فرهنگی نیز محسوب میشوند و قوام و حفظ کلیت حکومت دینی مبتنی بر توافق و مشارکت آنها است.