بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
موسی عنبری؛ صدیقه پیری
چکیده
مفهوم فقر تحت تلقیها و برداشتها، معانی متعدد یافته است، اما در سالهای اخیر با برساخت شکل خاصی از آن به عنوان مقولهای اقتصادی و مادی و به عبارتی نقصان و کمبود، از بازنمایی سایر چهرههای فقر و فقرا در تاریخ ایران غفلت شده است. مطالعۀ حاضر با بازنمایی فقر در آثار مکتوب متفکران ایرانی بعد از اسلام، در پی خروج از فضای غالب مطالعات ...
بیشتر
مفهوم فقر تحت تلقیها و برداشتها، معانی متعدد یافته است، اما در سالهای اخیر با برساخت شکل خاصی از آن به عنوان مقولهای اقتصادی و مادی و به عبارتی نقصان و کمبود، از بازنمایی سایر چهرههای فقر و فقرا در تاریخ ایران غفلت شده است. مطالعۀ حاضر با بازنمایی فقر در آثار مکتوب متفکران ایرانی بعد از اسلام، در پی خروج از فضای غالب مطالعات فقر در جامعه ایرانی است. الگوی نظری غالب در پژوهش، فهم فرهنگی و برساختی از مفهوم فقر است. با توجه به تاریخی بودن موضوع پژوهش، روش جمعآوری دادهها تحلیل اسنادی و کتابخانهای و به طور ویژه روش تاریخی متنمحور است. متون متفکران مورد بررسی بر حسب دستهبندی موضوعی به چهار دسته صوفیانه؛ اخلاقی؛ تعلیمی و فتوتنامه تقسیمبندی شدند. روش تحلیل نیز، تحلیل موضوعی آثار و کدگذاری آنهاست. یافتهها نشان میدهد زنجیره ای از مفاهیم مرتبط و همخانواده برای فقر وجود دارد که بدون توجه به آن، معناکردن فقر دشوار است. هستی و موجودیت فقر در منظومه ای از مفاهیم همسو و ناهمسو در دو دستۀ "فضیلتها" و "رذیلتها" قابل تقسیمبندی است. از این نظر، فقر بیش از همه، تعبیری فرهنگی است که در زنجیرۀ در هم تنیدهای از مفاهیم عموماً اخلاقی معنا مییابد. بنابراین تکنیکهای مدیریت آن، به این نوع فهم فرهنگی نیازمند هستند.
بازخوانی و تفسیر ایدههای متفکران شاخص مسلمان
عزیز کلانتری؛ موسى عنبرى
چکیده
در این مطالعه هدف اصلی تبیین ریشههای دستاوردهای توسعهی بعد از انقلاب به عنوان پدیدهای منحصربهفرد و خاص تحت عنوان «توسعهی بومی مستقل»، بر پایه واقعیات خاص جامعه ایران است. بدین منظور از چارچوب تحلیلی و مفهومی جامعهشناسی وِبِر در تبیین دگردیسیهای کیفی استفاده شده است. طبق این مدل، در ایجاد تحول هم شرایط مهم است و هم ...
بیشتر
در این مطالعه هدف اصلی تبیین ریشههای دستاوردهای توسعهی بعد از انقلاب به عنوان پدیدهای منحصربهفرد و خاص تحت عنوان «توسعهی بومی مستقل»، بر پایه واقعیات خاص جامعه ایران است. بدین منظور از چارچوب تحلیلی و مفهومی جامعهشناسی وِبِر در تبیین دگردیسیهای کیفی استفاده شده است. طبق این مدل، در ایجاد تحول هم شرایط مهم است و هم عوامل؛ هرچند آمادگی عاملان از اهمیت بیشتری در نزد وبر برخوردار است. به نظر وبر یکی از مهمترین عوامل مؤثر در آمادگی عاملان در انطباق با سلوک عقلانی، نیروهای جادویی-دینی و احساس تکلیف مبتنی بر آنهاست. فرضیهی تحقیق حاضر بر پایه این رویکرد وبری و با توجه به مختصات جامعه ایران طراحی و تدوین شد. در بررسی فرضیهی تحقیق از طریق روشکیفی، با رعایت بسندگی معنایی و عِلی در بازسازی نوع مثالی و برقراری رابطه عِلی جامعهشناختی بین آنها مشخص شد که بین آموزههای فقه سیاسی امامخمینی(ره) و تجربهی توسعهی بومی مستقل در ایران بعد از انقلاب «شباهت ساختاری» وجود دارد. یعنی که نوآوریهای فقهیامامخمینی(ره) در دورهی معاصر توانسته است در قیاس با سنتگرایی مذهبی پیشین، «شرایط ذهنی کافی» برای تعقیب فعالیتهای توسعهای با تکیه بر توانمندیهای داخلی در بین حاملان توسعهای در حال حاضر را فراهم سازد.